روایت کربلا با مدادرنگی؛ وقتی عاشورا از پنجره چشم کودکان دیده می‌شود

کودکان هنوز کلمه‌ها را خوب نمی‌شناسند، اما تصویر را خوب می‌فهمند. در مسجد الزهرا (س) کازرون، مدادشمعی‌ها به سخن درآمدند و روایت کردند از کربلا، از مشک پاره، از پرچم خونین، از خیمه‌هایی در آتش. مسابقه نقاشی محرم، این بار محرم را از دریچه چشم‌هایی کوچک اما دل‌هایی بزرگ به تصویر کشید.

خبرگزاری شبستان - مهدی رحمانیان| دیوارهای مسجد الزهرا (س) کازرون، در یکی از روزهای محرم، حال‌وهوایی دیگر داشت. این‌بار هیاهوی آرام کودکان و خش‌خش مدادرنگی‌ها بود که فضا را پر کرده بود.

در جای‌جای شبستان، کودکان با شور و شوق فراوان، برگه‌های سفید را به صحنه نبردی تاریخی بدل می‌کردند. صحنه‌ای که در آن، آفتاب داغ کربلا، خیمه‌ها، اسب‌های زخمی، پرچم‌های برافراشته و چهره‌هایی مهربان و مقاوم، به زبان کودکانه جان می‌گرفتند.

شاید در نگاه اول این نقاشی‌ها ساده باشند، اما در دل آن‌ها ریشه‌ای از معرفت و ارتباط عمیق با حقیقت نهفته است.عاشورا با خط کودکانه

این مسابقه با عنوان «نقاشی کودکانه محرم» به همت کانون فرهنگی هنری «منتظران ظهور» برگزار شد؛ حرکتی هنری و آموزشی با هدف پیوند دادن نسل نو با یکی از عمیق‌ترین رخدادهای تاریخی جهان اسلام، آن هم به شیوه‌ای خلاقانه و ملموس.

محمدجعفر شفیعی، مدیر این کانون، می‌گوید: «هنر، زبان جهانی است و عاشورا نیز مفهومی جهانی دارد. ما تلاش کردیم عاشورا را با زبان تصویر و از زاویه دید کودکانه تفسیر کنیم. شاید در نگاه اول این نقاشی‌ها ساده باشند، اما در دل آن‌ها ریشه‌ای از معرفت و ارتباط عمیق با حقیقت نهفته است.»

روایت کربلا با مدادرنگی؛ وقتی عاشورا از پنجره چشم کودکان دیده می‌شود

پرچم قرمز روی کاغذ سفید

در گوشه‌ای از مسجد، دختربچه‌ای با شال سیاه، در حال کشیدن چهره‌ای است با چشمان درشت و قطره‌ای اشک در کنار آن. مادرش آهسته توضیح می‌دهد: «این را حضرت زینب (س) کشیده. خودش گفت موقع آتش گرفتن خیمه‌ها بود...»

پسرکی دیگر، با وسواس، پرچم قرمزی را رنگ می‌زند و می‌گوید: «این علم امام حسین(ع) است. نمی‌گذارم از کاغذ بیفتد...»

برخی نقاشی‌ها حیرت‌انگیز هستند؛ از حیث فهم عمیق مفاهیم. کودکی تصویر «حضرت عباس(ع)» را کشیده که با مشک پاره‌شده بازمی‌گردد و در گوشه نقاشی نوشته: «بابا گفت آب نرسید، اما غیرت رسید.»انگار در این مسجد، کربلا دوباره روایت می‌شود؛ این بار با مدادشمعی‌هایی رنگ‌پریده، ولی با قلب‌هایی پر از شور.

 کودکانه اما عمیق

برخی نقاشی‌ها حیرت‌انگیز هستند؛ از حیث فهم عمیق مفاهیم. کودکی تصویر «حضرت عباس(ع)» را کشیده که با مشک پاره‌شده بازمی‌گردد و در گوشه نقاشی نوشته: «بابا گفت آب نرسید، اما غیرت رسید.»

شفیعی می‌گوید: «ما نمی‌خواهیم صرفاً برنده مشخص کنیم. هدف ما آن است که ذهن کودکان را به پرسش واداریم؛ به اینکه کربلا چه بود، چرا اتفاق افتاد و ما چرا هنوز به آن بازمی‌گردیم.»

به اذعان او، ثبت و نقاشی واقعه پرشور عاشورا و مصائب اهل بیت (ع) و یاران با وفای امام حسین (ع) در دشت کربلا در عین زیبایی از مهم‌ترین موضوعات مورد توجه هنرمندان در زمان‌های مختلف بوده است.

روایت کربلا با مدادرنگی؛ وقتی عاشورا از پنجره چشم کودکان دیده می‌شود

مدیر کانون فرهنگی هنری «منتظران ظهور» کازرون، هنر عاشورایی را هنر زندگی می‌داند که به زمان و مکان محدود نمی‌شود. او ادامه می‌دهد منظور از این فرهنگ‌سازی این است که بچه‌ها بدانند واقعه عاشورا، کربلا و شهیدان هنوز زنده‌اند و بتوانند با تصویرسازی روی کاغذ، شرح وقایع پیش آمده را پیاده کنند.

وقتی مسجد به کلاس تاریخ تبدیل می‌شود

این مسابقه با مشارکت ده‌ها کودک ۵ تا ۱۲ سال برگزار شد و در پایان، به همه شرکت‌کنندگان لوح تقدیر و به نفرات برتر جوایز نفیسی اهدا شد. اما شاید مهم‌ترین جایزه، همان لحظه‌ای بود که یک کودک با کشیدن تصویری ساده، به درک تازه‌ای از حقیقت، شجاعت و انسانیت رسید.

مسجد، در آن روز، کلاس درسی شد با معلمانی کوچک که با رنگ و خیال، برگی از تاریخ را دوباره نوشتند.

کد خبر 1829454

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha