به گزارش خبرگزاری شبستان از مشهد، بوی گچ تازه و رنگ، به جای بوی خاک کهنه، فضای مدرسه را پر کرده بود. روی دیوارهای کلاس، که تا دیروز جای آبخوردگی و ترک داشت، حالا با رنگ آبی آسمان و نارنجی پرانرژی نقاشی شده بود. انگار به جای مدرسه زمخت پارسال، به یک مدرسه دوست داشتنی کوچک و رنگارنگ قدم گذاشته بودی.
این اتفاق، دستساز گروهی از بچه های جهادی و مسجدی و جمعی از بزرگترها و مدیران شهر بود که جمعه را به مدرسه آمدند تا برای بچههای «علیآباد علیا»، یکی از محرومترین روستاهایی مهولات، یک سورپرایز بسازند.

آنها به جای کت و شلوار، لباس کار پوشیده بودند و با قلممو و پیچگوشتی به جان دیوارهای کلاسهای مدرسه شهید چمران و سعدی افتاده بودند.
از فرماندار و بخشدار تا مدیر آموزش و پرورش
خانم فرماندار، ریحانه شریعتیاصل، هم وسط همین جمع بود. او هم مثل بقیه، مشغول رنگ زدن به یک دیوار بود. کنارش بخشدار و مدیر آموزش و پرورش، در حال تعمیر شیرآبهای کهنه بودند. انگار همه قرار بود برای یک روز، معمار و نقاش بشوند تا خانه دوم بچه ها را قشنگتر کنند.
او که از کار کردن دست کشید، با چهرهای خیس از عرق و خنده گفت: «دلم میخواست وقتی بچه ها فردا وارد مدرسه میشوند، چشمهایشان از دیدن این همه رنگ و زیبایی برق بزند. میخواستم بدانند که برای شادی آنها، همه با هم یک تیم هستیم.»

حالا مدرسه آماده است. میز و نیمکتهای تمیز، دیوارهای رنگشده و برقهایی که دوباره روشن میشوند، همه منتظرند تا با هیاهوی بچه ها دوباره زنده شوند.
فردا، وقتی دانش آموزان با کیفهای نو وارد شوند، احتمالاً متوجه نخواهند شد که چه دستهایی اینجا را برای آنها نقاشی کرده، اما قطعاً احساس امنیت و شادی بیشتری خواهند کرد.

این داستان، حکایت بزرگترهایی است که برای خنده های کودکانشان، یک روز خودشان را به رنگ آسمان درآوردند.
انتهای پیام/
نظر شما