راهی که پیامبر(ص) برای ساخت تمدن جهانی پیمود

رسول خدا صلی الله علیه وآله در جهت تحقق این هدف از یک شیوه خاص و ویژه استفاده کردند. یعنی علاوه بر اینکه در ارتقاء شناخت جامعه مومنین آن عصر تلاش می‌کردند، می‌کوشیدند این تلاش، از ویژگی‌هایی برخوردار باشد که این ویژگی‌ها هم تغییر و تحول جامعه جاهلی به جامعه دینی را تسریع می‌کرد و هم به آن عمق می بخشید.

حجت‌الاسلام والمسلمین علی‌اکبر نیکزاد، مدیر دانشنامه پیامبر اعظم(ص) در گفت وگو با خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری شبستان به مناسبت قرارسیدن سالروز رحلت نبی مکرم اسلام(ص)، اظهارداشت: یکی از چهره ها و شخصیت هایی که در طول تاریخ بسیار موفق و موثر بوده اند پیامبران هستند. پیامبران در واقع تاثیرگذارترین قشر در تاریخ بشرند و تمدن های بزرگ تاریخ معمولا به نام پیامبران است.

 وی تصریح کرد: انبیاء به دلیل برخورداری از وحی و حمایت معنوی پروردگار سعی کردند در ارتباط با مردم از تاثیرگذارترین شیوه ها بهره بگیرند و مسیر هدایت و تغییر از جاهلیت به خداباوری و بندگی حق را رقم بزنند. علیرغم اینکه در مقابل آنها مقاومت های جدی ای صورت گرفت و اینگونه نبود که جاده ابلاغ، تبلیغ و بیان دستاوردهای وحی چندان فراخ و ساده و آسان باشد. آنان در این مسیر از ساحر، جادوگر و مجنون خواندن پیامبران تا مقاومت های نظامی و درگیری های مختلف را تحمل کردند.

در بیست و سه سال رسالت پیامبر به چنان قدرت، حکومت و تمدن دینی ای تبدیل شد که در عرض نیم قرن، قدرت های بزرگ آن عصر پذیرای این دعوت جدید شدندجاهلیت قبل از اسلام فقط عدم علم نبود

حجت الاسلام نیکزاد با بیان این که یکی از تغییر و تحولات اساسی از سنت جاهلی به سنت دینی، توسط نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله رخ داده است،خاطرنشان کرد: این تغییر یا این جنبش با سرعت بالا و طی سنوات محدود، به موفقیت های جدّی دست یافت و در بیست و سه سال رسالت پیامبر به چنان قدرت، حکومت و تمدن دینی ای تبدیل شد که در عرض نیم قرن، قدرت های بزرگ آن عصر پذیرای این دعوت جدید شدند.

مدیر دانشنامه پیامبر اعظم در رابطه با جاهلیت عصر پیامبر به چند نکته قابل توجه اشاره و تصریح کرد: به تعبیر بزرگان و علما، ما انسان‌ها از دو عقل بهره داریم یکی "عقل نظری" که بیشتر جنبه‌های معرفتی و شناختی نسبت به هستی و پدیده‌ها را انجام می‌دهد و دیگر "عقل عملی" که مصلحت‌ها و حکمت‌های عملی را تجزیه تحلیل می‌کند.

وی افزود: اگر دوران جاهلیت قبل از اسلام را بررسی کنید می‌بینید که جامعه از نظر "عقل نظری" بر پایه نوعی "شرک چندخدایی" بنا شده و اعتقادی به خدای واحد وجود ندارد. از نظر "عقل عملی" هم شیوه های غیر اخلاقی، خشونت، قتل و کشتار، زنده به گور کردن دختران، عدم رعایت عدالت در روابط اجتماعی  اقتصادی، معاشرت زنان و مردان بر حسب غرایز حیوانی، قمار و  زیر پا گذاشتن کرامت‌های انسانی بیداد می کند.  

وی خاطرنشان کرد: در این دوره جاهلیت فقط به معنای جهل و عدم علم نیست بلکه علاوه بر مشکلات شناختی که درک و باور مردم را به انحراف برده از نظر عملی هم آنچه بر آنها حاکم است غرایز حیوانی و هوای نفس است. در برابر چنین پدیده‌ای وقتی نبی مکرم اسلام(ص) مبعوث به رسالت می‌شوند یکی از اولین اقدامات ایشان این است که قلب این شرک عملی و شرک نظری را هدف قرار می‌دهند.

پیامبر(ص) نظام ارزشی جامعه را بر پایه «کرامت انسانی» شکل داد 

حجت الاسلام نیکزاد تصریح کرد: از این نظر اولین شعار پیامبر(ص) این است که "قولوا لا اله الا الله تفلحوا؛ یعنی پیامبر از یک سو مشرکان را دعوت به توحید و وحدانیت می‌کنند و  از سوی دیگر نظام ارزشی دین را بر پایه "کرامت انسانی" شکل می‌دهند.

استاد و مدرس حوزه  تاکید کرد: این یعنی پیامبر صلی الله علیه وآله هرآنچه را که در راستای رشد و توسعه شخصیت انسانی موثر است، محور قرار می‌دهند. به عنوان مثال خانواده و روابط خانوادگی را به عنوان نقطه ثقل جامعه و امت اسلامی مورد توجه خاص قرار می دهند و بر روابط اقتصادی اجتماعی سالم بر محور عدالت تاکید می‌کنند.  

وی ادامه داد؛ بنابراین پیامبر در دو حوزه تلاش می کردند و قرآن این دو حوزه را چنین معرفی می فرماید: «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ» "کتاب و حکمت" پایه‌های فکری و عقل نظری افکار شرک آلود را تغییر می‌داد و "تزکیه" به تربیت جان تازه مومنان و تازه مسلمانان در جهت تربیت نفس خود و رعایت حقوق دیگران کمک می کرد. ‌

شیوه خاص پیامبر(ص) در ابلاغ رسالت 

نیکزاد با بیان اینکه پیامبر دو رسالت اصلی را بر عهده داشتند؛ خاطرنشان کرد: نخستین رسالت ایشان این بود که به رشد فضایل عقول ناس و باز کردن زنجیرهای خرافات از پای عقل کمک کنند و دیگر اینکه در حوزه "عقل عملی" تربیت نفس، روابط خانوادگی، روابط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را به سامان و سرانجام برسانند.

وی خاطرنشان کرد: رسول خدا صلی الله علیه وآله در جهت تحقق این هدف از یک شیوه خاص و ویژه استفاده کردند. یعنی علاوه بر اینکه در ارتقاء شناخت جامعه مومنین آن عصر تلاش می‌کردند، می‌کوشیدند این تلاش، از ویژگی‌هایی برخوردار باشد که این ویژگی‌ها از سویی تغییر و تحول جامعه جاهلی به جامعه دینی را تسریع می‌کرد و از سوی دیگر به آن عمق می بخشید.

رسول خدا(ص) طبیب دوار «دوره گرد» بود؛ منتظر بیمار نمی ماند

نیکزاد نخستین عاملی را که در این زمینه نقش داشت "ادب و مکارم اخلاقی" پیامبر برشمرد و گفت :  امام صادق علیه السلام در این زمینه می فرمایند: خداوند ابتدا پیامبرش را ادب آموخت سپس ادب ایشان نیکو شد (تکمیل شد)   آنگاه خداوند فرمود: " تو به خُلق عظیم دست یافتی" و پس از اینکه این فضیلت، تجلی یافت آنگاه خداوند امر دین و امت را به پیامبرش سپرد" . یعنی ابتدا ظرفیت وجودی ایشان را توسعه داد و سپس ایشان را مامور کرد تا هم به دین مردم و هم به روابط سیاسی، اجتماعی و مدیریت  آنها بپردازد.

رسول خدا(ص)، رحمت للعالمین بوده‌اند و از این جهت بزرگانی مانند علامه مطهری بر این تاکید داشتند که نرمخویی و مهربانی پیامبر از عوامل موفقیت ایشان بوداستاد حوزه ویژگی عملی دوم پیامبر را مهربانی بی حدّو حصر ایشان دانست و گفت: رسول خدا(ص)، رحمت للعالمین بوده‌اند و از این جهت بزرگانی مانند علامه مطهری بر این تاکید داشتند که نرمخویی و مهربانی پیامبر از عوامل موفقیت ایشان بود. همچنان که قرآن نیز به این مهربانی و عطوفت قلب پیامبر اشاره دارد.

مدیر دانشنامه پیامبر اعظم در ادامه با اشاره به سخنان امیرالمومنین علیه السلام در معرفی پیامبر تصریح کرد: سومین ویژگی ای که امیرالمومنین علیه السلام نیز به آن اشاره دارند این است که همچنان که امیرالمومنین در توصیف پیامبر فرمودند: "طبیبُُ دَوّارُُ بِطِبه" پیامبر یک طبیب دوره گرد بودند  یعنی خود می گشتند و هر فرد بیماری را که پیدا می کردند بلافاصله درمان، تربیت و آموزش او را آغاز می نمودند و او را از ابتلا نجات می دادند.

تغییر و تحول باید خواست درونی انسان ها باشد 

حجت الاسلام نیکزار یادآور شد: امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام در ادامه این توصیف می فرمایند: پیامبر(ص) با داروی آماده به سراغ بیمارانی می رفت که قلبشان کور؛ زبانشان گنگ و گوش هایشان کر شده بود آنها را درمان می کرد و مواضع غفلت و مَواطِن حیرت آنها را درمان و طبابت می نمود. این طبیب دوار بودن و به سراغ مردم رفتن و آن ها را با مهر و محبت هدایت و درمان کردن چیزی بود که جامعه را از دل و جان مجذوب پیامبر می کرد.

وی در ادامه سخنان خود ویژگی چهارم پیامبر را اینگونه مطرح کرد که پیامبر خدا نسبت به هرکس که ایمان می آورد (یعنی تک تک مسلمانان) به تقویت اراده و اعتماد به نفس آنها می پرداخت و می فرمود؛ «ان الله لا یُغیرُ ما بِقومِِ حتی یُغَیِّرُوا ما بِآنفُسِهِم» ؛ یعنی درست است که آغازگر این تغییر پیامبر بوده اما بار اصلی آن بر دوش تک تک مسلمانان و مردم است.

اگر آنها اراده تغییر نکنند خداوند هیچ تغییری ایجاد نخواهد کرد. از این جهت زمینه هر تغییر نیکویی در هر جامعه ای حتی امروز و در جامعه ما این است که این خواست و این اراده در ملت ما تجلی پیدا کند. یعنی پیامبر نقش اصلی را به مردم می دهند و این تغییرات را به خواست درونیِ آنها تبدیل می کنند.

کد خبر 1834513

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha