خبرگزاری شبستان، گروه بین الملل: روز خبرنگار، در بسیاری از نقاط جهان با گل و لبخند و تقدیر میگذرد. اما در غزه، روز خبرنگار، روز وداع با کسانی است که با دوربین و قلم، خود را در خط مقدم نبرد حقیقت قرار دادند. در شرایطی که بیش از نیمی از ساختمانها در غزه ویران شده و زیرساختهای انسانی فروپاشیدهاند، خبرنگاران فلسطینی بدون هیچ پوشش ایمنی، تنها با یک دوربین یا دفتر یادداشت، روایتگر فاجعهای شدهاند که تاریخ از تکرار آن میلرزد.
قلمهایی که به خاک افتادند
از آغاز جنگ نابرابر اسرائیل علیه غزه در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ تا امروز (۱۷ مرداد مطابق با هشتم آگوست ۲۰۲۵)، براساس گزارش ها دستکم ۲۳۲ خبرنگار و رسانه ای در جریان این درگیریها به شهادت رسیدهاند.
این آمار، غزه را به مرگبارترین جغرافیا برای خبرنگاران در تاریخ معاصر تبدیل کرده است؛ آماری که از مجموع خبرنگاران کشتهشده در جنگ جهانی دوم، ویتنام، یوگسلاوی و افغانستان نیز فراتر رفته است.
سازمان بینالمللی خبرنگاران (IFJ) این فاجعه را «نمونه بارز نسلکشی رسانهای» خوانده و خواستار پیگرد حقوقی عاملان این جنایت شده است.
خبرنگاران فلسطینی نه تنها در معرض مستقیم حملات هوایی و توپخانهای هستند، بلکه با قحطی، قطع ارتباطات، دسترسی نداشتن به دارو و نبود ابزار اولیه رسانهای نیز مواجهاند.
شهادت با دوربین، در میان ویرانهها
هر یک از این ۲۳۲ نفر، داستانی دارد؛ روایتی از ایمان به حقیقت، عشق به مردم و مرگی آگاهانه در راه آگاهی.
از جمله میتوان به فاطمه حسنونه، عکاس جوان فلسطینی اشاره کرد که پس از ثبت تصاویر تاریخی از رنج مادران غزه، خود زیر آوار خانهاش جان داد. یا یحیی صبیح، خبرنگاری که پس از دیدن نوزاد تازهمتولدش، در یک حمله هوایی دیگر به شهادت رسید. اینها اسامی نیستند؛ هر کدام شان تصویریاند بر دیوار حافظه تاریخ.
یکی از گزارشهای تکاندهنده میگوید: «تنها جرم او این بود که میخواست دیده شودو دنیا ببیند.»
در میان این ویرانه، صدای آنها همچون شهادتنامهای بر تاریخ باقی میماند:«اگر بمیرم، مرگی پرطنین میخواهم.» جملهای که از دختری جوان نقل شد و آمد تا بشکند سکوت جهانی را .
مرزهای رسانه؛ از حقیقت تا شهادت
رسانه در غزه، دیگر تنها یک ابزار اطلاعرسانی نیست؛ خود به ابزار مقاومت بدل شده است. خبرنگار در غزه، تنها یک «ناظر بیطرف» نیست، بلکه «راوی مظلومیت» است؛ صدایی از دل خاکستر و خون.
خبرنگاران فلسطینی، برخلاف بسیاری از همتایانشان در جهان، بدون جلیقه ضدگلوله، بدون بیمه، بدون آزادی عمل، و گاه حتی بدون امید به زنده ماندن، همچنان مینویسند. برای همین است که رسانه در غزه نه شغل، که شهادت است.
ادبیات مقاومت؛ قلمهایی که نرفتند
در میان ویرانهها، عشقی بیپایان به حقیقت و مخاطب، دریچهای باز کرده است. خبرنگاران غزه انتخاب نکردند که بجنگند یا دوام بیاورند؛ آنها انتخاب کردند که ببینند، بنویسند و جهانیان را مخاطب سازند؛ حتی به بهای جانشان.
قلمهایشان اکنون به یادگار مانده، در صفحات روزنامه، ویدئوهای خام، و قلبهایی که هنوز میتپند. در هر خبر، هر عکس و هر روایت، آنها زندهاند، چون حقیقت همیشه پابرجاست.
ما امروز از کسانی یاد می کنیم که به بهای جان، چراغ حقیقت را روشن نگه داشتند. خبرنگاران شهید غزه، مرز میان «دیدن» و «بیتفاوتی» را شکستند. آنها در حالی جان دادند که فقط میخواستند دنیا را وادار به تماشا کنند.
این صداها اگرچه اکنون در آوار خاک خفتهاند، اما در هر تصویر، در هر فیلم، و در هر کلمه، زندهاند.
تا زمانی که حقیقت زنده است، آنها نیز زندهاند.
نظر شما