به گزارش گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان، هرکس با هر جایگاه اجتماعی، علمی، عرفانی و ... وقتی نزدآقای مهربان ما می رسد، می شود زائر حضرت دوست. می شود، عزیز حضرت عشق و راوی قصه های عاشقانه از دیدار با امام خود. قصه آدم های حرم هریک به نوعی شنیدنی و درس آموز است. به مناسبت فرارسیدن بیست و سوم ذیالقعده که در تقویم شیعی روز زیارتی امام رضا(ع) و به روایتی روز شهادت آن حضرت(ع) نام گرفته است، چند روایت متفاوت از زیارت های روحبخش را مرور می کنیم.
سیدالفقهای حوزه و خدمت در بارگاه حضرت سلطان

عنوان علمی «آیت الله» خیلی پرطمطراق بود، مرجع تقلیدی که بزرگان حوزه او را شیخ الفقها و المجتهدین می نامیدند و به احترام او تمام قد می ایستادند و آثار علمی به جا مانده از او بی مانند است. اما او می خواست خادم آستان رضا(ع) باشد. او نزدیک نیم قرن خادم حضرت ثامن الحجج(ع) بود و ردای خدمت بر دوش داشت.
آیت الله العظمی صافی گلپایگانی دغدغه ای جز دفاع از مکتب و پناه مردم بودن نداشت، او اما در قامت یک عالم ربانی، هر مرتبه به مشهد مشرف می شد دفتر خادمان حرم را امضا می کرد و سپس چوبپَر خدمت در دست می گرفت و در قامت خادم در کشیک هشتم خدام حرم حاضر می شد. در ورودی روضه منوره میایستاد و در حالی که ذکری را زمزمه میکرد با همان «چوب پَر» خادمی به راهنمایی زائران میپرداخت. قرائت دعا و آستان بوسی آقای صافی دیدنی بود. از روی اعتقاد به حضور با خشوع و خضوع به حریم حضرت دوست در بدو ورود به حرم عصای خود را تحویل می داد تا خلاف ادب نباشد. با این همه از مردم غافل نبود و با لبخند همیشگی به ابراز ارادت زائران حضرت پاسخ می گفت. عتبهبوسی، دعا، نماز زیارت را که به جای میآورد، از همان بالا سر از روضه منوره خارج میشد.
سید جعفر و زیارت در آسمانها

علامه سید جعفر مرتضی عاملی کتاب «سیره سیاسی امام هشتم(ع)» را سال ها پیش نوشته بود و بواسطه نگارش آن عنوان خادم فرهنگی امام رضا(ع) را دریافت کرد. علامه غیر از شخصیت عالم و اندیشمند خود، وجه دیگری داشت؛ دریایی از اخلاق و معرفت بود. زمانی که گرفتار بیماری سرطان شد و شیمی درمانی را شروع کرد، باید در مراودات و حضور در جمع احتیاط می کرد. همچنین سرما برای او مانند دیگر بیماران سرطانی مشکل ساز بود. نوروز سال۹۴، که علامه برای درمان به ایران آمده بود و مشهد سرمای عجیبی را تجربه می کرد. برف نوروزی و یخبندان یکی از اتفاق های سپید شهر بود. با این همه علامه از قم راهی تهران می شود تا به زیارت امام رضا(ع) بیاید. تلاش فرزندان برای جلوگیری از سفر بی نتیجه می ماند و او سوار بر هواپیما عازم مشهد می شود. در آسمان مشهد، خلبان پشت میکروفن قرار می گیرد و از مسافران بابت اینکه به دلیل لغزندگی نمی تواند در فرودگاه شهید هاشمی نژاد فرود آید، عذر خواهی می کند. به مسافران می گوید: اکنون شما را بر فراز آسمان حرم طواف می دهم تا از فیض زیارت محروم نباشید. این اتفاق تعبیر رویایی بود که سید دیده بود که چون پرنده بر فراز حرم در حال طواف است.
زیارت با طعم شیرین کودکی

مهدیه الهی قمشه ای را بانوی همیشه خندان ادب پارسی می دانیم. بانویی که در کهنسالی شور جوانی و انرژی خوبی برای همکلامی و هدایت های مادرانه داشت. می گفت: مشهد شهر خاطرههای خوب من است. یادم هست، در دوران کودکی وقتی کلاسهای درس پدرم تعطیل میشد اول یک سفر کوتاهی به شهررضا میرفتیم و بعد تا پایان تابستان مجاور امام رضا(ع) میشدیم. شبهای جمعه تا صبح در محضر امام(ع) بودیم. پس از نماز صبح که از حرم بیرون میآمدیم، میهمان یک ظرف فرنی داغ شیرین میشدیم، در یک شیرینی فروشی نزدیک حرم! آن فرنی داغ شیرین پس از یک زیارت شبانه و بیتوته نزد آقا و عبادت سحرگاهی خیلی دلچسب بود. آن قدر شیرین بود که تا حالا هم شیرینی آن زیارتها به کامم نشسته است. پدرم شیرینی زیارت را با شعرهای دلبرانه و لطافت رفتار پدرانه در جان من ماندگار کرد. آنگونه که هر زمان هر دعوتی از مشهد باشد با سَر میپذیرم! حاضرم جانم را از دست بدهم و دعوت از مشهد را نه!
اولین زیارت پس از مسلمانی

گری گوری سودن جوان کانادایی که پس از تشرف به اسلام نام «علی مهدی» را برای خود برگزیده از دل یک خانواده کاتولیک به اسلام علاقمند شده و بعد از سالها تحقیق در جوانی شیوه پیغمبری برگزیده است. او زیارت حضرت رضا(ع) را عامل ماندگار شدن در ایران و آغاز تحصیل دروس دینی می داند: اولین بار سال ۲۰۰۹ به مشهد سفر کردم و زائر امام رضا(ع) شدم. تجربه نابی بود که قادر به توصیف آن نیستم. عاشق حرم مطهر امام رضا(ع) شدم. از معماری زیبا و حضور در محضر امام شگفت زده شده بودم. اولین بار که چشم من به گنبد و بارگاه حرم افتاد حالی به من دست داد که حیرت انگیز و غیر قابل توصیف است، دنیا پیش چشمانم هیچ بود، من کمال و جمال را مقابل خود می دیدم. از امام خواستم مرا برای زیارت های مداوم به مشهد دعوت کند، نمی خواستم این دیدار یگانه باشد، می خواستم بارها و بارها به دیدارش برسم. در همان زیارت از امام خواستم به من همسری مناسب عطا کند. خیلی زود حاجتم را گرفتم و در قم با همسرم که از یک خانواده شیعه سریلانکایی بود آشنا شدم. حالا با فاطمه سمیه و دخترم عالیه زهرا در قم زندگی می کنم.
به حرم پناه آوردم

یلنا ترویتسکیخ از دیار روس ها به ایران آمده و ساکن مشهد شده است. او با نام خانوادگی همسرش «جهانی» شناخته می شود. قصه مسلمانی یلنا شنیدنی است. او از یک خانواده چهار نفره مسیحی و اهل موسیقی و هنر پا به دنیای مطالعات ادیان گذاشته و پس از پنج سال تحصیل در رشته موسیقی، مطالعه اسلام راه او را به مسلمانی ختم کرده است. او پس از ازدواج راهی مشهد شده تا در زادگاه همسرش زندگی کند. خانم جهانی می گوید: حرم امام رضا(ع)، پاسخ خدا به دلتنگی دوری از وطن و خانواده بود. وقتی به مشهد رسیدم اولین مکانی که رفتم حرم مطهر بود. امام(ع) را نمیشناختم. همسرم به من توضیح داد که امام رضا(ع) چه شخصیت معنوی ارزشمندی هستند. وقتی وارد حرم شدم آرامش عجیبی پیدا کردم که در همه عمر تجربه نکرده بودم. همانجا قلبم را به امام رضا سپردم و از او خواستم پناهم باشد. وقتی برای اولین بار به امام سلام دادم قلبم به آرامش بی نهایتی رسید. زیارت آقا برای من دستاورد معنوی مهمی داشت زیرا در اولین دیدار از خدا خواستم که همان صبر و ایمانی را که حضرت داشتند، حتی به اندازه جرعهای به من عنایت کند چون شبیه امام رضا(ع) بودن به من خیلی آرامش میدهد. خدا را شکر خداوند آرامشی را که میخواستم در جوار امام هشتم(ع) به من هدیه کرد. هنوز هم وقتی به زیارت میروم همان حس به من دست میدهد.
گزارش از نازلی مروت
نظر شما