خبرگزاری شبستان، گروه دین و اندیشه؛ روز سوم ماه محرم به نام حضرت رقیه سلام الله علیها دختر خردسال سه ساله حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام نامگذاری شده است که در روز عاشورا در کربلا حضور داشت و شاهد آن مصیبتهای عظیم بود. گرچه حضرت رقیه سلام الله علیها در روز سوم یا پنجم صفر سال ۶۱ هجری قمری در سفر اهل بیت به شهر شام از دنیا رفت اما سوم ماه محرم به نام ایشان نامگذاری شده است که در عزاداری های محرم مظلومیت طفل سه ساله امام حسین علیه السلام که در اسارت و با دیدن سر مبارک پدرش به شهادت رسید، فراموش نشود.
نام اصلی و نسب رقیه سلام الله علیها
رقیه خاتون دختر سه ساله سرور شهیدان حضرت حسین علیه السلام که در کربلا حضور داشت، نام اصلی اش در منابع، «فاطمه» یا «فاطمه صغری» گزارش شده است و «رقیه»، یکی از القاب این دختر است. (نظری منفرد، قصه کربلا، ۶۴۶ ) برخی منابع تاریخ ولادت رقیه خاتون را پنجم شعبان سال ۵۷ ه. ق دانسته اند. (تاجالدین، المجالس النقیه، ۳۵.)
آیا رقیه (س) در کربلا حضور داشت؟
از میان فرزندان امام حسین علیه السلام ۳ پسر و ۳ دختر ایشان در کربلا حضور داشتند که ۲ پسر در جریان واقعه به شهادت رسیده و یک پسر و ۳ دختر ایشان به اسارت رفتند. رقیه یکی از دختران امام حسین علیه السلام بود که در کربلا حضور داشت و در آن زمان سه یا چهار ساله بوده است. (کامل بهائی، جزء دوم، فصل سوم، باب ۲۵، ص ۱۷۹)
بعد از شهادت امام حسین علیه السلام «عمر سعد» اجازه داد که به بازماندگان کاروان سیدالشهدا علیه السلام آب دهند. از بین این کودکان، دختری خردسال از دختران حسین پس از گرفتن سهم آب خویش، به سمت کشتهشدگان کربلا رفت تا پدرش را سیراب کند. (طبسی، رقیه بنت الحسین(ع)، ۵۲.)
به گزارش شیخ مفید، کاروان اسیران یک شب در صحرای کربلا اتراق کردند و رقیه در آن شب، از خیمه اسیران خارج شد و خود را به پیکر پدرش در قتلگاه رساند. (زحمتکش، «سرگذشت حضرت رقیه»، معارف حسینی، ۱۴)
شهادت دختر سیدالشهدا در خرابه های شام
روز بعد از عاشورا اسیران نبرد کربلا را به کوفه و سپس به شام منتقل کردند. محل نگهداری اسیران در دمشق، خرابات شام بود که اسیران در آن از سرما و گرما در امان نبودند؛ رقیه یکی از این اسیران بود که عمادالدین طبری در کامل بهایی میگوید یک شب در خرابههای شام سراغ پدرش را گرفت و صدای ناله و زاری او به گوش یزید رسید؛ او دستور داد تا سر اباعبدالله الحسین علیه السلام را به محل اسیران ببرند. رقیه پس از دیدن سر پدرش، درگذشت. (محلاتی، ریاحین الشریعه)
بیرجندی در وقایع الشهور و واعظ قزوینی در ریاض القدس، تاریخ مرگ وی را پنجم صفر سال ۶۱ ه. ق گزارش کردهاند. گروهی از راویان رقیه را در هنگام مرگ سه یا چهار ساله و گروه دیگر همچون حائری، پنج سال و هفت ساله گزارش کردهاند.
تمام منابعی که از رقیه یاد کردهاند، محل دفن پیکر مطهر رقیه خاتون را دمشق و نزدیک به کاخ یزید گزارش کردهاند. این مقبره امروزه در محله عماره دمشق و در شمال شرقی مسجد سابق اموی واقع شدهاست. (مظفری و جمشیدی، اسیران و جانبازان کربلا، ۱۵۶)
وقایع روز سوم/ ورود عمر بن سعد به کربلا
بر اساس تاریخ امام حسین علیه السلام به همراه خانواده و یاران خود روز دوم محرم به کربلا رسیدند. پس از استقرار در سرزمین کربلا امام دستور برپایی خیمهها را میدهند، اما با این تفاوت که قبل از این خیمه ها بر روی تپه و بلندی بر پا میشد، اما این بار امام دستور میدهند که خیمهها بر روی سطح صاف و یا فرورفتگی بر پا شود.
«حربن یزید ریاحی» که مامور شده بود تا با سپاهیانش راه را بر امام ببندد در مقابل کاروان امام خیمه میزند و در اولین اقدام عبیدالله را از ورود امام به کربلا با خبر میسازد.
«عبیدالله بن زیاد» در روز دوم محرم نامهای به امام ارسال میکند و مینویسد که یزید به من فرمان داده که یا از تو و یارانت بیعت بگیرم یا شما را تسلیم او کنم. امام حسین علیه السلام جواب نامه عبیدالله را نمیدهند و به فرستاده او میفرمایند که برای عبیدالله بن زیاد عذابی سخت در انتظار است.
پس از این ماجرا عبیدالله، به «عمربن سعد» فرمان می دهد که به جنگ با امام برود. «عمر بن سعد» که وعده حکومت ری را از عبیدالله گرفته بود از جنگ با امام میترسد و فرمان عبیدالله را قبول نمیکند. اما عبیدالله شرط حکومت ری را جنگ با امام حسین علیه السلام قرار می دهد و «عمر بن سعد» در شرایطی که اطرافیانش او را از این کار منع میکردند قبول می کند که به جنگ با امام برو. و در روز سوم محرم با ۴ هزار سپاه از اهل کوفه به کربلا داخل میشود.
خریداری اراضی کربلا
از اتفاقاتی که در روز سوم محرم رخ داده است، خرید زمین کربلا توسط امام حسین علیه السلام بود. امام زمین کربلا را از اهل نینوا خریدند و شرط کردند که هر کس که علاقمند به زیارت قبور شهدا و قبر حضرت بود او را پذیرایی کرده و هدایت کنند. (تقویم شیعه، عبدالحسین نیشابوری، انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷)
نظر شما