زندگی و ایثار در سایه دو شهید خانواده کاووسی

خانواده کاووسی، نمادی از ایثار و فداکاری در تاریخ دفاع مقدس ایران، داستانی پر از رشادت، عشق و صبوری را روایت می‌کند. از لحظه‌های پرالتهاب جبهه‌های نبرد تا سختی‌ها و چالش‌های زندگی پس از شهادت عزیزانشان، زهرا کاووسی، خواهر شهید سردار احمد کاووسی و همسر شهید حسن زارعی، با صداقتی صمیمانه خاطرات تلخ و شیرین این مسیر پرافتخار را برای ما بازگو می‌کند.

خبرگزاری شبستان-خراسان جنوبی؛ زینب روحانی مقدم؛ در سال‌های پرالتهاب و تاریخی دفاع مقدس، مردان و زنانی از جان و مال خود گذشتند تا میهن و ارزش‌های اسلامی را پاس دارند. رشادت‌ها و ایثارگری‌های آنان نه تنها در میدان‌های نبرد بلکه در زندگی روزمره خانواده‌ها نیز جلوه‌گر بود و خاطراتی ماندگار از فداکاری و پایمردی به جای گذاشت.

یکی از این خانواده‌های بزرگ و پرافتخار، خانواده شهید احمد کاووسی است؛ مردی که در آغاز شکل‌گیری سپاه پاسداران در بیرجند، به عنوان یکی از اولین پاسداران، نقش مهمی در تثبیت امنیت و دفاع از انقلاب اسلامی داشت.

خواهر این شهید بزرگوار، زهرا کاووسی، خود شاهد و راوی این روزهای سخت و در عین حال غرورآفرین است. او نه تنها برادرش را در میدان‌های نبرد از دست داد بلکه همسرش، شهید حسن زارعی، نیز در مسیر حفظ امنیت مرزهای شرقی کشور جان خود را فدا کرد.

گفت‌وگو با زهرا کاووسی فرصتی است برای بازخوانی زندگی پرمهر و تلخ این دو شهید بزرگوار، نگاهی به رشادت‌ها و سختی‌هایی که خانواده‌های شهدا در طول این سال‌ها تحمل کرده‌اند و درک عمیق‌تر از معنای ایثار و وفاداری به انقلاب و ارزش‌های آن.

در این گفتگو، زهرا کاووسی با دقت و صداقتی وصف‌ناپذیر به بازگو کردن خاطراتی از زندگی شخصی و فعالیت‌های برادر و همسرش می‌پردازد، از ویژگی‌های اخلاقی و انسانی آن‌ها می‌گوید و نقش آن‌ها را در تاریخ پرافتخار انقلاب و دفاع مقدس روشن می‌سازد.

این روایت نه تنها بیانگر زندگی فردی یک خانواده بلکه انعکاسی است از روح ایثار، فداکاری و پایمردی مردمانی که تا پای جان برای حفظ استقلال و امنیت کشور ایستادند.

زندگی و ایثار در سایه دو شهید خانواده کاووسی

رشادت‌ها، زندگی و خاطرات شهدا

زهرا کاووسی، خواهر شهید احمد کاووسی و همسر شهید حسن زارعی، در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان، به بیان خاطرات و زندگی سخت و پرافتخار برادر و همسرش پرداخت و از نقش آن‌ها در دفاع مقدس و پس از آن گفت.

وی گفت: برادرم، جزو اولین پاسداران سپاه بیرجند بود. سپاه بیرجند با ۴۰ پاسدار شکل گرفت و ایشان از همان ابتدا جزو این نیروهای اولیه بودند. قبل از پیروزی انقلاب هم در بیشتر راهپیمایی‌ها شرکت داشتند و پس از انقلاب عضو سپاه پاسداران شدند.

او ادامه داد: برادرم آدمی شجاع و مقتدر بود، اما در عین حال بسیار مهربان و با گذشت. برخوردش با همه از خانواده تا دوستان، با عطوفت و مهربانی بود. ایشان ولایت فقیه را محور اصلی کار خود قرار داده و تبعیت کامل داشتند.

زهرا کاووسی افزود: احمد در سال ۱۳۶۵ به شهادت رسید. در آن زمان، شرایط جنگ بگونه‌ای بود که وقتی به جبهه می‌رفتند، ۴۰ یا ۵۰ روز در جبهه می‌ماندند و سپس به مرخصی برمی‌گشتند. ما خانواده از مسئولیت دقیق ایشان در سپاه خبر نداشتیم و فقط می‌دانستیم که مربی آموزش بسیجی‌ها بوده و آن‌ها را برای اعزام به جبهه آماده می‌کرد.

زندگی و ایثار در سایه دو شهید خانواده کاووسی

زندگی و رشادت‌های شهید احمد کاووسی

او خاطره‌ای از همکار برادرش، آقای دوستی نقل کرد. وقتی نیروها خیلی خسته بودند، شهید کاووسی گفت: "ببینید هر چه عرق بیشتری در آموزش بریزید، خون کمتری در جبهه‌ها خواهیم داشت." این جمله برای ما خیلی معنا داشت.

خواهر شهید بیان کرد: بعد از شهادت برادرم وقتی عکس‌ها و اسناد را دیدیم، متوجه شدیم که ایشان معاونت قائم مقام آموزش نظامی لشکر ویژه شهدا را بر عهده داشتند؛ لشکری که هزاران گل را تقدیم انقلاب کرده است.

کاووسی درباره روحیات و خصوصیات اخلاقی برادرش گفت: اقتدار ایشان در خانواده و جامعه مثال‌زدنی بود. حتی در امور ریز خانواده بسیار دقت داشت. به عنوان مثال، وقتی دختر کوچکش دو ساله بود، دقت می‌کرد که جوراب شلواری به گونه‌ای نباشد که کودک به آن عادت کند.

وی ادامه داد: داداشم وقتی به ماموریت می‌رفت، همیشه تلاش می‌کرد همه چیز برای خانواده مهیا باشد و آن‌ها اذیت نشوند. او به امام و جامعه و جنگ متعهد بود و همیشه خود را خادم انقلاب می‌دانست.

زندگی و ایثار در سایه دو شهید خانواده کاووسی

خاطرات و سختی‌های زندگی با همسر شهید حسن زارعی

زهرا کاووسی درباره همسر شهیدش گفت: همسرم نیز از همان روستا و هم ولایتی برادرم بود. در سال ۱۳۶۴ یا ۱۳۶۵، همزمان با ورودش به سپاه و اعزام به جبهه، با هم آشنا شدیم و در سال ۱۳۶۷ ازدواج کردیم.

او افزود: همسرم نیز مانند برادرم در جبهه حضور فعال داشت و بعد از جنگ، در مأموریت‌های امنیتی مرزهای شرقی مشغول بود. مدت‌ها در مناطق ناامن مرزهای شرقی حضور داشت و خطرات زیادی را تحمل کرد.

کاووسی درباره سختی‌های دوری و ماموریت همسرش بیان کرد: دو سال با همسرم تنها بودیم. او به طور مرتب بین ۴۵ تا ۵۰ روز در جبهه بود و سپس مرخصی می‌گرفت. حتی پس از پایان جنگ، ماموریت‌ها ادامه داشت و ناامنی در مرزهای شرقی زیاد شده بود.

او خاطره‌ای از تولد فرزندانشان تعریف کرد: دخترم و دو پسرم حاصل زندگی‌مان هستند. پسر دومم، محسن، در سال ۱۳۷۳ همزمان با هفته دفاع مقدس به دنیا آمد و فرزند سومم، علیرضا، نیز در سال ۱۳۷۶ به دنیا آمد که مصادف بود با روز تولد امام رضا (ع).

خواهر شهید با لبخند گفت: همسرم همیشه شوخی می‌کرد که بچه‌مان را رایگان گرفته‌ایم چون در بیمارستان امام رضا (ع) تولد شد و هزینه‌ای از ما نگرفتند.

او در ادامه به ماموریت‌های طولانی همسرش در تیپ سه انصارالرضا از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۰ اشاره کرد و گفت: این ماموریت‌ها بسیار سخت بود و ناامنی‌های منطقه افزایش یافته بود. در هفته‌های پایانی ماموریت، همسرم در ارتفاعات تربت حیدریه مأمور بود که متأسفانه در حادثه سقوط بالگرد به شهادت رسید.

تاثیر شهادت شهدا بر خانواده و ادامه مسیر انقلاب

کاووسی درباره تاثیر شهادت همسر و برادرش بر فرزندانشان گفت: وقتی پدرشان به شهادت رسید، دختر بزرگم کلاس پنجم بود و پسرم کلاس اول. آن‌ها همواره سوال‌هایی درباره چرایی شهادت پدرشان داشتند، اما به آن‌ها توضیح دادم که شهدا همیشه ناظر و حافظ جامعه و انقلاب هستند.

او ادامه داد: بیش از ۲۰ سال است که با خاطرات شهدا زندگی می‌کنیم و هر زمان خواب دیدم برادر یا همسرم با لباس سپاه می‌آیند، قوت قلب می‌گیرم. حتی در اغتشاشات سال ۱۴۰۱، خواب دیدم که شهید در خانه ما حضور داشت و می‌گفت ما آماده‌ایم.

زهرا کاووسی در پایان اظهار داشت: شهدا با خون پاک خود نهال انقلاب را آبیاری کردند و دشمن هرگز نمی‌تواند این راه را متوقف کند. ما هم وظیفه داریم با تبعیت از ولایت فقیه، راه آنان را ادامه دهیم و حافظ ارزش‌های انقلاب باشیم.

کد خبر 1841255

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha