قیام ۱۵ خرداد از نگاه امام خمینی واقعه‌ای ریشه‌دار بود

مجتبی سلطانی احمدی قیام ۱۵ خرداد از نگاه امام خمینی(ره) را نه یک حادثه ناگهانی، بلکه واقعه‌ای عمیق و ریشه‌دار می داند و می گوید: این قیام نهضت روحانیون را به جنبشی سراسری تبدیل کرد که تمام اقشار جامعه را در مقابل رژیم استبدادی و وابسته پهلوی متحد ساخت.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، بی‌تردید یکی از مهم ‌ترین رخدادهایی که در شکل ‌گیری و تعیین ماهیت انقلاب اسلامی ایران تأثیرگذار بوده، قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ است. این حرکت مردمی، که بسیاری از پژوهشگران و نویسندگان از آن به‌ عنوان نقطه عطف و مبدأ نهضت انقلاب اسلامی یاد کرده ‌اند، زمینه‌ ساز و جهت ‌دهنده حرکت‌ های بعدی مردم در مسیر نهضت اسلامی علیه رژیم پهلوی و حامیان آن شد. در واقع، قیام ۱۵ خرداد با ویژگی‌ها و مختصاتی که داشت، ماهیت نهضت اسلامی را از سایر جنبش ‌ها و حرکت ‌های معاصر متمایز ساخت. برای بررسی ابعاد مختلف این قیام و پیامدهای آن، گفت‌وگویی داشته‌ایم با دکتر" مجتبی سلطانی احمدی"، تاریخ‌پژوه، دانشیار گروه تاریخ و تمدن اسلامی دانشگاه پیام نور، و مدیرمسئول پژوهشنامه علمی تاریخ‌ های محلی ایران. آنچه در ادامه می‌خوانید، حاصل این گفت‌وگوست. قابل ذکر است که انتشارات خانه کتاب در سال ۱۳۹۲ و به مناسبت پنجاهمین سالگرد قیام ۱۵ خرداد، دو اثر مهم درباره این واقعه تاریخی منتشر کرد. این دو کتاب که به قلم مجتبی سلطانی احمدی و زنده‌یاد رحیم نیکبخت به‌صورت مشترک به چاپ رسیده‌اند، عبارت ‌اند از: «مبدأ نهضت» (در دو جلد) و «نامه نیمه خرداد». کتاب «مبدأ نهضت» به‌عنوان منبعِ پژوهشی معتبر در زمینه تاریخ انقلاب اسلامی شناخته شده و نقش قابلی در تحلیل و تبیین ابعاد مختلف قیام ۱۵ خرداد و تأثیرات آن بر روند نهضت اسلامی ایفا کرده است.

نظر شما درباره بسترها، ریشه ‌ها و عوامل شکل‌گیری نهضت و روند قیام ۱۵ خرداد چیست؟

قیام ۱۵ خرداد، همچون بسیاری از رویدادهای مهم تاریخ معاصر ایران، ریشه در گذشته داشت و به‌ هیچ‌ وجه یک‌شبه شکل نگرفت. برای درک و تحلیل این قیام گسترده که با مشارکت تقریباً سراسری ملت مسلمان ایران در برابر ظلم و استبداد نظام پادشاهی محمدرضا پهلوی و رژیم وابسته‌اش همراه بود، باید مجموعه‌ای از زمینه‌ها، تحولات و رخدادهایی را بررسی کرد که پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در ایران به وقوع پیوست. پس از کودتا، سلسله تحولاتی در عرصه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران پدید آمد که زمینه ‌ساز ورود امام خمینی به صحنه سیاست کشور شد. شکست نهضت ملی شدن صنعت نفت به ‌واسطه دخالت قدرت‌های خارجی، آغاز دورانی از اختناق و سرکوب، تجدید روابط با بریتانیا، واگذاری دوباره نفت به شرکت‌های غربی، سلطه روزافزون آمریکا بر ساختار سیاسی کشور، ماجرای انجمن‌های ایالتی و ولایتی، اجرای انقلاب سفید شاه و ملت، یورش به مدرسه فیضیه و در نهایت سخنرانی تاریخی امام خمینی در عصر عاشورای سال ۱۳۴۲ و سپس بازداشت ایشان، از جمله مقدماتی بودند که قیام ۱۵ خرداد را رقم زدند. در دورانی که انقلاب سفید و طرح اصلاحات ارضیِ متکی به سیاست‌های آمریکا، موجب غرور و احساس اقتدار کاذب در دربار پهلوی شده بود، و آمریکا در پی تحکیم موقعیت خود از طریق تصویب لایحه کاپیتولاسیون و تحمیل امتیازهای استعماری مانند «حق توحش» بود، نهضت امام خمینی و قیام ۱۵ خرداد این سرمستی خطرناک را به چالش کشید و ملت ایران نیز به‌ گونه‌ای کم‌ سابقه، با تمام توان از رهبری دینی و کاریزماتیک ایشان حمایت کرد. سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) در گزارش مربوط به سخنرانی امام خمینی در عصر عاشورای ۱۳۴۲ در مدرسه فیضیه، به نکات مهمی اشاره می‌کند. نخست، تعداد حاضران را حدود ۲۰۰ هزار نفر تخمین می‌زند؛ جمعیتی بی‌سابقه در تاریخ شهر قم. دوم، میزان احترام و ارادت حاضران به امام خمینی چنان چشمگیر بوده که مأموران ساواک در گزارش خود، جایگاه ایشان را نزد مردم همانند «امام» توصیف کرده‌اند. این برداشت ساواک، گویای واقعیتی است که پس از قیام ۱۵ خرداد آشکارتر شد: ارتقای جایگاه روح‌الله خمینی از مرجعیت دینی به سطحی از رهبری معنوی و سیاسی که می‌توان آن را در چارچوب مفهوم «امامت» فهم کرد. به باور برخی پژوهشگران تاریخ انقلاب، از جمله دکتر مظفر نامدار، واقعیت‌های تلخ و انکارناپذیری مانند فقر فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در دهه‌های ۴۰ و ۵۰، بستر شکل‌گیری قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و در نهایت انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ را فراهم آوردند. شکست نهضت مشروطه و ناکامی جنبش ملی شدن نفت، که به ‌نوعی دوران طلایی فعالیت سیاسی در ایران بودند، همراه با تحمیل دو کودتای سیاه (کودتای ۱۲۹۹ و کودتای ۱۳۳۲)، پیوند میان مردم و سیاست را تضعیف کرد و فضایی از ابهام، بی‌اعتمادی و یأس سیاسی بر جامعه حاکم شد. در چنین شرایطی، قیام ۱۵ خرداد حیثیت ازدست ‌رفته سیاست را در جامعه مذهبی ایران بازگرداند. این قیام نه تنها به احیای اعتماد عمومی انجامید، بلکه هراس مردم از پیامدهای مقابله با رژیم شاهنشاهی را از میان برد و راه را برای جنبشی فراگیرتر در سال‌های بعد هموار ساخت.

چرا از دیدگاه برخی صاحب‌نظران و پژوهشگران، قیام ۱۵ خرداد نقطه عطفی در تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی دوران معاصر ایران به شمار می‌آید؟

نقطه عطف بودن جنبش ۱۵ خرداد را باید در سؤالات اساسی ‌ای جست‌وجو کرد که امام خمینی در تحلیل این قیام مطرح کرده است. ایشان در سخنان تاریخی خود در روز ۱۵ خرداد ۱۳۵۸، چنین می ‌فرماید:

«پانزده خرداد چرا به وجود آمد؟ مبدأ وجود آن چه بود؟ دنباله آن در سابق چه بود و الان چیست؟ پانزده خرداد برای چه مقصدی بود؟ پانزده خرداد را بشناسید، کسانی که پانزده خرداد را دنبال کردند بشناسید، کسانی که از این به بعد امید تعقیب آنهاست بشناسید و مخالفین پانزده خرداد و مقصد پانزده خرداد را بشناسید. پانزده خرداد برای اسلام بود، و به رسم اسلام بود، به مبدئیت اسلام و راهنمایی روحانیت و همین جمعیت‌ها بودند که پانزده خرداد را به وجود آوردند.»

واقعه ۱۵ خرداد در تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی معاصر ایران سرآغاز روندی بود که در نهایت به پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری مرجعیت دینی انجامید. این قیام، آخرین حلقه تحولات پیش از وقوع انقلاب اسلامی بود. امام خمینی بارها از قیام ۱۵ خرداد به عنوان منشأ و نقطه عزیمت انقلاب یاد کرده و بر ضرورت شناخت دقیق آن تأکید داشتند. از نظر ایشان، نخستین جرقه‌های انقلاب اسلامی در این قیام زده شد و زمینه‌های سیاسی، اجتماعی، فکری و فرهنگی انقلاب در این برهه فراهم آمد. بر اساس پژوهشی که انجام شده، امام خمینی در سخنان و نوشته‌ های خود دست‌ کم ۵۸ بار به قیام ۱۵ خرداد اشاره کرده و این روز را به عنوان عزای عمومی اعلام کرده‌اند.

از نگاه امام خمینی، قیام ۱۵ خرداد نه یک حادثه ناگهانی، بلکه واقعه‌ای عمیق و ریشه‌دار بود. این قیام نهضت روحانیون را به جنبشی سراسری تبدیل کرد که تمام اقشار جامعه را در مقابل رژیم استبدادی و وابسته پهلوی متحد ساخت. به باور نگارنده، نقطه عطف بودن قیام ۱۵ خرداد در جامعیت آن است؛ ویژگی‌ای که آن را از دیگر نهضت‌ها و خیزش‌های دو قرن اخیر ایران متمایز می‌کند. جنبش‌های گذشته ایران نظیر نهضت تنباکو، مشروطه و ملی شدن نفت، هر یک بر یک محور مشخص متمرکز بودند: یا ضد استعمار یا ضد استبداد. اما قیام ۱۵ خرداد دارای جامعیتی بود که آن را به حرکتی چندبعدی و همه ‌جانبه بدل ساخت. این قیام ماهیت براندازانه و سازش‌ناپذیری علیه استبداد، استعمار، غرب‌زدگی، سکولاریسم و مقدس‌مآبی داشت و از این منظر جنبشی بی‌نظیر بود که به هیچ یک از ابرقدرت‌ ها یا احزاب و جبهه ‌های غیر دینی وابسته نبود. به تعبیر دیگر، قیام ۱۵ خرداد تجلی گفتمان دینی در فرآیندهای دگرگونی اجتماعی بود و به طور کامل یک حرکت اجتماعی ـ دینی به شمار می‌رفت. این نکته به درستی بیان شده است که امام خمینی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ نیروهایی را به صحنه آورد که رژیم شاه هرگز تصور مقابله با آن‌ها را نداشت. قیام ۱۵ خرداد مبانی مبارزاتی ملت ایران، شیوه‌ های مبارزه، رهبری، نیروهای اجتماعی و کلیت اهداف و آرمان‌های حرکت‌های اعتراضی را دگرگون کرد و از این طریق، با وجوه مختلف تاریخ، باورها، اعتقادات و ارزش‌های ملت ایران پیوندی عمیق برقرار ساخت. دستاورد نهضت ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، پیروزی انقلاب بهمن ۱۳۵۷ و تشکیل نظام جمهوری اسلامی در چارچوب شعارهای استقلال و آزادی بود. نقطه عطف بودن این قیام را باید دقیقاً در تجلی این باورها و تحول بنیادین در مسیر تاریخ معاصر ایران جست‌وجو کرد. به تعبیر امام خمینی، ۱۵ خرداد مبدأ انقلاب اسلامی و از این لحاظ نقطه عزیمت و عطف تحولات تاریخی ایران به شمار می‌رود. این قیام سپیده دم طلوع اسلام سیاسی در ایران بود.

در نهضت اسلامی هنر بزرگ امام خمینی این بود که به جای آن‌که در حصار حوزه یا در برج عاجِ نخبگانِ سیاسی و فکری محصور بماند، به سراغ «امت» رفت؛ با ملت سخن گفت، نه با قشری خاص، نه با حزبی از احزاب، نه با طبقه ‌ای ممتاز. امام، در لحظه‌ای که مردم، تماشاچیان خاموشِ تاریخ شده بودند، آنان را به صحنه نبرد فراخواند؛ به آنان آموخت که تماشاگری، خیانت است؛ که در جهانِ بی‌عدالتی، خاموشی، همدستی با ظلم است. امام، در قرن بیستم، در دل دنیایی که همه‌ چیزش بر مدار قدرت و سرمایه می‌چرخید، ثابت کرد که هنوز می‌توان با ایمان، تاریخ را دگرگون کرد.

با توجه به بازتاب ‌های گسترده داخلی و بین‌المللیِ قیام ۱۵ خرداد، کدام‌ یک از این واکنش ‌ها از نظر شما واجد اهمیت تحلیلی یا شایسته توجه ویژه است؟ دلایل اهمیت آن واکنش را چگونه ارزیابی می‌ کنید؟

قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و بازداشت حضرت امام خمینی (ره)، واکنش‌ها و بازتاب‌های گسترده‌ای در سطح داخلی و بین‌ المللی برانگیخت. در این میان، اعتراض شیخ محمود شلتوت، رئیس و سی ‌و هفتمین شیخ‌الازهر، به بازداشت امام خمینی و جنایات رژیم پهلوی در جریان این قیام، از اهمیتی ویژه برخوردار است.

شیخ شلتوت در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۳۴۲ با صدور بیانیه‌ای، از تمامی مسلمانان خواست تا از علمای مجاهد ایران حمایت کنند. وی همچنین با ارسال نامه‌ ها و تلگراف‌ هایی به شخصیت‌ هایی چون آیت‌الله سیدمحسن حکیم، آیت‌الله سیدمحمدهادی میلانی، حوزه‌ علمیه قم و حتی رهبر کاتولیک‌های جهان (پاپ)، مراتب اعتراض خود را نسبت به سرکوب‌ های صورت‌گرفته در ۱۵ خرداد اعلام داشت. اهمیت این موضع‌گیری از آن ‌رو برجسته است که شیخ‌الازهر در میان اهل سنت از جایگاهی ممتاز، همراه با مرجعیت دینی، برخوردار بوده و سخنان او از نفوذ قابل توجهی در جهان اسلام برخوردار است. شیخ شلتوت در بیانیه‌ها و مکاتبات خود، به‌ویژه بر ضرورت همبستگی میان علمای اهل سنت ــ به‌ویژه علمای مصر ــ و علمای شیعه تأکید کرد. او همچنین در تلگرافی تند و صریح خطاب به محمدرضا شاه پهلوی، ضمن یادآوری جایگاه والای روحانیون و پیشوایان دینی، از شاه خواست تا از تعرض به حرمت روحانیت و علمای اسلام، که حافظان راستین شریعت الهی‌اند، خودداری کند. بیانیه و واکنش شیخ شلتوت، به‌سرعت در سطح جهان اسلام بازتاب یافت و به خبری مهم در رسانه‌ها و محافل سیاسی و مذهبی منطقه تبدیل شد. در واقع قیام ۱۵ خرداد، موجب شناخته شدن حوزه علمیه قم در سطح بین المللی شد.

جایگاه و نقش قیام پانزدهم خرداد در تحول، شکوفایی و جهت‌ گیری ادبیات و شعر سیاسی دوران خود را توضیح دهید.

نهضت امام خمینی و شجاعت بی ‌بدیل ایشان در مواجهه با رژیم استبدادی و وابسته پهلوی، در ادبیات و شعر سیاسی آن دوران انعکاس گسترده ‌ای یافت. به ویژه پس از قیام ۱۵ خرداد، شکوفایی شعر سیاسی بیش از پیش آشکار شد. این اشعار تقریباً تنها امام خمینی را به عنوان رهبر نهضتی سرنوشت ‌ساز معرفی و ستایش می‌کردند. در واقع، یکی از عوامل مؤثر در گسترش تأثیر قیام در اذهان مردم ایران، بازتاب سریع و متعهدانه آن در اشعار شاعران انقلابی بود. اگرچه بسیاری از این اشعار به صورت غیرعلنی و گاهی بدون ذکر نام منتشر می ‌شد، اما به صورت دهان به دهان دست به دست می‌شد و هر روز بخشی از عمق این فاجعه بزرگ را به یاد مردم می ‌آورد. اهمیت و تأثیر تاریخی این روز در اندیشه سیاسی امام خمینی چنان واضح است که حتی در غزل مشهور و عارفانه «انتظار» ایشان، واژه «نیمه خرداد» به عنوان پایان‌ دهنده تمام انتظارهایشان معنا یافته است: «روزها می‌گذرد حادثه‌ها می‌آید/ انتظار فرج از نیمه خرداد کشم».
هنوز یک هفته از قیام ۱۵ خرداد نگذشته بود که جمعی از جوانان بازاری و حوزوی مجله‌ای به نام «فریاد» منتشر کردند و برای نخستین بار اشعار بسیار گویا و شجاعانه‌ای در حمایت از قیام ۱۵ خرداد چاپ کردند. در شعری با عنوان «پیام به خمینی بت ‌شکن» چنین آمده بود :آیت ‌الله خمینی، آیت ‌اللهی تو راست/ مرجع تقلید مایی و حق خونخواهی تو راست/ ما درودت می ‌فرستیم و سلامت می‌کنیم/ روزگار تلخ را شیرین به کامت می‌کنیم/ لکه ناحق بر پیراهن پاکت زدند/ ما مسلمانان بری از اتهامت می‌کنیم/ بر علی(ع) سوگند و بر جان شهیدانش قسم/ شاه را ما عاقبت روزی غلامت می‌کنیم.
شعر سیاسی دیگری به نام «گنج پنهان» که پس از قیام ۱۵ خرداد و پیش از فروردین ۱۳۴۲ سروده شده و نام شاعر آن مجهول است، شخصیت برجسته امام خمینی و دفاع قاطعانه ایشان از احکام اسلام و حقوق مردم ایران را به زیبایی توصیف می‌کند: بنده محبوب یزدان، آیت‌الله خمینی/ رهبر اهل ایمان، آیت‌الله خمینی/ ناصر دین هدا و حافظ شرع پیمبر/ مجری احکام قرآن، آیت‌الله خمینی/ در فصاحت بی ‌شبیه و در شجاعت بی‌ نظیر/ چون علی سلطان خوبان، آیت‌الله خمینی/ از سر و از جان گذشت و کرد یاری دین حق را/ چون حسین شاه شهیدان، آیت‌الله خمینی...
کتاب «فریاد هنر: سروده‌های مردمی به روایت اسناد ساواک» به خوبی حس و حال مردم کوچه و بازار را نسبت به نهضت امام خمینی و قیام ۱۵ خرداد نشان می‌دهد. این کتاب شامل مجموعه ‌ای از اشعاری است که توسط مردم سروده شده و مورد حساسیت ساواک قرار گرفت. در ایام سالگرد قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ شعری در قم پخش شد که حال و هوای آن روزها را بازتاب می‌ داد. یکی از منابع ساواک نسخه‌ای از این شعر را ارسال کرده که بخشی از آن چنین است:
دگر ای اختر شبگرد، مگرد/ دگر ای مرغ شباهنگ، مخوان/ همه جا تیره و تار، همه جا حیل و رنگ...
در دومین سالگرد قیام ۱۵ خرداد، شعری نیمایی و نسبتاً بلند با عنوان «خون‌ های جوشان» در ششمین شماره مجله «انتقام» منتشر شد. این شعر از شیخ محمدحسین بهجتی یزدی (شفق) به نظر می ‌رسد نخستین شعر علنی باشد که به شهدای قیام ۱۵ خرداد اختصاص یافته است. محمدرضا حکیمی، محمدعلی مردانی، مهرداد اوستا و غلامرضا قدسی از جمله شاعران انقلابی بودند که با سرودن اشعار زیبا و حماسی، با تصویرسازی اوضاع خفقان ‌آور سیاسی و اجتماعی پس از قیام، در زنده نگه داشتن این رویداد مهم انقلابی نقش مؤثری ایفا کردند.
تأثیر نهضت امام خمینی محدود به ادبیات و شعر سیاسی فارسی نبود. زنده‌یاد رحیم نیکبخت در مقاله‌ای مفید، تأثیر نهضت امام خمینی بر ادبیات انقلابی مرثیه ‌سرایان آذری، به ویژه شاعرانی چون حسین کهنمویی، صادق تائب تبریزی، شعاع تبریزی و حسین معصومی را به خوبی شرح داده است. در میان سروده‌های جالب توجه درباره قیام ۱۵ خرداد، روایت منظوم زنده‌یاد حجت ‌الاسلام سید احمد حسینی همدانی بسیار خواندنی و جذاب است. ایشان از وعاظ انقلابی بود که در حوادث سال ۱۳۴۲ نقش داشت. بخش مهمی از زندگینامه منظوم ایشان روایت نهضت امام خمینی از جمله قیام ۱۵ خرداد است. وی آغاز نهضت اسلامی را اینگونه توصیف کرده است: به سال یک هزار و سیصد و چهل/ به اوج شهرت خود گشته نائل/ پس از یک سال از این تاریخ بگذشت/ قضایای قیام قم شروع گشت... و در توصیف قیام ۱۵ خرداد چنین سروده است:
به روز ۱۵ خرداد جاری/ ز خون گردید کشور لاله‌زاری/ گرفتند و بکشتند و رسیدند/ همه جا را به آتش برکشیدند...
در واقع، با نهضت امام خمینی و به ویژه قیام ۱۵ خرداد، شعر سیاسی سمت و سوی انقلابی و مذهبی به خود گرفت و در شکل‌گیری فرهنگ مقاومت و پایداری نقش مهمی ایفا کرد.

کد خبر 1821452

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha