حجت الاسلام والمسلمین ایمان ضرابی پژوهشگر و استاد حوزه و دانشگاه در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و اجتماع خبرگزاری شبستان در پاسخ به این سوال که واقعهی عاشورا به دلیل جنس خاص خود (مظلومیت، حقطلبی، آزادگی، پهلوانی و..) با ساختار فرهنگی ایرانیان قدیم همخوانی زیادی داشته و لذا بسیاری از مردم دین خود را از گذرگاه و دروازهی عاشورا پذیرفته یا درونی کردهاند. در این زمینه به ویژه در زمینه های فرهنگی نیز بسیار تاثیرگذار بوده از نظر شما مهمترین تاثیراتی که در فرهنگ عمومی جامعه ما داشته چیست؟ اظهار کرد: این نکته یک موضوع تحقیقی و قابل ارایه و دفاع است نه اینکه بعنوان یک شیعه بخواهم متعصبانه حرفی بزنم؛ چون این ثمره سالها تحقیق بنده در حوزه فرهنگ و تاریخ است واقعیت این است که عاشورا و اتفاقات قبل و بعد آن تحولات عجیبی در فرهنگ ادیان و مکاتب مختلف داشته است؛ وقتی مسیحیت و یهودیت قبل واقعه عاشورا و بعد آن را مقایسه می کنید، شاهد تحولات عجیبی در فروعات آنها هستید اساسا این ادیان تا قبل عاشورا اصلا فکرشان به سمت و سوی معرفت شناسی و عرفان و سلوک و ...نبود این عاشورا بود که به آنها هویت درون باوری داد؛ ما در ایران به یک تمدن چند هزار ساله با اسطوره سازی خواستیم مردمی قوی و پایبند به اصول شهروندی و رعایت حقوق متقابل انسانها باشیم؛ یعنی این در نهاد ما وجود داشت اما همان طور که در مباحث علوم تربیتی مطرح می شود زمانی یک فضیلت در انسان ظهور پیدا می کند که فرد با انعکاس بیرونی آن مواجه شده باشد.
همه آموزه های فرهنگی بجا مانده از عاشوراست که در فرهنگ و اندیشه ایران باستان دیده می شود
وی در ادامه افزود: جریان عاشورا با ایرانیان متمدن چنین کاری کرد، به آنها نشان داد آنچه شما در اسطوره ها آن را جستجو می کردید در عاشورا به منصۀ ظهور نشست؛ همین مفاهیمی که امروز ما در جامعه کنونی و روزگاری که بر ما میگذرد می بینیم، پر تکرار می شود مانند ظلم ستیزی،مقاومت در برابر ظلم،شهادت ،دفاع از ناموس و فریاد حق طلبی و...همه و همه آموزه های فرهنگی بجا مانده از عاشوراست که در فرهنگ و اندیشه ایران باستان دیده می شود اما بعد از عاشورا و شهادت سرور و سالار شهیدان (ع) و یارانش ظهور عینی پیدا کرد.
تعزیه نمونه ای از نمایشهای نخستین
وی با اشاره به تاثیر فرهنگ عاشورا وحادثه کربلا به ویژه در ادبیات و هنر کشورمان تصریح کرد: همانطور که مستحضرید حادثه کربلا در نقطه ای از زمین رُخ داد که نوعی مرکزیت برای انتشار به همه ی جهان را در خود جای داده و به جهت نزدیکی آن با بزرگترین امپراتوری های جهان مانند امپراتوری بیزانس یا روم شرقی و تمدن بزرگ تیسفون در ایران باستان با پیشینه ی چند هزار ساله نقش بسزایی در انتقال آموزه های دینی و فرهنگی و تلفیق با آداب و رسوم آنها داشته است که بنده در کتاب آیین های اجتماعی در مواجهه با دین به آنها پرداختم به عنوان نمونه شما به فرهنگ تعزیه که در شکل نمایشهای ملی و حماسی دارای سابقهای طولانی در ایران میباشد، در قالب اجرای صحنههای دینی به نوعی حاکی از شعائر مذهبی بوده و هم اینک معمول و مرسوم برخی جوامع میباشد، بنابر اعتقاد برخی، تعزیه نمونه نمایشهای نوع نخستین مرگ سیاووش است که طبق روایت تاریخ بخارا، بدست افراسیاب کشته و دفن میشود.
حجت الاسلام ضرابی ادامه داد: ریشه این حادثه به سه هزار سال پیش منسوب است و آثار این نمایش و عزاداری ملی بر دیوار شهر سغدی و پنج کند (پنجکنت) در دره زرافشان واقع در شصت کیلومتری سمرقند موجوداست. از دیگر نمایشهای حماسی مرسوم بهعنوان یک نماد همگانی برای عزاداری که در ایران رایج و مرسوم بوده میتوان نمایش کین ایرج، سورنای سپه سالار و کوسه بر نشین را نام برد.
این استاد حوزه گفت: اکثر اقوام ایرانی با اجرای این نمایشهای حماسی بهعنوان یک شعار سعی داشتهاند فریاد خود را علیه ستمگران به نوعی عریان نمایند، در این میان پس از اسلام و وقوع فاجعه کربلا و وجود شباهت برخی وقایع آن با پردههای نمایشی ملی ایرانیان همچنین پیدایش حکومتهای شیعی مانند آل بویه، دیلمیان، صفویه و قاجار، این رسم بهعنوان یکی از شعائر شیعه مورد اجراء در میآید و هم اینک یک رسم دینی و شعار کاملا مذهبی نام گرفته، نقطه شروع این نمایشها علیرغم توجه و اهمیتی که برخی بدان مبذول داشته اند، از هرجا که نشأت گرفته باشد در زمان قاجاریه که اوج تعزیهداری و تعزیه خوانی در ایران محسوب شده و وابستگی تام به آن سلسله داشته، تأثیرات شگرفی از رسوم اشرافیت و سنّتهای جاری قاجار میپذیرد.
وی خاطر نشان کرد: لیکن برخی نیز معتقدند: حمایت بی دریغ صفویه از اینگونه تظاهرات که رنگ ملی و مذهبی را توامان داشت نیاز به تجلی نیروهایی که سالهای سال در نهاد مردم بود و راه مفری برای آشکار شدن مییافت و آن همانا توجه به بازیها و نمایشهای دسته جمعی در ایران قبل از اسلام بود که زمینه را برای پدیدارشدن تعزیه فراهم آورد. با آنکه نمیتوان تعزیه خوانی را مختص ایران دانست اما نقطه شروع و عامل نفوذ این حرکت به دیگر کشورها از جمله شبه قاره هند و افغانستان، از ایران میباشد.
معماری تخت جمشید نمادی از وقار ایرانی ایست
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که عاشورا در حقیقت خودش یک فرهنگ محسوب می شود این واقعه چقدر در رشد فرهنگ عمومی ما تاثیر داشته است گفت: ایرانیان از دیر باز مردمی با ساختار فرهنگی منسجم ومنضبط و متین بوده اند؛ شما می توانید با مشاهده بسیار سطحی از معماری تخت جمشید و دروازه ملل به این حقیقت پی ببرید که چه مردم با وقاری بودند، لازم میدانم این نکته را که از یافته های پژوهشی بنده است و متاسفانه به آن پرداخته نشده، عرض کنم که وقتی اعراب بر ما مسلط شدند ما را موالی خود می دانستند و موالی یعنی بنده ،غلام،زیر دست و از این نوع تعابیر و هر بلایی که می خواستند بر سر ایرانیان آوردند. نکته حائز اهمیت اینکه همین اعراب پیشتر در دوره های مختلف امپراتوری بزرگ ایران در سیطرۀ ایرانیان بودند اما هیچگاه ایرانیان آنان را موالی خود نمی خواندند با اینکه آنها در حقیقت طبقه فرومایه در آن زمان محسوب می شدند نسبت به بقیۀجاهای تحت حاکمیت امپراتوری ایران.
اسلام حقیقی در دستان اهل بیت (ع) است
وی در ادامه افزود: حال سوال می شود که چرا ایرانیان وقتی برآنان سلطه داشتند به آنها ظلم نمی کردند و آنها را موالی خود نمی دیدند اما وقتی آنها به اریکه قدرت رسیدند چنین رفتاری داشتند؟پاسخ این سوال در ساختار فرهنگی ایرانیان که عقبه ای چند هزار ساله دارد بازمی گردد، مردی با وقارومتین، دوست دار هم نوع که از هزاران سال قبل همۀ انسانها را در انسانیت یکسال می دیدند نه مانند تازه به دوران رسیده ها که چون به قدرت میرسند عقده های حقارت نهفتۀ خود را با توهین و تحقیر و ظلم بروز می دادند ؛ حال در این میان ما با فرهنگی در متن اعراب مواجه می شویم که ساختار این فرهنگ را می شکند و می گوید آنچه شما از این اعراب به نام اسلام و قرآن می بینید ربطی به پیامبر ندارد و همۀ ما در انسانیت بندۀ خداییم که «ان اکرمکم عند الله اتقاکم» امام حسین (ع)در واقعه عاشورا اسلام حقیقی که ایرانیان بواسطه اعراب نژاد پرست بی بند و بار که به اجبار پذیرفته بودند را درک کردند و پی بردند که اسلام حقیقی در دستان اهل بیت (ع) است نه عده ای لاابالیِ عقدۀ حقارت چشیده، این فرهنگی بود که از عاشورا در بین عموم مردم جا گرفت از حادثه پر داغ عاشورا و بالندگی وصف نشدنی این نیم روز تلخ ایرانیان دیگر اسلام را از ترس یا اجبار نپذیرفتند بلکه آنها پس از عاشورا به رشدی عمیق دست یافتند که اسلام و قرآن و تعالیم متعالی آن را با جان پذیرش کردند که تا کنون ادامه دارد این به نظرم بزرگترین دستاورد فرهنگی عاشورا در رشد فرهنگ عمومی بوده است.
نظر شما