«محمدرضا ابن الدین حمیدی» در گفتگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری شبستان در مورد اهمیت کنشگری شخصیت های سیاسی و تاثیر آن بر وحدت و وفاق اجتماعی اظهار کرد: در شرایط کنونی دشمن درصدد هدف قرار دادن راس حاکمیت و نابود کردن ساختار تصمیم گیری در نظام است تا با این کار بتواند انسجام درونی را برهم بریزد و ضربات بعدی خود را وارد کند. در چنین شرایطی ما نیاز به همبستگی و انسجام درونی بیش از پیش داریم.
عضو گروه جامعه شناسی دانشگاه جامع امام حسین (ع) افزود: مفهوم این سخن این نیست که ما از درون مشکلی با نظام ساختارها و تصمیم گیری نداریم چرا که به طور طبیعی هر نظامی در فرآیند تصمیم گیری و اعمال جریان مدیریت و حاکمیت خود می تواند نقاط ضعفی داشته باشد؛ اما گاهی باید با این نقاط ضعف با تغافل و توجه ویژه برخورد شود. منظور از توجه ویژه این است که ضمن نگاه به نقاط ضعف نباید کاری کنیم که آب به آسیاب دشمن بریزیم یعنی اگر دشمن بنا باشد به نظام حاکمیت آسیب بزند در ابتدا تلاش می کند تا در نظام دودستگی و تزلزل ایجاد کند؛ پس از آن یکی از دسته ها را می زند و وقتی دسته دیگر تنها شد، راحت تر آسیب می پذیرد بنابراین در این شرایط وقتی ما مشکل یا آسیبی در فرآیند تصمیم گیری یا مدیریت کشور می بینیم باید حواسمان جمع باشد که این فرصت را در اختیار دشمن قرار ندهیم زیرا ما در شرایط جنگ هستیم.
توصیه امیرالمومنین (ع) برای حفظ وحدت /تفرقه و انشقاق هدف دشمن برای ضربه به جامعه
جانشین سازمان بسیج اساتید گفت: ممکن است پس از شرایط صلح و آرامش ما بتوانیم با هم راحت تر صحبت و همدیگر را نقد کنیم. منظور از نقد، نقد سازنده و به مفهوم اصلاح ساختارها است نه به معنای تضعیف طرف مقابل و جریان های امروز در نظام های پارلمانی دنیا. در این نظام ها احزابی که رای کمتری دارند در اقلیت قرار گرفته اند. امروز جمله امیرالمومنین(ع) بسیار حائز توجه و اهمیت است که می فرمایند: «از تفرقه و انشقاق بپرهیزید چرا که آن کس که تنها می شود، نصیب گرگ می گردد» معنای این سخن آن است که گرگ، دشمن جمع حاضر است و اگر جمع حاضر سراغ تفرقه و جدایی بروند، حتما نصیب گرگ می شوند.
وی با بیان اینکه ما امروز در شرایطی قرار داریم که ضرورت وحدت، همبستگی و انسجام اجتماعی ما بیش از دوران جنگ است و باید آماده باشیم و به صورت جد و موثر در این صحنه تلاش کنیم که هیچگونه فرصت سواستفاده به دست دشمن ندهیم، افزود: اما این سوال باقی است که اگر ما در فرآیند مدیریت جامعه دچار اشکال شدیم، باید سکوت کنیم. خیر، راه های مختلفی در این زمینه وجود دارد. ما می توانیم آن فرد را صدا کرده و در جلسه حضوری با وی نشست داشته باشیم و دلسوزانه آن را مطرح کنیم.
وی یادآور شد: در اصل هشتم قانون اساسی فرآیند امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یکی از اصول جدی آمده و اتفاقا در آنجا سه نوع امر به معروف از هم تفکیک شده اند. نوع اول مردم به همدیگر تذکر زبانی می دهند، نوع دوم حاکمان به مردم تذکر می دهند و نوع سوم که نوع مهمی است، تذکر مردم به حاکمان است. در قوانین شرع آمده که شما وقتی در حال امر به معروف و نهی از منکر هستید، باید به گونه ای رفتار کنید که آن فرد مورد خطاب واقع شده احساس کند شما از روی دلسوزی، خیرخواهی و با دغدغه مشترک این کار را انجام می دهید. اگر توانایی ایجاد این احساس را در طرف مقابل نداریم، نباید اصلا امر به معروف و نهی از منکر کنیم و تکلیف شرعی هم نداریم.
رویکرد اولیاء الهی در شرایط جنگ و حفظ حاکمیت
وی ادامه داد: خداوند به حضرت موسی می فرماید: فرعون به عنوان حاکم طغیان کرده، پس به سراغ وی برو و او را امر به معروف کن. امام حسین (ع) وقتی که با خانواده عازم شدند، می فرمایند: یزید طغیان کرده و من نه تنها با وی بیعت نمی کنم بلکه باید در مقابل او بایستم، آن هم با ایثار جان خود و عزیزانم. ما در تاریخ تمدنی خود نیز نقد نظام حکمرانی و نصیحت نظام حکمرانی را داریم که البته هم آن را در قانون اساسی داریم و هم عقل نیز چنین حکم می کند.
ابن الدین خاطرنشان کرد: ما باید از شرایط جنگی کنونی برای پرورش اقدامات علیه دشمن استفاده کنیم. زمانی که عمر خلیفه دوم تصمیم می گیرد برای کشورگشایی سراغ ایران بیاید، خود به عنوان فرمانده نظامی آماده حرکت می شود. امیرالمومنین (ع) که ولایتش غصب شده و قدرت سیاسی به او ندادند در خانه نشسته اند. ایشان به عمر پیغام می دهند که تو به عنوان حاکم اسلامی نباید وارد این جنگ شوی چرا که اگر تو در این جنگ کشته شده یا آسیب ببینی ستون خیمه نظام آسیب می بیند. ایشان نیز به حرف امیرالمومنین(ع) گوش دادند و به جنگ نرفتند؛ بنابراین امیرالمومنین علی (ع) در حالی که کاملا حق با ایشان بود اما از نظام حاکم بر. جامعه اسلامی هرچند غصبی، در مقابل دشمن حمایت می کردند.
وی خاطرنشان کرد: همچنین زمانی که مردم در فتنه عثمان هجوم برده تا او را به قتل برسانند، امیرالمومنین(ع) به فرزندان خود امام حسین(ع) و امام حسین (ع) شمشیر می دهد و از آنها می خواهد از عثمان دفاع کنند تا مبادا خلیفهکشی باب شود. همه اینها به این معناست که زمانی که ناآرامی وجود دارد، بایستی حاکمیت حفظ شود اما در فرصت ها و موقعیت های دیگر اشکال کار گفته شود؛ کاری که امیرالمومنین (ع) نیز آن را انجام داد.
نظر شما