به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان؛ در هزاره سوم میلادی، با انفجار اطلاعات و پیچیدگی فزاینده روابط بینالملل، مفهوم نبرد از صرف رویاروییهای نظامی فراتر رفته و ابعاد گستردهتر و نامحسوستری یافته است. امروز، میدانهای نبرد نه تنها سنگرهای نظامی، بلکه ذهن و قلب مردمان، رسانهها و فضاهای گفتمانی را نیز در بر میگیرد. این پدیده که از آن با عنوان “جنگ شناختی” یا “نبرد روایتها” یاد میشود، هدفش نه تخریب زیرساختهای فیزیکی، بلکه شکلدهی به ادراکات عمومی، تغییر باورها، مشروعیتبخشی به کنشهای خودی و سلب مشروعیت از رقیب است. در این نبرد پیچیده و بیصدا، تضعیف اراده دشمن و تقویت روحیه نیروهای خودی، دستاوردی است که گاه از پیروزیهای نظامی نیز ارزشمندتر به شمار میرود.
در این عرصه نوین نبرد، سید حسن نصرالله، دبیرکل فقید حزبالله لبنان، نامی است که به حق میتوان او را در زمره برجستهترین استراتژیستها و فرماندهان “جنگ روایتها” قرار داد. او با هوشمندی بینظیر، قدرت کلام، صداقت راهبردی و درکی عمیق از روانشناسی مخاطب، توانست روایت مقاومت را از یک گفتمان محلی به یک جریان فکری و عملی غالب در منطقه تبدیل کند؛ گفتمانی که تأثیرات آن پیش از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، در تحولات منطقهای به وضوح مشهود بود.
ماهیت جنگ روایتها: رقابت گفتمانها برای تسلط بر اذهان
جنگ روایتها، به معنای رقابت میان گفتمانهای مختلف برای تسلط بر اذهان و قلبهای مخاطبان است. در این میدان، هر یک از طرفین با بهرهگیری از ابزارهای رسانهای متنوع، نمادهای فرهنگی و دینی، زبان متقاعدکننده و تصویرسازیهای هدفمند، در تلاش است تا مشروعیت اقدامات خود را تثبیت کرده و در مقابل، مشروعیت طرف مقابل را خدشهدار سازد. در چارچوب منطقه غرب آسیا، این نبرد به تقابل میان “روایت مقاومت” و “روایت سازش، اشغال و سلطهطلبی” انجامید.
“روایت مقاومت”، گفتمانی اصیل، آرمانمحور و ریشهدار در واقعیتهای تاریخی و اجتماعی ملتهای منطقه است. این روایت که بر مبنای ظلمستیزی، اشغالستیزی، عدالتخواهی و دفاع از کرامت انسانی بنا شده، نه یک پدیده وارداتی، بلکه برآمده از پویاییهای داخلی و خواست جمعی ملتهای منطقه است. همین ماهیت بومی و اصیل، به آن جایگاهی مسلط در معادلات راهبردی بخشیده است. گفتمان مقاومت، با به چالش کشیدن بیامان راهبردهای استعماری و هژمونیک قدرتهای فرامنطقهای و رژیم صهیونیستی، نقش محوری و محرکی در تحولات منطقه ایفا کرده است. قدرت بسیجگری و الهامبخشی این روایت، توانسته است نابرابریهای فاحش نظامی، اقتصادی و فناورانه را تعدیل کرده و معادلات نظری و عملی را به نفع ملتهای مظلوم تغییر دهد. تحولات اخیر در فلسطین و لبنان، نمونههای زندهای از این تأثیرگذاری عمیق هستند.
سید حسن نصرالله: معمار روایت مقاومت
سید حسن نصرالله، پیش از واقعه ۷ اکتبر، با سخنرانیهای دقیق، آرام و از سر طمأنینه اما در عین حال مستدل و پرقدرت خود، توانست روایت مقاومت را به مثابه یک حقیقت انکارناپذیر، در برابر روایتهای پرهیاهوی صهیونیستی و غربی تثبیت کند. روایت او دارای چهار ویژگی برجسته بود که آن را از سایر گفتمانها متمایز میساخت:
صداقت راهبردی: نصرالله در کلامش، همواره از اغراقگویی یا دروغپردازی پرهیز میکرد. او با شفافیت و دقت سخن میگفت و به آنچه وعده میداد، عمل میکرد. این صداقت، اعتمادی بیسابقه را در میان حامیان مقاومت و حتی برخی از منتقدانش ایجاد کرده بود. مخاطبانش میدانستند که او نه تنها به آنچه میگوید باور دارد، بلکه برای تحقق آن نیز به طور عملی تلاش میکند.
استفاده هوشمندانه از زبان نمادین و دینی: دبیرکل حزبالله، با بهرهگیری عمیق از مفاهیم عاشورایی، فداکاری، شهادت و کرامت انسانی، روایت مقاومت را از یک مبارزه صرفاً سیاسی به یک آرمان اخلاقی و الهی تبدیل کرد. این رویکرد، به ویژه در جامعهای با عمق اعتقادات دینی، توان بسیجگری فوقالعادهای به گفتمان مقاومت بخشید.
افشای بیپرده دروغهای دشمن: نصرالله با تحلیلهای دقیق و مستند از رفتارهای رژیم صهیونیستی و سیاستهای مداخلهجویانه آمریکا، توانست چهره واقعی و پلید این قدرتها را برای افکار عمومی منطقه و جهان آشکار سازد. او با افشای نفاق و ریاکاری دشمن، زمینههای بیاعتمادی به روایتهای رسمی آنها را فراهم آورد.
تبدیل روایت مقاومت به گفتمانی منطقهای و فراملی: یکی از شاهکارهای استراتژیک نصرالله، پیوند دادن مبارزات مردم فلسطین، لبنان، یمن و عراق در یک کل واحد بود. او نشان داد که سرنوشت این ملتها به هم گره خورده و مبارزه آنها علیه یک دشمن مشترک است. این رویکرد، روایت مقاومت را از یک تجربه محلی به یک جریان فکری و عملی فراملی ارتقا داد.
قدرت زایندگی و فطری بودن روایت مقاومت
قدرت بینظیر روایت مقاومت در “زایندگی” و “فطری بودن” آن نهفته است. این روایت، فراتر از یک شعار سیاسی یا یک ایدئولوژی خشک، به یک آرمان و خواست قلبی تبدیل شده است. آرمانها را نمیتوان با گلوله یا تحریم نابود کرد، تا زمانی که عوامل ایجادکننده آن آرمان – یعنی ظلم، اشغال و بیعدالتی – بر جای خود باقی باشند، این آرمان نیز زنده و پویا خواهد ماند.
روایت مقاومت نه تنها در کنشهای عملیاتی ملتهای منطقه به شکل فعال نمود پیدا میکند، بلکه در وجه پنهان خود، در ضمیر آگاه و ناخودآگاه آنان نیز مستتر است. نفوذ این روایت، تا دانشگاههای آمریکا و اروپا نیز رسیده و دانشجویان و اساتید آزاده را به حمایت از آرمان فلسطین و مقاومت واداشته است. مدتهاست که این روایت، جایگزین “روایت سازش” شده که قدرتهای جهانی و برخی کشورهای منطقه دههها برای آن تلاش کردند، اما ناکارآمدی و شکست آن بارها به اثبات رسیده است.
ابزارهای نصرالله در نبرد شناختی
سید حسن نصرالله در جنگ روایتها، با تکیه بر ایمان، توکل و اقتدا به حضرت آیتالله خامنهای مدظلهالعالی، از ابزارهای نبرد شناختی به بهترین نحو بهره برد:
رسانههای مقاومت: شبکههایی مانند المنار و المیادین، به عنوان بازوهای رسانهای قدرتمند حزبالله و جریان مقاومت، نقش حیاتی در انتشار و ترویج روایت مقاومت ایفا کردند. این رسانهها، در برابر کارزارهای رسانهای غرب و صهیونیسم، به منبعی معتبر برای دریافت اخبار و تحلیلها تبدیل شدند.
سخنرانیهای زنده و هدفمند: نصرالله با انتخاب زمانهای حساس و استراتژیک برای ایراد سخنرانیهایش، توانست نبض افکار عمومی را در دست بگیرد. او پیامهای راهبردی را به موقع و با زبانی شیوا و متقاعدکننده به مخاطبانش منتقل میکرد. هر سخنرانی او، تبدیل به یک رویداد مهم میشد که نه تنها در لبنان و منطقه، بلکه در سراسر جهان پیگیری میشد.
تاکتیک سکوت هدفمند (صبر استراتژیک) : در برخی مقاطع حساس، از جمله پیش از ۷ اکتبر، سکوت نصرالله نه نشانه ضعف یا تردید، بلکه بخشی از یک راهبرد شناختی دقیق بود. این سکوت، اضطراب را در اردوگاه دشمن افزایش میداد و در مقابل، امید و انتظار را در جبهه مقاومت تقویت میکرد. او به خوبی میدانست که گاه، سکوت بلیغتر از کلام است.
نتیجهگیری: پیروزی با کلمه، معنا و ایمان
موفقیت سید حسن نصرالله در نبرد شناختی پیش از ۷ اکتبر، به وضوح نشان داد که قدرت روایت، در بسیاری مواقع، از قدرت نظامی نیز مؤثرتر و ماندگارتر است. او توانست با بهرهگیری از صداقت، نمادسازی، تحلیل دقیق و زمانبندی هوشمندانه، روایت مقاومت را به گفتمان غالب منطقه تبدیل کند. این پیروزی، نه تنها مشروعیت مقاومت را تثبیت کرد، بلکه به عنوان زمینهساز تحولات بعدی در میدانهای عملیاتی و سیاسی عمل کرد.
روایت مقاومت، به واسطه رهبری بصیر و کاریزماتیک سید حسن نصرالله، امروز نه تنها در میدانهای نبرد، بلکه در دانشگاهها، رسانهها و ذهنهای آزاداندیشان جهان حضوری پررنگ و تأثیرگذار دارد. این یک پیروزی است که با گلوله به دست نمیآید؛ بلکه با قدرت کلمه، عمق معنا و استحکام ایمان ساخته میشود. این روایت ادامه خواهد یافت، تا زمانی که یک روایت مردمنهاد، جامع و مبتنی بر واقعیتهای تاریخی و اجتماعی، بتواند جایگزینی حقیقی برای آن ارائه کند. روایتهای سیاسی برساخته از اهداف و منافع کوتاهمدت برخی کنشگران، هرگز قادر نخواهند بود روایت مقاومت را به عقب برانند، چرا که ریشههای آن عمیقتر و اصیلتر از آن است.
نویسنده: دکتر معصومه احمدیان علیآبادی
نظر شما