نشست ادبی «مقاومت» در بیرجند برگزار شد 

نشست ادبی «مقاومت» همزمان با اجرای وعده صادق ۳ با حضور جمعی از شاعران حماسی خراسان جنوبی با اعلام انزجار از رژیم صهیونیستی برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری شبستان از خراسان جنوبی، فاطمه یعقوبی، مسئول واحد ادبیات پایداری و آفرینش‌های ادبی حوزه هنری خراسان‌جنوبی با اشاره به برگزاری نشست ادبی مقاومت همزمان با اجرای وعده صادق ۳ و دفاع جانانه دلیرمردان و نیروهای مسلح از کشور عزیز ایران و همه آحاد مردم در برابر رژیم غاصب صهیونی، اظهار کرد: شاعران خراسان جنوبی انزجار خود را از رژیم صهیونیستی در قالب هنر با کلمات ادبی، حماسی و رساتر اعلام می‌کنند.
وی افزود: از آنجا که مردم ما حماسی هستند ترجیح می‌دهند حماسه گونه، رجز خوانی کرده و آن را به گوش دشمنان برسانند.
مسئول واحد ادبیات پایداری و آفرینش‌های ادبی حوزه هنری خراسان‌جنوبی با بیان اینکه نشست ادبی مقاومت با این محوریت برگزار شد، گفت: این نشست به همت حوزه هنری  و بنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس خراسان جنوبی برگزار شد.
در ادامه بخشی از اشعار دکتر جعفر عباسی در ذیل آمده است؛
 گفتیم از اول پشیمان می شوی آخر 
با مشت ایران گونه، ویران می شوی آخر 
در زیر آوار توهم های تاریکت 
چون لاشه ای مردار پنهان می شوی آخر 
والعصر چون شب لابلای صبح می میری 
اصلا حریف حرف قرآن می شوی آخر؟
خواندی که قوم فارس می آید، باذن الله 
مهمان موشک های ایشان می‌شوی آخر 
ای دودمان دود ای جریان بمب و بوق
مغلوب جریان شهیدان می شوی آخر 
کابوس شب های تو ما بودیم و می گفتیم 
بیدار از خواب پریشان می شوی آخر 
اشعار صحراگرد یکی دیگر از شاعران با عنوان اقامه نماز در قدس در ادامه آمده است؛
عجب هنگامه ای برپاست 
درون سینه ها غوغاست
 همه بر رهبر فرزانه لبیک گو
تکبیر برلب مثال شیر می آیند 
همه رزمندگان جبهه جنگ
دوباره عرصه بر دشمن شده تنگ  
همه جنگاوران بدر و خیبر
همه گوش بر فرمان رهبر  
صدای نعره تکبیر می آید
صدای غرش سجیل می آید 
 سپاه مهدی(عج) آل محمد(ص)
بسوی قدس با تکبیر می آیند  
بخشی از اشعار مرتضی حسینی اسفاد متخلص به شمیم با عنوان باز دشمن در ادامه آمده است؛
 در سحرگاه روزی از خرداد
باز دشمن ندای غم سرداد
باز هم چند گلی شهید شدند
پیش ارباب رو سفید شدند
باقری و سلامی و حاجی
جمله آنها که بوده اند ناجی
هسته ای های عالِم و دانا
همچون طهرانی و رشید آنها 
مردمی هم به غیر سرداران
جملگی رفته‌اند، با یاران 
باز دشمن چنین حماقت کرد
مرگ خود را خودش روایت کرد
گور خود را خودش چنین کنده 
دلم از مرگ اوست آکنده 
درس عبرت دهیم پایانی 
مثل درسی که داد سلیمانی
او شروع کرده، بز دل ترسو
بخشی از اشعار حسین محمددوست( شیدا) با عنوان استکبار را در ادامه می‌خوانیم؛
خطا کردی تو استکبار خونخوار 
که همکاری نمودی با سگ هار 
به تاسیسات ما کردی تو حمله 
چرا ای ابله ملعون مکار 
غنی سازی صلح آمیز ما را 
که باشد حق ما داری تو انکار  
به فردو نطنز کردی تو حمله 
تبهکاران شود در گل گرفتار
تو با کودک کشان همکار هستی 
همیشه همرهی با گرگ و کفتار  
شریک هر جنایت بوده ای تو 
شدی همراه اسرائیل بی عار 
به خون کودکان آغشته هستی 
کشاندی آن عزیزان زیر آوار 
زنان و کودکان بی گناه را 
شهید کردی و کشور را عزادار 
بخشی از اشعار ساجدی نیز در ادامه آمده است؛
آماده‌ی  نبردیم، در راه دین و قرآن  
در راه جانفشانی، بهر شکوه ایران  
ما رهرو حسینیم در شطَ، سرخ ایمان 
ما شیعیان حیدر، در سرزمین ایران 
هرگز نمی هراسیم، از مرگ با شرافت  
هیهات من الذله حرف و شعار ملت 
با دشمنان بگویید زنده ره خمینی است 
کشور پرُ از قلوب سرخ ره حسینی است 
ایران چُوسرو قائم برخویش استوار است 
هر پیر و نوجوانش چون شیر کاروزار است
در ادامه بخشی از اشعار غلامرضا خزاعی آمده است؛
به روح بلند سلامی سلام
خطیب توانا تهمتن چو سام 
به موج در اوج امیرعلی 
به آن آرش تیر پرتاب نیزه
 به رزمندگان دلیر وطن
 به دانش پژوهان جاوید نام 
به آن آریو برزن تنگه‌ها
 صبور آن جوانان نادیده کام
به گفتار و پندار زرتشت ما 
 امامی سحر نام انگشت ما
در ادامه بخشی از اشعار حسامی آمده است؛
ای دلیران وطن خوش باشد این رزم شما
آفرین بر این فداکاری و این عزم شما 
تیغ جانسوز شما پشت ستم در هم شکست 
دست قدرتمندتان شیرازه‌اش از هم گسست 
لانه منحوس شیطان را زبُن ویران کنید
خرم و خندان تمام ملت ایران کنید
ما دعاگوی شما هستیم در هر صبح شام
بی‌گمان حرف شهیدان انتقام است انتقام
حیدر کرار پشتیبان و همیار شماست 
 چشم عالم این زمان بر عزم و پیکار شماست
بخشی از اشعار ابراهیم غفاری در ادامه آمده است؛
قاتلان بی‌وفا مهمان ما را می‌کشند 
حمزه و هم مالک و سلمان ما را می‌کشند 
چکمه پوشان خبیث و قاتلان کودکان
کودک خوابیده در دامان ما را می‌کشند 
غاصبان بی‌حیا و دشمنان کینه جو 
خادمان مخلص درمان ما را می‌کشند
مردم آواره بی‌خانمان را می‌زنند 
 ساکنین خانه ویران ما را می‌کشند
کربلا شد کربلا و ملک ایران غرق خون
سالکان خطه آسمان ما را می‌کشند
در ادامه بخشی از اشعار فاطمه مریم حسامی آمده است؛
باز هم خبر آمد خبرهای غم انگیز 
 از پرپر گل‌ها شده این باغ پاییز 
 گفتند که جمع لاله‌ها گردیده بی سر
 زاین غصه قلب عالمی گشته مکدر 
هرچند که داغ قهرمانان است سنگین
لیکن ره آزادگی با خون شد آذین 
این بی‌حیاهای ستمگر بی‌شمارند
با این سگ صهیون قراره وعده دارند 
بخشی از اشعار زرگری در ادامه آمده است؛
وطنم ایران من ای سرو بلندم
برایت جان می دهم با بند بندم
تو هستی خاک پاک میهن من
تو هستی طعمه اهریمن من
تو دریای وجود مادران و پدرانی
تو عشق کودکان و زنان و دخترانی
بود دریای تو ارام و کوهت مقاوم
نمادت باقری سلامی امیر و قاسم
بخشی از اشعار طوبی یوسفی در ادامه آمده است؛
کفتارها بر شیر بیشه حمله کردند 
 با مکر و حیله خون دل آلاله کردند
بازی روبه با دم شیر از نفهمی است 
یعنی شکست ابلهان قطعی و حتمی‌ است
شیران ایران مرد میدان نبردند
 دیدی که با صدام و یارانش چه کردند
 با دست خالی شهرها را پس گرفتند
 از دست رهبر خلعت اطلس گرفتند 
حالا پس از ۳۰ سال و اندی بار دیگر 
کرده اهانت کمتری بر قوم مهتر
 قوم جهود بی‌نسب لا یعقل و مست
 با مکر ارباب کثیف و خائن و پست
 چشم طمع دارد به خاک پاک ایران 
غافل بود از غیرت را ایمان به قرآن
کد خبر 1824972

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha