به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان،معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عصر سهشنبه ۳۱ تیرماه میزبان حضور آیتالله «نورمحمد نظری» و همسر و پسرش بود. خانواده ای که در جریان جنگ تحمیلی دوازده روزه رژیم جنایتکار اسراییل به ایران، دو فرزند خود «زهرا و محمد نظری» را تقدیم انقلاب و کشور کردند و یک فرزند نیز در حالی که تنها دو روز از مراسم عقد ازدواجش میگذشت مجروح شد و به مقام جانبازی نایل گشت.
بر پایه این گزارش: آیت الله نظری به همراه همسرش بانو «فاطمه شکاری» و «حسین» فرزندشان با حجتالاسلام والمسلمین «حمیدرضا ارباب سلیمانی» معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در محل این معاونت دیدار و گفتوگو کردند.
آنچه که در ادامه می خوانید گزارشی از این دیدار است که شامل گپ و گفتی صمیمی از مراحل زندگی آیتالله نظری، چگونگی ورود به حوزه علمیه، فعالیتها، فرزندان و وقایعی است که در جریان جنگ دوازده روزه از سر این خانواده قرآنی گذشت.
در بخش ابتدایی این دیدار آیتالله نظری، ضمن مرور کوتاهی نسبت به زندگی و تبار خانوادگی اش اظهار کرد: پدر من اصالتا شاهرودی بود اما خودم بزرگ شده تهران هستم، سال ۱۳۵۲ بود که دیپلم ریاضی گرفتم و در دانشگاه علم و صنعت در رشته برق و الکترونیک قبول شدم؛ آن زمان پذیرش در کنکور بسیار مشکل بود و رقابت بین ۱۲۰ هزار نفر جریان داشت.

وی در ادامه مرور خاطرات دوران جوانی خود افزود: من مقطع متوسطه را به طور کامل به صورت شبانه تحصیل کردم چراکه با فقر مالی مواجه بودم، در آن زمان کارهای سبک انجام می دادم تا بتوانم خرج تحصیلاتم را تامین کنم، لذا در یک دفتر بیمه در میدان انقلاب کار میکردم اما پس از اینکه پذیرفته و بورسیه تحصیلی شدم از من تعهد گرفتند که در ازای تحصیل به مدت پنج سال در خدمت مشاغل مرتبطی که تعیین میشد باشم و از کشور هم خارج نشوم و من هم تعهد دادم، این جریان تقریبا در آستانه انقلاب و اعتصابات بود.
آیتالله نظری با اشاره به شرایط دانشگاه در آستانه شکلگیری انقلاب اسلامی اظهار کرد: آن زمان دانشجویان دو دسته شده بودند؛ یک دسته پیروان خط امام (ره) بودند و دسته دیگری کمونیست و شرایط پیچیدهای حاکم بود تا اینکه به فضل خداوند در ۲۲ بهمن سال۱۳۵۷ انقلاب به پیروزی رسید و یکسال بعد نیز با توجه به وضعیتی که وجود داشت دانشگاه تعطیل شد و این تعطیلی تا مهر سال بعد نیز ادامه یافت.
وی ادامه داد: این جریان درست مربوط به دوره ای میشود که من تازه وارد دانشگاه شده بودم و همانطور که پیشتر اشاره کردم در رشته برق و الکترونیک قبول شده بودم؛ مدتی نیز در دانشگاه حضور داشتم و دروسی مانند فیزیک و شیمی و واحدهای مختلف دیگری را گذراندم اما شرایط تغییر کرد و با توجه به روحیه مذهبی که همواره در زندگی داشتم تصمیم گرفتم وارد حوزه علمیه شوم؛ در این برهه ۲۵ سالم بود؛ ضمن اینکه در تهران با آیتالله مکارم شیرازی در ارتباط بودم.
پدر شهیدان «زهرا و محمد نظری» تصریح کرد: وقتی وارد حوزه شدم یکی از اولین مشکلاتم این بود که سربازی نرفته بود، در همان دوران که تقریبا مصادف با اولین روزهای مهرماه بود به یاد میآورم که متولدین برخی سالها از جمله سال تولد مرا اعلام کردند که معاف از خدمت سربازی هستیم و این برایم خبر خوبی بود، نکته دیگر اینکه من از دانشگاه به حوزه آمده بودم و شرایط متفاوتی را تجربه میکردم، از سوی دیگر در آن دوران خبرهای مختلفی میرسید از جمله اینکه برخی اساتید ما در دانشگاه که شاید از جنبه علمی جایگاه خوبی داشتند اما پشت پرده با ساواک همکاری داشتند که این برایمان تکان دهنده، عجیب و سنگین بود.

آیتالله نظری در ادامه بیان کرد: با وجود همه این اتفاقات من تصمیم گرفتم وارد حوزه شوم و تا به امروز نیز در خدمت حوزه هستم و تدریس دارم، اکنون مجتمع «منتظرالمهدی(عج)» در مشهد مقدس با ۸۴ نفر طلبه فقه و اصول و ۴۴ نفر طلبه اختصاصی رشته اخلاق و قرآن، فعالیت دارد و این مجتمع حوزوی ماحصل سالها تلاشی است که در این عرصه داشتهام.
در ادامه این دیدار حجتالاسلام والمسلمین سلیمانی به فرزندان شهید آیتالله نظری اشاره کرد و گفت: فرزندان شما، ثمره عمرتان بودند که از سوی رژیم منحوس اسراییل به شهادت رسیدند، شما یک عمر در راه علم از دانشگاه به حوزه آمدید و دخترتان از چهرههای قرآنی این کشور بود؛ پسرتان نیز در این حملات شهید شد؛ خداوند این دو را با سیدالشهدا(ع) و قرآن محشور فرماید.
آیتالله نظری در پاسخ و در مورد علت حضور خود در تهران در این برهه زمانی گفت: سال گذشته بیماری سختی بر من عارض شد و ۸ ماه در مشهد درگیر درمان بودم اما پزشک قطع امید کرد و توصیه داشت که برای درمان به تهران بیاییم و ما نیز به تهران آمدیم اما در تهران هم با ناامیدی صحبت کردند؛ شرایط به اندازه ای وخیم بود که نارسایی حاد قلبی و دیابت منجر به نارسایی کبدی و کلیوی شد؛ با این وجود باز هم با کمک فرزندانم به چند بیمارستان مراجعه کردیم تا اینکه سرانجام پزشکی در یکی از بیمارستانهای تهران به فرزند شهیدم (محمد) گفت: اگر عمل جراحی انجام دهیم امیدی به حیات ایشان داریم اما اگر عمل نکنیم تا یکماه دیگر بیشتر زنده نمی ماند، لذا جراحی کردیم و خوشبختانه این جراحی با موفقیت همراه بود اما بنا شد سالی یکبار برای چکاپ به تهران بیاییم و در نتیجه امسال نیز به همین منظور عازم تهران شدیم و حدودا ایام غدیر بود که حملات آغاز شد.
وی ادامه داد: اسراییل ادعا و اعلام کرده بود مناطق مسکونی را نمیزند اما دقیقا محل اقامت ما که مجتمع مسکونی بود مورد هدف قرار گرفت، به یاد میآورم که ۲۳ خرداد بود که صدای مهیبی آمد و تا درب مجتمع را باز کردیم آوار روی سرمان ریخت و پای من دچار جراحت شد، دو فرزندم شهید شدند، فرزند دیگرم به شدت مجروح شد و چندین جراحی تاکنون انجام داده است آن هم در حالی که تنها دو روز از مراسم عقدش میگذشت، او اکنون جانباز است. واقعیت آن است که بعداً که ما را از زیر آواز خارج کردند فهمیدم دو فرزندم شهید شدند.
در ادامه «حسین نظری» فرزند دیگر این خانواده قرآنی و شهید پرور گفت: خواهرم تازه عروس بود و همانطور که اشاره شد دو روز از مراسم عقد ایشان میگذشت و همچنان نیز در بیمارستان بستری است، برادر شهیدم (محمد) که او نیز مثل خودم طلبه بود روحیات خاصی داشت و معتقد بود طلبه باید از نظر مالی به خودش متکی باشد و از استقلال برخوردار باشد و لذا حتی بیمه را هم قبول نمیکرد.

این گزارش میافزاید: در ادامه حجتالاسلام والمسلمین ارباب سلیمانی با بیان اینکه آنچه رخ داد واقعه تلخی بود که نشان از قساوت رژیم صهیونیستی داشت، تصریح کرد: اینکه غافلگیرانه وارد عمل شوند و مراکز مسکونی و مراکزی را که محل نگهداری کودکان بود هدف قرار دادند روایتگر ماهیت این رژیم جنایتکار است.
معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: بسیاری از فرماندهان و سردارانی که در این حملات به شهادت رسیدند حافظ قرآن بودند، به یاد میآورم در جریان مراسمی که در یادبود و بزرگداشت سردار سلیمانی در مصلی شهر مقدس قم برگزار شده بود، سردار سلامی به عنوان یکی از مدعوین به سخنرانی پرداخت و آنچنان مباحث خود را بر پایه آیات قرآن و روایات ارایه کرد که بسیاری از حضار از این میزان تسلط آن شهید بر قرآن و روایات متعجب شده بودند؛ همچنین سردار حاجیزاده همواره برنامههای قرآنی را در سپاه به شکل جدی دنبال میکرد.
وی در ادامه به دیدار اخیر معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با خانواده شهید طهرانچی اشاره کرد و افزود: آن شهید دکترای فیزیک داشت و در نانو فیزیک و محاسبات کوانتومی سرآمد بود؛ بیش از ۱۵۰مقاله داشت و مقالاتش در مجامع بینالمللی مورد استناد و ارجاع بود، با این وجود هرگز ایشان را از منظر جایگاه قرآنی نشناخته بودیم تا وقتی که به شهادت رسید و زمانی که به منزل ایشان رفتیم اخوی و فرزندش عنوان کردند که این بزرگوار تا چه اندازه انس با قرآن داشت و همسرش نیز در طول این سالها حافظ کل قرآن شده بود.
حجتالاسلام والمسلمین ارباب سلیمانی تصریح کرد: جنگ دوازده روزه بسیاری از حقایق را روشن کرد؛ رژیم جنایتکار اسراییل، ددمنشانه حمله کرد و از تاریکی شب بهره برد و مردم را مورد هجوم قرار داد اما با این وجود فضای همدلی و همبستگی مشت محکمی بر دهان اسراییل و آمریکا کوبید.
وی با اشاره به دیداری که امروز با آیتالله نظری، پدر شهیدان (زهرا و محمد نظری) داشت، گفت: این دیدار مغتنمی بود و از خداوند طلب میکنیم که بتوانیم راه این شهدا را ادامه دهیم.
گفتنی است: در پایان این دیدار و گپ و گفت صمیمانه، حجتالاسلام والمسلمین ارباب سلیمانی، عکسی به یادگار با این خانواده شهید پرور قرآنی گرفت تا در قاب افتخارات معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصویری به یادگار از این خانواده برای آیندگان و جامعه قرآنی به عنوان الگو بر جای باقی بماند.
نظر شما