خبرگزاری شبستان - مهدی رحمانیان| کوچههای قدیمی شهر سماوه در ظهر گرم روزهای مانده به اربعین خلوت بود. فقط صدای گامهای آرام چند زائر و بوی نان تازه از نانوایی سر کوچه، نشانی از زندگی میداد. پشت یکی از درهای ساده و فیروزهایرنگ این کوچه، خانهای منتظر بود؛ خانهای که سالهاست در ایام اربعین، پناهی برای زائران خسته مسیر کربلا شده است.
فرشهای ساده و تمیز، استکانهای باریک چای عراقی و نگاه گرم میزبان، اولین تصویری بود که به مهمانها خوشآمد گفت. سالها بود که این خانواده بیهیچ چشمداشتی در این روزها میزبان زائران حسینی میشدند. اما امسال، این خانه رنگ و بوی دیگری گرفت.
جرقهای برای یک جلسه نورانی
وقتی کاروان زائران ایرانی وارد خانه شد، حاج مبانی – مسئول جامعه قرآنی عصر مرودشت – در گوشهای از حیاط کنار میزبان نشست. او با یادآوری توصیههای رهبر انقلاب درباره رونق جلسات خانگی قرآن، ایدهای را با میزبان در میان گذاشت: «به سید گفتم، این خانه و این روز بهترین فرصت است. بیاییم همینجا اولین جلسه خانگی قرآن را برگزار کنیم، که برکتش هم به شما برسد و هم به زائران.»
میزبان، که سالهاست با نیت خدمت به امام حسین(ع) خانهاش را وقف زائران کرده، لبخندی زد و گفت: «این افتخار ماست.»

تلاوتی که دلها را به هم پیوند زد
قرآنها از کیفها بیرون آمدند، حلقهای از زنان کاروان و بانوان خانواده میزبان شکل گرفت. کودکان عراقی، که اول با خجالت به مهمانها نگاه میکردند، آرامآرام نزدیکتر آمدند و کنار مادرانشان نشستند. سید احمد، میزبان خانه، خودش آغازگر تلاوت شد و با صدایی محزون، آیات را خواند. سید احمد در میان جلسه گفت: «سالهاست زائران را میزبانی میکنم، اما این اولین بار است که خانهام پر از صدای قرآن میشود. این صدا، مثل نسیمی خنک است که خستگی راه را از تن همه میبرد.»
هدیهای از مشهد، قم و شیراز
در پایان، پرچم متبرک جلسات خانگی قرآن – با عطری از بارگاه امام رضا(ع)، حضرت معصومه(س) و شاهچراغ(ع) – به خانواده میزبان اهدا شد. حاج مبانی گفت: «این پرچم نماد پیوند خانه شما با نور قرآن است. ثواب این جلسه را هم به روح مادر سید احمد که به تازگی از دنیا رفته، هدیه میکنیم.»
چشمهای سید احمد پر از اشک شد و زیر لب گفت: «جزاکمالله خیراً».

خانهای که در مسیر عشق، چراغی روشن کرد
آن روز، در میانه سفر اربعین، یک خانه ساده در سماوه علاوه بر مکانی برای استراحت زائران، به محفل آیههای الهی بدل شد. حالا این خانه، با پرچم متبرک بالای طاقچه و خاطره یک تلاوت دستهجمعی، برای همیشه بوی قرآن میدهد.
نظر شما