خبرگزاری شبستان-خراسان جنوبی؛ زینب روحانی مقدم-در روزگاری که گسستهای عاطفی، تندی در گفتار و رفتار، و نبود تحمل در برابر دیدگاههای مختلف به یکی از معضلات جوامع امروزی تبدیل شده، بازگشت به سیره مهربانانه و خردمندانه پیشوایان دین، بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد. در میان این الگوهای نورانی، امام علی بن موسیالرضا(ع) تجلی درخشانی از مدارا، گفتوگوی عالمانه، کرامت انسانی و تعامل حکیمانه با مردم است.
«چهارشنبههای امامرضایی» فرصتی است تا با تأمل در سیره رفتاری و گفتاری آن امام همام، جلوههایی از مدارا، گذشت، صبر، همزیستی، مناظره مؤثر و عطوفت اجتماعی را مرور کنیم؛ الگوهایی که نه تنها متعلق به قرنهای گذشته نیست، بلکه نیاز ضروری انسان امروز در مواجهه با اختلافها، چالشها و روابط انسانی است.
گفتگوی اختصاصی شبستان با حجت الاسلام سیدعلی حسینی-معاون تهذیب و تبلیغ حوزه علمیه سفیران هدایت بیرجند را به شرح زیر می خوانید؛
۱.چگونه امام رضا (ع) در رفتار و گفتار خود، مدارا با مردم را نشان میدادند؟
از مهمترین آموزههای دینی که در سیره رفتاری پیامبر اکرم (ص) و اهلبیت علیهمالسلام بهوضوح دیده میشود، مدارا با مردم است. این ویژگی، نهتنها نشانهای از کمال عقل و ایمان است، بلکه عاملی کلیدی در موفقیت در مسیر هدایت جامعه و ترویج دین نیز به شمار میرود.
در روایتی ارزشمند، امام رضا علیهالسلام میفرمایند: «مؤمن، مؤمن نیست مگر اینکه سه خصلت در او وجود داشته باشد: رازدار باشد، صبر پیشه کند و اهل مدارا با مردم باشد.» امام رضا علیهالسلام میفرمایند: «مؤمن، مؤمن نیست مگر اینکه سه خصلت در او وجود داشته باشد: رازدار باشد، صبر پیشه کند و اهل مدارا با مردم باشد.» این سه ویژگی، ستونهای اصلی شخصیت یک مؤمن واقعی را تشکیل میدهند و در کنار یکدیگر، او را به انسانی تأثیرگذار در جامعه بدل میسازند.
مدارا، نه تنها یک صفت اخلاقی، بلکه یک ضرورت رفتاری در مسیر دینداری و تبلیغ دین است. کسی که نتواند با مردم مدارا کند، در ارتباطگیری با آنان ناتوان خواهد بود و طبیعتاً در رساندن پیام دین نیز موفق نخواهد شد. در مقابل، اگر کسی توانست دل مردم را به دست آورد و رابطهای صمیمانه با آنان برقرار کند، میتواند در کنار آنها، سرنوشت جامعه را در مسیر درست رقم بزند.
در همین راستا، پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) میفرمایند: «أَمَرَنِی رَبِّی بِمُداراةِ النّاسِ کَما أَمَرَنِی بِأَداءِ الفَرائِضِ؛ پروردگارم مرا به مدارا با مردم فرمان داده، همانگونه که به انجام واجبات دینی فرمان داده است.»
این فرمایش پیامبر (ص) بهروشنی نشان میدهد که مدارا با مردم، در جایگاهی همسنگ با انجام فرائض دینی قرار دارد و از نظر خداوند، آنچنان اهمیتی دارد که پیامبر رحمت را به آن موظف ساخته است.
از اینرو، هر کس در پی پیمودن راه پیامبر و اهلبیت علیهمالسلام است، باید مدارا را سرلوحه رفتار خود با مردم قرار دهد. تنها با چنین رویکردی است که میتوان همدل مردم شد، دلها را به سوی حقیقت هدایت کرد و جامعهای مؤمن و مهربان ساخت.
۲.مدارا با مردم چه تأثیری بر زندگی حضرت رضا(ع) در اجتماع و فرد داشت؟
مدارا از مؤثرترین راهکارها برای دعوت مردم به توحید و یکتاپرستی به شمار میرود. حضرت امام رضا (ع) در مقام یک رهبر الهی، همواره کوشید با بهرهگیری از شیوه مدارا، مردم را به سوی حق و حقیقت رهنمون سازد. حضرت امام رضا (ع) در مقام یک رهبر الهی، همواره کوشید با بهرهگیری از شیوه مدارا، مردم را به سوی حق و حقیقت رهنمون سازد.
ایشان با رفتار کریمانه، بهویژه در کمک به نیازمندان و حمایت از اقشار ضعیف جامعه، تلاش میکرد تا ضمن تأمین نیازهای آنان، کرامت و شخصیت انسانیشان را حفظ کند؛ بهگونهای که هیچگاه به آنان به چشم شهروندان درجهدو نگریسته نشود.
۳.آیا در سیره امام رضا (ع) نمونههایی از رفتار همراه با مدارا و صبر وجود دارد؟
سیره امام رضا(ع) سرشار از مهربانی، مدارا و جاذبه بود و هرگز در پی انتقامجویی شخصی نبودند. نمونهای روشن از این خصلت والا، برخورد آن حضرت با عیسی بن یزید جلودی است.
در زمان خلافت هارونالرشید، جلودی مأمور شد تا به خانه فرزندان بنیهاشم یورش برد. هنگامی که خواست وارد خانه امام رضا(ع) شود، حضرت با آرامش به او فرمودند: «اکنون که مأمور به انجام این ظلم هستی، اجازه بده خودم هرچه در خانه است برایت بیاورم». سپس امام به خانه رفت و تمامی وسایل را شخصاً تحویل او داد تا جلودی وارد منزل نشود و حریم خانواده ایشان حفظ گردد.
سالها گذشت و امام رضا(ع) به ولایتعهدی منصوب شد. در این ایام، جلودی مغضوب حکومت شد و به زندان افتاد. روزی هنگام محاکمه او، امام در کنار مأمون حضور داشت. حضرت آرام به مأمون فرمود: «با این پیرمرد کاری نداشته باش و او را به من ببخش».
اما جلودی که از دور نگاه میکرد، ماجرای گذشته را به یاد آورد و گمان برد امام قصد انتقام دارد. از این رو، با نگرانی به مأمون التماس کرد که هرگز خواسته امام را درباره او اجرا نکند. مأمون در پاسخ گفت: «حضرت از من خواستهاند تو را مجازات نکنم، اما این سرنوشت نتیجه رفتار خودت است».
این روایت، جلوهای از بزرگواری، کرامت نفس و روح بلند امام رضا(ع) را نشان میدهد که حتی با دشمنان و ستمگران، با گذشت و رحمت رفتار میکردند.
۴.چگونه میتوان آموزههای امام رضا (ع) را درباره مدارا با مردم در زندگی امروز به کار برد؟
سیره عملی اهلبیت(ع)، بهویژه امام رضا(ع)، محدود به دیروز یا امروز نیست، بلکه برای همیشه تاریخ، الگوی روشن و ماندگاری از اخلاق، کرامت و ارتباطات انسانی است؛ الگویی که میتواند بهترین شیوه تعامل اجتماعی باشد، اما متأسفانه در برخی جوامع امروزی، به حلقهای گمشده تبدیل شده است.
در روزگاری که در جامعه عباسی برای غلامان ارزشی قائل نبودند، امام رضا(ع) با آنان همنشین میشد، به آنها احترام میگذاشت و حتی در سفرها کنارشان مینشست و همغذا میشد. در یکی از سفرها، هنگامی که حضرت با جمعی از غلامان مشغول غذا خوردن بودند، یکی از همراهان با تعجب گفت: «آقاجان، شما کجا و اینان کجا؟» حضرت در پاسخ فرمودند: «همه ما از یک پدر و مادریم.»
در روایتی تاریخی آمده است که امام رضا(ع) در روز عرفه، تمام اموال خود را میان نیازمندان تقسیم کرد. این اقدام موجب شگفتی فضل بن سهل، وزیر مأمون عباسی شد. او به امام گفت: این کار باعث زیان و ضرر است. حضرت در پاسخ فرمودند: «کاری که در راه خدا و همراه با اجر و پاداش است، هرگز زیان محسوب نمیشود. انفاق، مدارا و مساوات در راه خدا نه تنها خسارت نیست، بلکه برکت و فلاح است.»
همین روحیه مدارای امام بود که سبب شد مردم، پیش از مراجعه به دیگران، با امید و اطمینان به درِ خانه او بیایند و هرگز دست خالی بازنگردند.
۵.چه تفاوتی میان مدارا و تسلیم شدن در برابر ظلم وجود دارد، و امام رضا (ع) چگونه این دو را از یکدیگر تفکیک میکردند؟
مدارا با دوستان خدا و شدت عمل در برابر دشمنان معاند، جایگاهی مشخص و رفیع در قرآن دارد؛ همانگونه که در آیه شریفه «اشداء علی الکفار رحماء بینهم» ترسیم شده است. این منش الهی، در رفتار اهلبیت(ع) بهویژه امام رضا(ع) بهوضوح دیده میشود.
سیره امام رضا(ع) نشان میدهد که ایشان در مواجهه با دیگران، رویکردی دقیق و تفکیکشده داشتند. سیره امام رضا(ع) نشان میدهد که ایشان در مواجهه با دیگران، رویکردی دقیق و تفکیکشده داشتند. برخورد حضرت با دوستان مؤمن، همراه با مهربانی، کرامت و برادری بود. در مقابل، در برابر دشمنان معاند و آگاه، با قاطعیت و صلابت رفتار میکردند. حتی میان دشمن جاهل و ناآگاه با دشمن کافر و معاند، تفاوت قائل میشدند و بر اساس شرایط روحی و فکری طرف مقابل، واکنش مناسب نشان میدادند.
همین معنا را لسانالغیب حافظ، شاعر بلندآوازه ایرانی، بهزیبایی در این بیت خلاصه کرده است: «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است / با دوستان مروّت، با دشمنان مدارا»
درک این سخن بهخوبی با سیره امام رضا(ع) همخوان است؛ چرا که آسایش و سعادت دنیا و آخرت در دو اصل نهفته است: مروّت و نیکی با دوستان، و مدارا با دشمنی که از سر جهل و غفلت رویارویی میکند، نه از روی عناد و کینه.
۶.امام رضا (ع) در برخورد با مخالفان و افراد با عقاید متفاوت چه راهکارهایی برای مدارا و گفتوگو ارائه دادهاند؟
اهلبیت عصمت و طهارت(ع)، از جمله امام رضا(ع)، در برخورد با مخالفان و صاحبان اندیشههای متفاوت، همواره رویکردی حکیمانه و اصلاحگرانه داشتند. امام رضا(ع)، در برخورد با مخالفان و صاحبان اندیشههای متفاوت، همواره رویکردی حکیمانه و اصلاحگرانه داشتند. آنان با احترام به آزادی ابراز عقیدهی طرف مقابل، تلاش میکردند با تفکیک نقاط مثبت و منفی شخصیت و گفتار او، انحرافات فکری را به شیوهای مثبت و سازنده اصلاح کنند.
این بزرگواران با گفتار نرم، استدلال منطقی و رفتار کریمانه، زمینهای فراهم میکردند تا فرد خود به اشتباهاتش پی ببرد و با زبان و عمل، مسیر حق را انتخاب کند. هدف آنان تنها رد کردن و مقابله نبود، بلکه هدایت، آگاهیبخشی و بازگرداندن انسانها به مسیر حقیقت و توحید، اصل اساسی سلوک و تعاملشان بود.
۷.چگونه میتوان از روشهای امام رضا (ع) در مناظره و تعامل اجتماعی برای حل اختلافات در جامعه امروز بهره برد؟
یکی از جلوههای برجسته سیره امام رضا(ع)، مناظرههای علمی و دینی ایشان با بزرگان ادیان دیگر بود؛ مناظراتی که سرشار از منطق، مدارا و احترام به مخاطب بود. امام در این گفتوگوها همواره تلاش میکردند با استناد به مقبولات طرف مقابل و بهرهگیری از منابع مورد قبول خود آنان، حقیقت را برایشان روشن کنند.
به همین دلیل، حضرت میفرمودند: «با اهل انجیل، بر اساس انجیل و با اهل تورات، بر اساس توراتشان استدلال خواهم کرد». این شیوه حکیمانه موجب میشد استدلالهای امام، برای مخاطبان قابلفهم و پذیرفتنی باشد.
نتیجه این مناظرات آن بود که برخی از بزرگان ادیان، در اثر عقلانیت و شفافیّت سخنان امام، مسلمان شدند. و حتی آنان که بهدلیل تعصب از پذیرش اسلام امتناع کردند، ناگزیر به برتری علمی، اخلاقی و فکری حضرت رضا(ع) اعتراف میکردند.
نظر شما