انس با مسجد، چراغ راه شهید خلبان محمدرضا مریمی در مسیر جهاد

محمدی گفت: محمدرضا از کودکی مسجد را خانه دوم خود می‌دانست و محبت به این خانه خدا در جان و خونش جریان داشت؛ انس با مسجد بود که ایمان و اراده‌اش را برای حضور در جبهه و ایستادن تا پای جان در برابر دشمن استوارتر کرد.

مرضیه محمدی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان از استان کرمانشاه با اشاره انس و علاقه شهید به مسجد، گفت: محمدرضا از همان دوران کودکی، مسجد را خانه دوم خود می‌دانست. هنوز هشت ساله نشده بود که همراه من برای نماز مغرب و عشا به مسجد محل می‌آمد. حتی در سرمای زمستان و گرمای سوزان تابستان، هیچ‌گاه در رفتن به مسجد کوتاهی نمی‌کرد. در دلش یک آرامش خاصی وقتی به مسجد قدم می‌گذاشت موج می‌زد، آرامشی که در هیچ جای دیگر پیدا نمی‌کرد.»

مادر شهید خلبان محمدرضا مریمی با یادآوری لحظاتی که شهید، پیش از اعزام به ماموریت در مسجد می‌گذراند، افزود: شب‌های جمعه دیر وقت هم که می‌شد، محمدرضا اغلب در گوشه مسجد قرآن می‌خواند یا کتاب مذهبی مطالعه می‌کرد. گویی او در مسجد نه فقط نماز می‌خواند، بلکه خود را برای یک مأموریت الهی آماده می‌ساخت. بارها می‌گفت: “بابا! مسجد محل اتصال انسان به خداست، و هر که این طناب نور را رها کند، در ظلمت گم می‌شود. ”

مادر شهید مریمی با لحنی آمیخته به افتخار و اندوه بیان کرد: «محبت به مسجد در جان و خونش بود. وقتی به بسیج مسجد پیوست، نه تنها در فعالیت‌های فرهنگی و مذهبی، بلکه در کارهای ساده مانند جارو کردن صحن مسجد و مرتب کردن مهرها نیز پیشقدم می‌شد. می‌گفت: “این هم خدمت به خانه خداست، حتی اگر کوچک باشد. ” بسیاری از هم‌محلی‌ها هنوز یادشان هست که محمدرضا با چه عشق و دقتی مسجد را برای مراسم‌ها آماده می‌کرد.

مادر شهید با تأمل و بغض اضافه کرد: محمدرضا می‌گفت: “اگر جوانان در مسجد جمع شوند، دشمن دیگر جایی برای نفوذ ندارد. ” این حرفش هنوز در گوشم زنگ می‌زند. همان انس و پیوندش با مسجد بود که ایمان و اراده‌اش را برای رفتن به جبهه حق علیه باطل و ایستادن در مقابل دشمن، محکم‌تر کرد.

کد خبر 1835552

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha