از برف‌روبی کوچه تا مرمت امامزاده/ ماجرای پیوستن «محمد» به خیل شهدا

قرار بود به سفر جهادی دیگری برود. مثل همیشه با شوق از برنامه‌هایش حرف می‌زد. ما را در آغوش گرفت و گفت: «دعا کنید بتوانم کار خوبی انجام دهم». نمی‌دانستیم این آخرین دیدارمان است.

خبرگزاری شبستان-خراسان جنوبی؛ زینب روحانی مقدم-در میان صفحات پرافتخار تاریخ انقلاب اسلامی، نام جهادگران گمنامی می‌درخشد که بی‌هیچ چشم داشت، در مسیر خدمت به مردم، آبادانی کشور و رفع محرومیت‌ها قدم برداشتند.

این جوانان مؤمن و بی‌ادعا، جان خود را نه در میدان جنگ، بلکه در میانه‌ی کار و تلاش برای عمران و آبادانی مناطق محروم فدا کردند؛ اما با وجود عظمت این ایثار، هنوز قانون، جایگاه "شهید" را برای جهادگران آسمانی به رسمیت نشناخته است.

در سال‌های اخیر، موضوع شهادت جهادگران در عرصه خدمت‌رسانی، بارها مورد توجه نهادهای انقلابی قرار گرفته و رئیس سازمان بسیج سازندگی نیز پیگیری این مطالبه‌ی به‌حق را در دستور کار خود قرار داده است. با این حال، هنوز نتیجه‌ای ملموس برای تصویب قانونی که جهادگران جان‌باخته را به عنوان شهید رسمی کشور به رسمیت بشناسد، حاصل نشده است.

گفت‌وگو با خانواده‌های این عزیزان، پنجره‌ای است به دنیای فداکاری‌های خاموش و ایثارهایی که پشت سر صدای ماشین‌آلات عمرانی، غربت خاک‌های محروم و نور فانوس‌های بی‌ادعای جهادی جا مانده‌اند.

در این گزارش، پدر شهید جهادگر محمد خراسانی از خراسان جنوبی، روایتی زنده و عمیق از زندگی، ایمان، روحیه جهادی و آخرین وداع با فرزند جوانش را برایمان بازگو می‌کند.

از برف‌روبی کوچه تا مرمت امامزاده/ پروازی پُرغرور «محمد»

روایت پدری از زندگی پربرکت یک شهید جوان

در گفت‌وگویی صمیمی با «غدیر خراسانی»، پدر شهید جهادگر محمد خراسانی، بخش‌هایی از زندگی، شخصیت و مسیر ایثارگری این شهید جوان مرور شد؛ جوانی ۲۲ ساله از خطه آیسک استان خراسان جنوبی که با روحیه‌ای سرشار از عشق، مسئولیت‌پذیری و ایمان، در راه خدمت به مردم جان خود را تقدیم کرد.  جوانی ۲۲ ساله از خطه آیسک استان خراسان جنوبی که با روحیه‌ای سرشار از عشق، مسئولیت‌پذیری و ایمان، در راه خدمت به مردم جان خود را تقدیم کرد. پدر این شهید از ویژگی‌های شخصیتی و معنوی فرزندش سخن گفت؛ از همان روزهای کودکی تا لحظه‌ای که در مسیر جهاد، آسمانی شد.

از برف‌روبی کوچه تا مرمت امامزاده/ پروازی پُرغرور «محمد»

از کودکی پرشور تا نوجوانی مسئول

پدر شهید در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان درباره دوران کودکی محمد گفت: فرزندم محمد از همان کودکی شور و نشاطی وصف‌ناپذیر داشت. همیشه لبخند به لبش بود و با شیطنت‌های کودکانه‌اش دل همه را می‌برد. اما در کنار این بازیگوشی، از همان سال‌های اول زندگی‌اش، مسئولیت‌پذیری عجیبی داشت. هر کاری که به او محول می‌شد، با دقت و پشتکار انجام می‌داد. مهربانی‌اش نسبت به دیگران، حتی حیوانات، مثال‌زدنی بود.

وی افزود: روحیه کمک به دیگران در محمد از همان ابتدا نمایان بود. حتی اگر مشغول بازی بود و می‌دید کسی مشکلی دارد، بازی را رها می‌کرد و به کمکش می‌رفت. این حس نوع‌دوستی و ایثار، همیشه مرا تحت تأثیر قرار می‌داد.

از برف‌روبی کوچه تا مرمت امامزاده/ پروازی پُرغرور «محمد»

آغاز مسیر جهادی؛ از برف‌روبی کوچه تا مرمت امامزاده

پدر شهید با اشاره به خاطره‌ای از نوجوانی محمد، گفت: نخستین باری که واقعاً متوجه روحیه جهادی او شدم، در روزی برفی در مشهد بود. محمد نوجوان بود، اما با شور و بدون تردید، به کمک مردم شتافت. با دستان کوچکش، راه خانه‌های افراد سالخورده را باز کرد. خستگی برایش معنا نداشت؛ مهم فقط کمک به مردم بود.

وی ادامه داد: در ادامه مسیر، علاقه به اهل بیت (ع) و احساس مسئولیت اجتماعی، محمد را به فعالیت‌های جهادی کشاند. محمد در پروژه‌های عمرانی مانند ساخت خانه در روستاهای محروم، مرمت مدارس و اماکن مذهبی شرکت می‌کرد و در کنار آن به کارهای فرهنگی و آموزشی برای نوجوانان علاقه داشت.

پدرش با لبخند از یکی از این مأموریت‌ها گفت: در یکی از سفرهای جهادی، مشغول مرمت یک امام‌زاده بود. وقتی کار به پایان رسید، با نوری در چهره وارد خانه شد. آن روز با خود گفتیم: "چقدر محمد بوی بهشت می‌دهد. "

از برف‌روبی کوچه تا مرمت امامزاده/ پروازی پُرغرور «محمد»

ایمان، خلوص و ارتباط قلبی با خدا

روحیه معنوی و ارتباط قلبی با خداوند، بخش جدایی‌ناپذیر زندگی محمد بود. پدر شهید گفت: نماز برایش فقط یک فریضه نبود، بلکه معراجی برای رسیدن به خدا بود. همیشه اول وقت می‌خواند و با حضور قلب.

خراسانی در ادامه عنوان کرد: محمد انس خاصی با قرآن داشت؛ هر روز بخشی از آن را تلاوت می‌کرد. دعا و مناجات همیشه در برنامه‌اش بود. همین ایمان و اتصال به خدا، قدرت و آرامش را در وجودش تثبیت کرده بود. محمد انس خاصی با قرآن داشت؛ هر روز بخشی از آن را تلاوت می‌کرد. دعا و مناجات همیشه در برنامه‌اش بود. همین ایمان و اتصال به خدا، قدرت و آرامش را در وجودش تثبیت کرده بود.

وی ادامه داد: در جمع خانواده و دوستان، با محبت و احترام رفتار می‌کرد. با شوخ‌طبعی‌اش فضای شادی می‌آفرید. هیچ‌گاه خودش را برتر از دیگران نمی‌دید و با همه با گشاده‌رویی برخورد می‌کرد.

از برف‌روبی کوچه تا مرمت امامزاده/ پروازی پُرغرور «محمد»

وداعی آرام، پروازی پُرغرور

آخرین دیدار پدر با محمد، با خاطره‌ای از امید و لبخند همراه بود، خراسانی گفت: قرار بود به سفر جهادی دیگری برود. مثل همیشه با شوق از برنامه‌هایش حرف می‌زد. ما را در آغوش گرفت و گفت: "دعا کنید بتوانم کار خوبی انجام دهم. " نمی‌دانستیم این آخرین دیدارمان است.

وقتی خبر شهادتش رسید، پدر شهید خراسانی اظهار کرد: دنیا روی سرم خراب شد. قلبم شکست. اما در کنار این غم، احساس غرور داشتم. او خودش این راه را انتخاب کرده بود؛ راهی پر از عشق و ایثار.

خراسانی ادامه داد: شهادت محمد، زندگی خانواده را دگرگون کرد. با وجود داغ از دست دادن، خانواده‌اش اکنون در تلاش‌اند تا راه او را ادامه دهند و ارزش‌های انسانی و اجتماعی را در زندگی خود پررنگ‌تر کنند.

پیامی برای نسل امروز و درخواستی از مسئولان

پدر شهید درباره پیام محمد برای نسل جوان گفت: محمد می‌خواست جوانان فراتر از خودشان فکر کنند. از جامعه و مشکلاتش غافل نباشند. محمد می‌گفت دنیا را با عشق و عمل بهتر کنیم. با قدم‌های کوچک، تغییرات بزرگ بسازیم. باور داشت که آینده این کشور در دست جوان‌هاست.

وی درباره جهاد و ایثار در دنیای امروز افزود: جهاد فقط در میدان جنگ نیست. در عرصه علم، فرهنگ، اقتصاد و خدمت به مردم هم هست. حتی یک لبخند، یک مهربانی کوچک، می‌تواند جهاد باشد.

در پایان این گفت‌وگو، پدر شهید خراسانی از مسئولان خواست تا جایگاه شهید برای جهادگران را به رسمیت بشناسند و گفت: متأسفانه هنوز جهادگران آسمانی شهید شناخته نشده‌اند. از مسئولان می‌خواهم هر چه زودتر به این مسئله رسیدگی کنند. این عزیزان جانشان را برای مردم فدا کرده‌اند. این اقدام، ادای دین به آنان و انگیزه‌ای برای نسل‌های آینده خواهد بود.

کد خبر 1828342

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha