پدرم هرگز از مسجد و هیئت جدا نبود/یک روز راهی لبنان بود روز دیگر خادم اربعین

«راضیه داوودآبادی» با اشاره به ویژگی‌های سردار شهید «علی‌اکبر داوودآبادی» و انس آن دلاور با مسجد و هیئات مذهبی اظهار کرد: پدر هرگز از مسجد و هیئت جدا نبود و در مراسم‌ها حضور می‌یافت؛ همیشه و همه‌جا این عشق و ارادت به اهل بیت(ع) در هر قدم و هر نفس‌اش موج میزد و علاقه بسیاری به شرکت در برنامه‌های فرهنگی و آموزشی برای مقاومت در حوزه جوانان داشت لذا زمان‌هایی که به مسجد یا هیات می‌رفتیم همواره با مباحث و سخنانی که مطرح می‌کرد بسیاری را به این عرصه علاقه‌مند می‌کرد.

به گزارش خبرنگار گروه زنان و خانواده خبرگزاری شبستان: تا بوده همین بوده که گلهای گلستان ولایت و مقاومت چون خاری در چشم دشمنان اسلام بوده‌اند؛ اگر چنین نبود چرا باید هرچند وقت یکبار شاهد پرپر شدن یکی از این دلاوران باشیم؟ کسانی که تمام عمر صادقانه و مخلصانه در راه وطن جنگیدند؛ کشور از دست دشمن بعثی رها شد اما آنان هرگز از پای ننشستند چون اعتقاد راسخ به این مولفه داشتند که یک مسلمان هرگز نباید منفعل باشد در نتیجه برای آزادی مردم مظلوم سوریه، فلسطین و غزه نیز به میدان آمدند و گویا اصلا رسالت خود را جهاد برای اسلام تعریف کرده بودند؛ از همین روی بود که این چنین از جان گذشتند و همواره در هر میدان پیکاری پای کار بودند. از این دلاوران در طول تاریخ اسلام و انقلاب کم نبوده است و نخواهد بود اما اکنون روی سخن ما در مورد سردار «علی‌اکبر داودآبادی» است؛ شهید سرافرازی که در جریان حملات ددمنشانه رژیم صهیونیستی در ۲۶ خرداد ماه به مقام رفیع شهادت رسید.  

آن سردار شهید متولد سال ۱۳۴۸ و از اهالی دیار سید کریم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) بود و در میان مردم ساکن در شهر ری چهره‌ای شناخته شده محسوب می‌شد؛ او را به خیرخواهی و فعالیت مستمر فرهنگی دینی می‌شناختند؛ مردی از تبار خاک با روحیه‌ای آسمانی که سالیانی در جبهه‌های حق علیه باطل در جنگ هشت ساله دوشادوش سایر رزمندگان به پیکار با دشمن پرداخت و در این روزگار و در طول جنگ دوازده روزه در حال امدادرسانی به مجروحان بمباران تروریست‌های اسرائیلی هدف دشمن صهیونی قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

در این مجال مروری هرچند کوتاه بر زندگی او خواهیم داشت؛ پیش از آنکه میزبان سخنان «راضیه» دختر آن شهید شویم.

شهید داوودآبادی عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اهل شهر ری و همچنین مسئول کارگروه بهداشت و درمان دبیرخانه کنفرانس حمایت از مردم فلسطین بود. او سالها نیز در سوریه نقش‌آفرینی اساسی در پیروزهای مدافعان حرم داشت؛ از سوی دیگر آن شهید با آغاز طوفان‌الاقصی همواره و به شکل شبانه‌روزی با هماهنگی دبیرخانه دائمی کنفرانس بین‌المللی حمایت از انتفاضه فلسطین مجلس شورای اسلامی برای هر خدمتی از امداد مجروحین مقاومت گرفته تا برگزاری کلاس های بصیرتی و تبیینی و برپایی مراسم مناسبت های مقاومتی لحظه‌ای فروگذاری نکرد تا جایی که در اولین ساعات انفجار پیجرها خود را به لبنان رساند و از نبطیه تا بیروت امداد و نجات جانبازان پیجر را آغاز کرد و آنگاه که به همراه تعدادی از مجروحین به ایران بازگشت، شبانه روز در بیمارستان های محل درمان جانبازان و هتل های محل استقرار جانبازان حضور و حتی بخشی از هتل ها را تبدیل به اتاق عمل و جراحی های ضروری جانبازان کرد.

پدرم هرگز از مسجد و هیئت جدا نبود/یک روز راهی لبنان بود روز دیگر خادم اربعین

اما این تنها بخشی از خدمات شهید بزرگوار داوودآبادی است؛ اکنون که در آستانه اربعین حسینی هستیم؛ بی‌مناسبت نخواهد بود که مخاطبان بدانند که آن سردار شهید که پزشک و البته استاد دانشگاه بود؛ هرسال در راهپیمایی اربعین حضور یافته و برای درمان مجروحان در مسیر این پیاده‌روی شخصا وارد میدان می‌شد؛ حتی تا پیش از شهادت‌اش به کشور عراق رفته بود تا ضمن حضور در دعای عرفه، برای استقرار تیم‌های امدادرسان اربعین برنامه‌ریزی داشته باشد و این تنها چند بَرگ از زندگانی پر فراز و نشیب و صدالبته پر برکت شهید داوودآبادی است؛ مردی بزرگ که تمامیت زندگی‌اش به معنای واقعی واژه؛ خدمت بود و بس و در نهایت به شهادت ختم شد.

خبرگزاری شبستان در فرصتی با دختر آن شهید «راضیه داوودآبادی» گفت‌وگو کرده است. فرزندی که خود در ادامه راه پدر همواره در مسیر کسب علم بوده و فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد حقوق خصوصی است.

در ادامه حاصل این گفت‌وگو را می‌خوانید:

در هر موقعیتی که هستید بدانید باید چه کاری انجام دهید/هرگز آثار خستگی در چهره‌اش مشهود نبود

«راضیه داوودآبادی» در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان؛ با اشاره به روحیات، سبک زندگی و نوع مواجهه شهید «علی‌اکبر داوودآبادی» با فرزندان اظهار کرد: پدرم همواره نسبت به کار و شغل خود وظیفه‌شناسی وافری داشت و همیشه به ما تاکید می‌کرد که باید در هر موقعیتی بدانیم که چه باید بکنیم؛ با همین نگاه هم بود که کار خود را سریعا از نقطه‌ای که باید آغاز کرده و به اتمام می‌رساند ضمن اینکه هیچ‌وقت آثار خستگی را در چهره پدر مشاهده نمی‌کردیم؛ ایشان علاقه داشتند که همین روحیه در خانواده ما وجود داشته باشد و مادرم، خودم و خواهرم همواره با استقامت به کارهایمان بپردازیم بدون آنکه اظهار خستگی کنیم یا این خستگی در ظاهرمان مشخص شود.

مطالعه بخش جداناشدنی از زندگی پدر بود

وی افزود: نکته دیگری که در مورد پدر شهیدم باید عنوان کنم این است که همیشه مشغول انجام کار و فعالیت بود؛ جالب اینکه حتی در طول ساعاتی از شب با توجه به اینکه دستخط بسیار زیبایی داشت مشغول نوشتن از اهل‌بیت(ع) می‌شد و خطاطی را به من نیز آموزش می‌داد؛ هرگز مطالعه از زندگی پدرم حذف نشد و هر زمان فراغتی دست می‌داد مشغول کتاب خواندن می‌شد و تاکیدش به ما، اقوام، دوستان و این بود که اولا درس بخوانیم و تحصیل کنیم و در عین حال روحیه جهادی و مقاومت را حفظ و تقویت کنیم.

او را هر روز در میدانی متقاوت می‌دیدیم؛ یک روز در میدان مقاومت، یک روز به عنوان خیر و نیکوکار و یک روز در اربعین

راضیه داوودآبادی با بیان اینکه فعالیت آن سردار شهید صرفا منحصر به یک حیطه و حوزه خاص نبود، تصریح کرد: یک روز ایشان را در قالب یک نیکوکار و خیر؛ یک روز در میدان مقاومت و یک روز در ابعین می‌دیدیم؛ این روحیه از همان دوران نوجوانی در وجود پدرم وجود داشت که هرگز میدان را خالی نکرد و دلیرانه روحیه مقاومت را حفظ کرده و ادامه داد؛ از دوران جنگ تحمیلی تا ایام اخیر که نهایتا منجر به شهادت‌اش شد.

پدرم هرگز از مسجد و هیئت جدا نبود/یک روز راهی لبنان بود روز دیگر خادم اربعین

پدر هرگز از مسجد و هیئت جدا نشد

وی در مورد حضور سردار شهید داوودآبادی در مسجد و اساسا نقشی که مسجد در زندگی ایشان داشت، اظهار کرد: پدر هرگز از مسجد و هیئت جدا نبود و در مراسم‌ها حضور می‌یافت؛ همیشه و همه‌جا این عشق و ارادت به اهل بیت(ع) در هر قدم و هر نفس‌اش موج میزد علاقه بسیاری به شرکت در برنامه‌های فرهنگی و آموزشی برای مقاومت در حوزه جوانان داشت لذا زمان‌هایی که به مسجد یا هیات می‌رفتیم همواره با مباحث و سخنانی که مطرح می‌کرد بسیاری را به این عرصه علاقه‌مند می‌کرد چنانکه ما را نیز از همان دوران کودکی به مسجد، به مسایل دینی و عشق به اهل‌بیت پیوند داد؛ به یاد می‌آورم که چگونه در در سنین کودکی برایمان داستان‌هایی شیرین‌تر از قند از زندگی ائمه اطهار(ع) را برایمان تعریف می‌کرد و این روایت‌ها و نقل‌ها در ذهن ما ماندگار شد؛ در واقع همان لحظات ساده‌ی مملو از معنویت بود که پایه‌گذار عشق و علاقه من و خواهرم به اهل بیت(ع)، مسجد و هیئت شد و تا به امروز باقی مانده است.

 خود را به سلاح تقوا مجهز کنید و به ائمه اطهار (ع) توسل داشته باشید

دختر شهید داوودآبادی در مورد جایگاه شغلی و رویکردی که پدرش نسبت به شغل خود در مواجهه با خانواده‌اش داشت، گفت: واقعیت آن است که پدر در مورد شغل و مسایل کاری چندان با ما صحبت نمی‌کرد اما همیشه یک جمله را مطرح می‌کرد که این فقط یک شغل نیست بلکه عهدی با خدا، با ولایت و با مردم است؛ البته همواره به افراد و جوانانی که می‌خواستند وارد سپاه شوند توصیه می‌کرد که بیش از هرچیز باید خود را به سلاح تقوا مسلح کنید و دلتان را پاک کنید؛ ارتباط خود را با خدا قوی کنید و به ائمه اطهار(ع) توسل کنید.

پدرم هرگز از مسجد و هیئت جدا نبود/یک روز راهی لبنان بود روز دیگر خادم اربعین

تاکید نسبت به کسب دانش و اطلاعات در دنیای امروز

وی تصریح کرد: مساله دیگری که پدر همواره مطرح می‌کرد این بود که دنیای امروز دنیای اندیشه و اطلاعات است بنابراین باید همواره در پی کسب دانش روز و درک عمیق مسائل سیاسی و اجتماعی باشید؛ همچنین همواره نسبت به ورزش و آمادگی و جسمانی تاکید داشت چراکه معتقد بود پاسداری از انقلاب نیازمند بدنی سالم و آماده است و در نتیجه باید از لحاظ جسمی بدن را در بالاترین سطح از آمادگی نگه داریم چراکه این بدن سالم است که ظرفیت برای یک روح بلندپرواز دارد.

پشتیبانی از ولایت فقیه و ولایت‌مداری تاکید همیشگی پدر بود

راضیه داوودآبادی افزود: «ولایت مداری» موضوع دیگری بود که پدرم همواره بر آن تاکید موکد داشت و می گفت: پشتیبان ولایت فقیه و مطیع امر رهبر از روی عشق و باور باشید؛ همچنین عنوان می‌کرد که از شهدا درس بگیرید و وصیت‌نامه آن بزرگواران را مطالعه کنید چراکه شهدا چراغ هدایت‌اند؛ از سوی دیگر مستمرا می‌گفتند در رشته‌ای که تحصیل کردی و درس خواندی نباید هدفت چیزی جز خدمت باشد.

کد خبر 1830198

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha