خبرگزاری شبستان - مهدی رحمانیان| پردهی سیاست جهانی، گاهی چنان صحنهای تماشایی از بازیگری و ماسکپوشی است که حتی آگاهترین تماشاگران هم فریب درخشش نورافکنها را میخورند. جایی که مهرههای شطرنج بینالملل، نقش وزیر و شاه را به نمایش میگذارند، اما تصمیمات واقعی را دستی پنهان در سایهها مینویسد.
در میانه این نمایش خونبار، اسرائیل چون بازیگری پر سر و صدا ظاهر میشود؛ پرتابگر موشک، برهمزننده معادلات، اما همچنان وابسته به تپش قلبیست که از آن سوی اقیانوس تغذیه میشود.
اسرائیل، آنگونه که خودش را نشان میدهد، شبیه به قدرتی مستقل و خودکفا در منطقه جلوه میکند؛ اما در واقعیت، سایهای است که جز با نور سیاستهای کاخ سفید، در زمین سیاست دیده نمیشود. این را علاوه بر تحلیلگران مستقل، برخی مقامهای رسمی نیز در موضعگیریهای صریح خود تکرار کردهاند.
«اسرائیل بسیار کوچکتر از آن است که بدون خوشرقصی ترامپ و آمریکا بتواند در این عرصه وارد شود»؛ این جملهی کلیدی آیتالله دژکام، نماینده ولیفقیه در استان فارس و امام جمعه شیراز است. سخنی که از دل تجربههای تلخ تاریخی و واقعیتهای میدانی منطقه برمیآید.

جنایت پشت نقاب دیپلماسی
آیتالله دژکام با اشاره به حملات اخیر رژیم صهیونیستی علیه کشورمان تأکید میکند: «ما شریک جرم اصلی اسرائیل را دولت جنایتکار آمریکا میدانیم». اشاره او به اظهارات دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، است که به صراحت اعلام کرده از نیت اسرائیل برای حمله به ایران اطلاع داشته. این اعتراف علاوه بر اینکه جنبه حقوقی دارد، به وضوح آمریکا را وارد بازی مسئولیتپذیری در سطح بینالملل میکند. بر اساس اصول شناختهشده حقوق بینالملل، آگاهی از عملیات نظامی پیشدستانه یک رژیم متخاصم و سکوت در برابر آن، به معنای شراکت در جرم است.
خباثت و نامردمی از این بالاتر نیست که آمریکا به ظاهر اعلام وعده مذاکرات میکند و در حینی که بنای دور جدید مذاکره بود، حمایت از دشمن ما میکند که به ملت ایران ضربه بزند.به اذعان امام جمعه شیراز «این دست جنایتکار استکبار جهانی بود که از آستین نوکر بیارزششان نتانیاهو بیرون آمد». در این گزاره، بهدرستی تفکیکی میان ظاهر ماجرا (اسرائیل) و عامل اصلی (آمریکا) انجام شده؛ اسرائیلی که بیشتر شبیه پیادهنظام راهبردهای کاخ سفید در منطقه عمل میکند تا یک بازیگر مستقل.
بازیِ دوگانه واشنگتن؛ مذاکره یا خیانت؟
موضوع مورد تأکید دیگر آیتالله دژکام، تناقضگویی آمریکاییها در باب مذاکره است. او با لحنی کوبنده میگوید: «خباثت و نامردمی از این بالاتر نیست که آمریکا به ظاهر اعلام وعده مذاکرات میکند و در حینی که بنای دور جدید مذاکره بود، حمایت از دشمن ما میکند که به ملت ایران ضربه بزند». این رفتار، به گفته وی، نه یک رویکرد دیپلماتیک بلکه یک ترفند خیانتبار در دل گفتوگوست. بهویژه در زمانی که ایران آماده ورود به گفتگوهای دیپلماتیک با نگاه به صلح منطقهای بود.

از غدر تا قیامت؛ پشتوانه تاریخی هشدارها
تحلیل دینی و الهیاتی دژکام نیز در این میان چشمگیر است؛ وقتی که به خطبههای امیرالمؤمنین علی(ع) اشاره میکند و میگوید: «أَمِیرالمُؤمِنین فرمود: «وَلِکُلِّ غَادِرٍ لِوَاءٌ یُعْرَفُ بِهِ یَومَ القِیَامَةِ»؛ یعنی پیمانشکنان روز قیامت با پرچم رسوایی شناخته خواهند شد.» سپس صریحاً اینگونه جمعبندی میکند: «ترامپ از این غلطها بسیار کرده و روز قیامت رسوای همه عالم خواهد بود».
پتکی که امروز به سر رژیم منحوس خواهد خورد از آستین ملت قهرمان ایران بیرون خواهد آمد.این هشدار بازتاب صدای ملت ایران است که به گفته او، «پتکی که امروز به سر رژیم منحوس خواهد خورد از آستین ملت قهرمان ایران بیرون خواهد آمد».
پیام روشن به قدرتهای جهانی
در معادلههای ژئوپلیتیک، دیگر نمیتوان روی لبخند دیپلماتها حساب کرد؛ بلکه باید میز مذاکره را با حافظه تاریخیِ خیانتها همزمان دید.
آنچه در تحلیل دژکام موج میزند، نوعی بصیرت ولایی و ریشهدار در شناخت دشمن است. دشمنی که گاهی چهره دیپلمات میزند، اما در پشت پرده، شریک مستقیم حمله به کشور ماست.
نظر شما