به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران به مناسبت هشتم مردادماه سالروز بزرگداشت شیخ شهابالدین سهروردی؛ همایشی را برای بزرگداشت شیخ اشراق با حضور تنی چند از چهرهها و اندیشمندان فلسفه اسلامی برگزار کرد.
در ادامه گزارش (برخط) خبرنگار خبرگزاری شبستان از این همایش را میخوانید:
باید بزرگان کشور را به مردم بشناسانیم
«علیاصغر محمدخانی» در این همایش طی سخنانی ضمن تاکید بر اینکه باید نسبت به شخصیتها و مفاخر کشورمان کار کنیم و بررسی داشته باشیم که چهقدر جامعه و به ویژه جوانان این بزرگان را میشناسند، اظهار کرد: باید به صو رت پیوسته یاد این بزرگان را گرمی بداریم، در سال ۱۳۸۶ که سال جهانی مولانا بود و کنگره جهانی مولانا برگزار شد من از اعضای هیات علمی این کنگره بودم که در سالن اجلاس برگزار شد؛ آنجا بود که متوجه شدم که این قبیل کنفرانسها صرفا به درد سخنرانان حاضر میخورد و برای مردم فایدهای ندارد و این ایده به ذهنم رسید که چهطور میشود مردم با بزرگان مرتبط شوند و آنها را بشناسند.
عضو هیات امنای موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران ادامه داد: با همین هدف بود که از سال ۱۳۸۶ برنامهی ۲۰ سالهای را تدوین کردم و هرسال ۵۰ درسگفتار با محوریت فلاسفه، ادبا و اندیشمندان برگزار شد و هر بییست سال نیز این درسگفتارها برپا شد؛ اتفاقا در این بین در سال ۱۴۰۰ نیز بیش از ۴۰ درس اختصاص به سهروردی داشت و مردم با حضور در این نشستها به خوبی مساله را درک کرده و با آن ارتباط برقرار میکردند.
طی یکسال گذشته ۳۱ عنوان کتاب با محور سهروردی منتشر شد/۹ عنوان تالیف زنان بود
وی با اشاره به کارنامه سهروردیپژوهی در سال ۱۴۰۳ و کتابهایی که در مورد شیخ اشراق طی یک سال گذشته منتشر شدند، افزود: ۳۱ عنوان منتشر شد که البته همه این آثار چاپ اول نیستند، شمارگان این کتابها در مجموع ۱۴ هزار و دویست نسخه است و تنوع دارد برای مثال یک کتاب ۵۰ نسخه و چندین کتاب هم ۵۰۰ نسخه تا هزار نسخه بوده است؛ نکات بسیار جالب توجهی در مورد این کتابها وجود دارد از جمله اینکه نویسنده ۹ اثر از زنان هستند و این در حالی است که تا سالها قبل هم در فلسفه اسلامی و هم در فلسفه غرب این مساله را مطرح میکردند که زنان نقشی در فلسفه ندارند و زنان در حوزه تعقل نیستند و اساسا زنان را با فلسفه چه کار؟ اما مشاهده کردیم که ۹ اثر از میان ۳۱ عنوان در طول یکسال اخیر را زنان (با محور سهروردی) به رشته تحریر در آوردند و در نتیجه باید این کتابها معرفی شوند؛ همه این اتفاقات یعنی زنان در فلسفه در طول این سی سال بسیار رشد کردند.
مروری بر شمارگان کتابهایی که در طول سال مورد شعرا و سهروردی منتشر میشود
محمدخانی تصریح کرد: نکته دیگری که باید به آن توجه داشته باشیم این است که پس از سالها حوزه علمیه قم به سهروردی توجه کرده است قبلا حتی در مورد او کار نمیشد اما اکنون یکی از بهترین سهروردیپژوهان، آیتالله «سید یدالله یزدانپناه» است که اثر جدیدی را با عنوان «لطایفی در سلوک» با محور سهروردی و شرح رساله «لغت موران» تالیف کرده که به همت انتشارات «آلاحمد» روانه بازار نشر شده است؛ ذیل بررسیهایی که در مورد آثار منتشر شده مختلف داشتم متوجه شدم که در مورد این پنج شاعر یعنی حافظ، سعدی، خیام، فردوسی و مولوی روزانه هزار و صد نسخه تیراژ داریم اما کتاب در مورد سهروردی تنها ۱۴ هزار و دویست نسخه است که این نیز بسیار قابل توجه است.

آثار و پژوهشها را در روز بزرگداشت فلاسفه و بزرگان بررسی کنیم
عضو هیات امنای موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران گفت: جالب اینکه بین ۳۱ اثری که در طول یکسال اخیر در مورد سهروردی منتشر شد؛ اثری با عنوان «قصههای شیخ اشراق» دیدم که امسال چاپ هفدهم آن درآمد اما این اثر و دیگر آثار مرتبط را حتی اهل فلسفه هم ندیدند و این یعنی توزیع این آثار نیز خوب نبوده است؛ کتاب جالب دیگری که با آن مواجه شدم «تعلیم و تربیت از دیدگاه سنت آگوستین و شیخ الاشراق» عنوان داشت که تعجب میکنم چرا آنگونه که باید دیده نشد در حالی که بسیار اثر جالبی است؛ پیشنهاد من این است که در روز بزرگداشت سهروردی، ملاصدرا و ... زمینهای فراهم شود تا آثار و پژوهشهای منتشر شده در یکسال اخیر بررسی شود و ببینیم چه کتابهایی نوشته شده و چه مقالاتی به رشته تحریر در آمده است؛ از این میان چه تعداد اختصاص به کودکان و نوجوانان داشته است و اصلا چه تعداد فیلم ساخته شده است؟ به یاد دارم که یکسال که به ایتالیا و بنیاد «دانته» رفته بودم با رئیس این بنیاد صحبت کردم و زمانی که ملاقاتمان تمام شد رئیس بنیاد تعداد ۲۴ فیلم در مورد دانته به من هدیه داد؛ حال سوالام این است که بنیاد سعدی، سهروردی و بسیاری از دیگر از مراکز چند فیلم با زیرنویس انگلیسی یا حتی فارسی در مورد سهروردی یا دیگر بزرگان تولید کردهاند؟ از نظر من موسسه فرهنگی حکمت سهروردی میتواند در این عرصه اثرگذار بوده و فعالیت داشته باشد و اینکه اساسا جای چه پژوهشهایی در مورد شیخ اشراق خالی است.
وی ادامه داد: نکته بعدی در عرصه بینالملل است؛ «هانری کربن» از شخصیتهایی بود که سهروردی را به غرب شناساند؛ اما سوال این است که اکنون سهروردی در غرب چه مقدار جایگاه دارد؟ الان در کدام کشور غربی سهروردی را میشناسند؟ سال گذشته سفری به عمان و شهر مسقط داشتم و به یکی از کتابفروشیها رفته بودم و دیدم که به دیوار کتابفروشی تصاویری از «آلبر کامو»، «گابریل گارسیا مارکز»، «فئودور داستایوفسکی» و تنی چند از دیگر نویسندگان مطرح را قاب و آویزان کرده بود؛ از او سوال کردم که آیا از ادبیات ایران نیز اثری دارید که پاسخ منفی داد؛ وقتی از فروشگاه بیرون آمدم غرفههای شیشهای دیدم که مملو از کتاب بود و اتفاقا مشاهده کردم که یک غرفه فقط به سهروردی اختصاص دارد و قطعا آنها علاقه به شیخ اشراق داشتند که آثار او را مورد توجه قرار دادند؛ بنابراین پیشنهاد من این است که در دهه پیشرو، سمینارهایی را با محور فیلسوفانی که با سهروردی اشتراکاتی دارند برگزار کنیم؛ همان کاری که در مورد سعدی انجام دادیم و بسیار تاثیرگذار بود.
این گزارش میافزاید: در ادامه آیتالله «سید مصطفی محقق داماد» طی سخنانی با اشاره به مباحث مطرح شده از سوی «علیاصغر محمدخانی» اظهار کرد: من بحث خود را با عنایت به سخنان ایشان مطرح می کنم و این پرسش را از جناب محمدخانی و سایرین میپرسم که آیا نظام فلسفی سهروردی و ملاصدرا یک نظام فلسفی است یا نیست؟ اگر نیست اسمش را بردارید اما اگر نظام فلسفی است پس باید بتواند در مورد مسایل روزمره پاسخ ارایه کند. من نظریه وحدت وجود ملاصدرا را در کتاب «الهیات محیط زیست» بررسی کرده و البته برخی مباحث دیگر که مورد استقبال مردم نیز واقع شد چراکه نظریه را در زندگی روزمره مردم مطرح کردم.
از لابهلای اصول اولیه فلسفه سهروردی، پاسخ مشکلات امروز را استخراج کنیم
رئیس گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم گفت: پیشنهاد من این است که باید کاری کنیم تا از لابهلای اصول اولیه فلسفه سهروردی پاسخ مشکلات امروز را استخراج کنیم؛ اکنون خیلی صریح بگویم که آیا ما باید صلح و دوستی را رواج دهیم یا مبارزه و جنگ را؟ فیلسوف محترم به من بگو! الان وظیفه ما چیست؟ همه کارهایی که در مورد فردوسی کردند را مورد توجه قرار دهیم؛ بر این اساس آیا این مرد جنگ را ترویج کرده یا صلح و دوستی؟ اصل اولیه صلح است یا جنگ؟ این جوابی است که فیلسوف باید بدهد؛ در این راستا چند نکته را مطرح میکنم؛ یک مساله این است که بررسی کنیم ابتکارات سهروردی در فلسفه چیست؟ یکی از ابتکارات مهم جناب سهروردیِ ایرانیِ ما؛ موضوع وجودِ یک عالَمِ دیگری غیر از عالم ماده و عالم عقل است؛ عالم دیگر به نام عالم مثال یا خیالِ منفصل؛ حال سوال این است که این عالم این یعنی چه؟ این را باید برای مردم معنا کرد.
سهروردی دو عالم خیال متصل و خیال منفصل را مطرح کرد
وی ادامه داد: تا قبل از سهروردی وقتی میگفتیم خیال چه معنا میشد؟ اکثریت تصورشان باغ و مزرعه و عالم حس بود؛ عالم واهمه و عالم تخیل و این تفکری بود که نسبت به عالم تخیل درون خودمان تا قبل از سهروردی وجود داشت اما سهروردی گفت: این یک خیال است که در خودِ ماست و عالَم دیگری هم وجود دارد که حقیقت است اما ماده نیست؛ این عالَم دیگر برای عالَم تعقل و مجردات هم نیست و در همین عالَم وجود دارد و نامش خیال منفصل است و لذا سهروردی دو عالم خیال متصل و خیال منفصل را مطرح کرد که در دین به آن عالم برزخ می گوییم؛ البته او اسامی دیگر نیز بر این عالم گذاشته است که هانری کربن از برخی از آنها خوشش آمد از جمله «ارض ملکوت»؛ پس از سهروردی نیز ملاصدرا این مفهوم را گرفت و بعدها علامه طباطبایی همه فلسفهاش روی همین عوالم سهگانه بود یعنی عالم ماده، عالم مجردات و عالم مثال؛ به اعتقاد شیخ اشراق به عالم مثال میتوان متصل شد و با آن کار کرد، قبل از ملاصدرا باباطاهر عریان میگوید: (نسیمی کز بن آن کاکل آیو/مرا خوشتر ز بوی سنبل آیو/ چو شو گیرم خیالش را در آغوش/سحر از بسترم بوی گل آیو»؛ یک زمان هست که این ابیات را شاعرانه معنا میکنیم اما یک وقت نیز ابیات را در مکتب سهروردی معنا میکنیم؛ معنای این اشعار با نگاه به مکتب سهروردی یعنی اگر با وجود خیالی تو بتوانم در عالم مثال مرتبط شوم به نحو واقعی عطر می گیرد. این چیز عجیبی است.
سهروردی با فلسفه ایرانی مرتبط و عجین شد
آیتالله محقق داماد تصریح کرد: سخن بدیع سهروردی برای ما دریچهای باز کرده که مبنی بر اینکه میتوانیم با عالم مثال و ارض ملکوت مرتبط باشیم و با آنجا سَر و سِر پیدا کنیم، اگر کسی این را خوب بیان و ساده کند همه چیز حل میشود؛ از دیگر کارهای سهروردی این بود که با فلسفه ایرانی مرتبط شد؛ مهمترین نظریه در فلاسفه ایران نظریه تشکیک وجود بود؛ «الفهلویون الوجود عندهم حقیقة ذات تشکیک تعمّ مراتبا غنی و فقرا تختلف کالنور» فهلویون فلاسفه ایرانی و سنت ایرانی بوده و قایل به تشکیک وجود بودند، این بسیار مهم است.

وی افزود: اما در این میان سوال مهمی که مطرح می شود که از انبیای سابق نیز این پرسش شده این است که شما به چه دلیل با خدا مرتبط شدید و صدای او را شنیدید در حالی که ما نشنیدیم حال آنکه شما مثل ما هستید و میخورید و میآشامید و زندگی مثل زندگی ما دارید؛ هیچ پیامبری تا قبل از پیامبر اسلام نتوانست این پرسش را پاسخ دهد و سهروردی درک خوبی از این مساله داشته و این موضوع را از قرآن استخراج کرده و برهان فکری خود را با قرآن موید گرفته و جان خود را سر همین مساله گذاشته است که من در کتاب «در دادگاه جهل مقدس» این مساله را بررسی کردهام؛ مساله آن است که لقاءالله برای بعد از مرگ و روز قیامت است؟ اکثر الهیون ما همینطور معنا میکنند یعنی در روز قیامت ممکن میشود اما این درک برای کسانی است که موضوع را درک نکرده باشند اما سهروردی به خوبی درک کرد؛ در قرآن آمده است: «وَمَا هُوَ عَلَی الْغَیْبِ بِضَنِینٍ» (و او در امر غیب بخیل نیست)؛ این یعنی خدا بخیل نیست که فقط خود را نشان برخی افراد بدهد؛ مفسرین بعضا «هو» را به «جبرئیل» برگرداندند اما سهروردی میگوید این «هو» در آیه یاد شده به خداوند برمیگردد یعنی خداوند بخیل نیست و در را نبسته است و هرکسی میتواند در همین دنیا هم به لقاءالله برسد.
عضو هیئت امنای سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران ادامه داد: همچنین خداوند در آخرین آیه سوره «کهف» میفرماید: «قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحَی إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا» (بگو من هم مثل شما بشری هستم و [لی] به من وحی می شود که خدای شما خدایی یگانه است پس هر کس به لقای پروردگار خود امید دارد باید به کار شایسته بپردازد و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نسازد)؛ این یعنی لقاءالله اختصاص به پیامبران ندارد و هرکسی که میخواهد صدای خدا را بشنود چند شرط دارد اول اینکه باید عمل صالح انجام دهد، شریکی برای پرستش خداوند قایل نشود؛ جناب سهروردی نیز همین مساله را مطرح کرد که هرکسی میتواند به این جایگاه برسد او نمیخواست بگوید که مردم پیامبر میشوند اما قاضی محکمه حلب رسما به او در دادگاه گفت: تو متهم هستی که گفتهای پیامبر خاتم، خاتم نیست؛ سهروردی نیز پاسخ داد که چنین نگفتهام اما با این وجود متهم شد.
وی با اشاره به غزلی از حافظ شیرازی گفت: از نظر من این غزل که در ادامه از حافظ میخوانم، در مورد حافظ نیست بلکه منظور سهروردی است؛ حافظ سروده است:
گوهری کز صدف کون و مکان بیرونست طلب از گمشدگان لب دریا میکرد
مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش کو بتأیید نظر حلّ معمّا میکرد
دیدمش خرّم و خندان قدح باده بدست واندران آینه صد گونه تماشا میکرد
گفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم گفت آنروز که این گنبد مینا میکرد
بیدلی در همه احوال خدا با او بود او نمیدیدش و از دور خدا را میکرد
این همه شعبدهٔ خویش که میکرد اینجا سامری پیش عصا و ید بیضا میکرد
گفت آن یار کزو گشت سر دار بلند جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد
فیض روحالقدس ار باز مدد فرماید دیگران هم بکنند آنچه مسیحا میکرد
خداوند باب رسیدن به خود را به روی همه مردم گشوده است
این استاد سطوح عالی حوزه علمیه افزود: از نظر من معنای این ابیات و به ویژه آنجایی که سوال شده که این جامجهانبین به تو کی داد حکیم؟ و در ادامه و ابیات بعدی که این پاسخ را ارایه می کند که: (از نظر من اول پذیرش سوال است و سپس حل معما)؛ حافظ پاسخ می دهد: فیض روحالقدس ار باز مدد فرماید/ دیگران هم بکنند آنچه مسیحا میکرد؛ این یعنی خداوند در را نبسته است و رسیدن به این جایگاه اختصاص به برخی افراد ندارد؛ اشاره حافظ از نظر من به سهروردی است.
با زبان ساده فلاسفه و فلسفه آنها را برای نسل امروز بیان و معرفی کنیم
آیتالله محقق داماد گفت: اگر این فیلسوف برای مشکلات امروز راه حلی دارد اساتید فن باید استخراج و بیان کنند و اگر هم فیلسوفی نتواند جواب دهد که نظام او نظام فلسفی نیست؛ مثلا «ایمانوئل کانت» چون نظام فلسفی دارد به او پدر حقوق بشر می گویند در حالی که او در مورد حقوق بشر اصلا صحبت نکرده است؛ امروز فرزندان ما باید بدانند که فلسفه ما و فلاسفه ما که به آن افتخار میکنیم چیست، باید با زبان ساده این مسایل برای نسل جوان بیان شود. نقش ما این است.
نظر شما