خبرگزاری شبستان - مهدی رحمانیان| ستونهای سنگی هنوز ایستادهاند، بیآنکه فریادی بزنند، بیآنکه ادعایی داشته باشند. کاشیهای معرق، خسته از گذر زمان، همچنان در سکوت خود رنگها را زمزمه میکنند. درختان سرو، دو نگهبان آرام، نگاهشان به حیاطیست که حوضی کوچک در دل دارد و خاطرههایی که در آن بازتاب مییابد. مسجد «میرزا هادی» را نمیشود در هیاهوی آشنای مساجد معروف شیراز پیدا کرد؛ این مسجد، انتخاب نمیشود، باید کشف شود.
اینجا نه گلدستهای بلند برای دیده شدن دارد، نه سنگنوشتهای پرطمطراق برای تحسین شدن. آنچه دارد، صداقت آجر است و تواضع معماری. گویی سازندهاش، «میرزا هادی معدلالملک»، بیش از آنکه به دیده شدن بیندیشد، به ماندن فکر کرده. بنایی ساخته تا در سایه بماند و در سکوت، روایتگر باشد. مسجدی که علاوه بر عبادت، برای تنفس در آرامش طراحی شده است؛ جایی که هر پله، هر قوس، هر کاشی، روایتگر احترام به فضای مقدس است، بینیاز از نمایش.
ماجراجویی در تاریخ معماری شیراز اگر صادقانه باشد، دیر یا زود تو را به این مسجد میرساند؛ جایی در حاشیه محله سنگسیاه، در متن یک محله فراموششده، که اصالت هنوز زنده است، حتی اگر دیده نشود. این مقدمه، دعوتی است به تماشای مسجدی که از هیاهو گریخته، اما از حافظهی تاریخ نه.

یادگار قاجار در سنگ سیاه؛ میراثی آرام در سایه ناآشنایی
نه گلدستههای سر به فلک کشیده دارد، نه نامش در زمره مشهورترین مساجد تاریخی شیراز شنیده میشود. مسجد «میرزا هادی» بنایی است کمنام اما پرهویت؛ محجوب، اما ریشهدار. اگرچه در سایه نامهای بزرگی چون «مسجد وکیل» و «مسجد نصیرالملک» ایستاده، اما در خود حکایتی از سنت و سبک معماری قاجاری را حفظ کرده که واجد ارزش تاریخی است و بهمثابه سندی زنده از ذوق، سلیقه و نیت خیر بانیان شیرازی در آن دوران قابل تأمل است.
رحیم ریاحی ماه، پژوهشگر تاریخ شیراز، در گفتوگو با ما موقعیت دقیق این مسجد را چنین توصیف میکند: «مسجد میرزا هادی در محله میدان شاه و در ابتدای گذر سنگسیاه قرار دارد؛ جایی که امروزه کمتر رهگذری میداند چه گنجی در دل کوچههای سادهاش نهفته است.»
بانی مسجد، میرزا هادی معدلالملک، داماد ابوالحسنخان مشیرالملک دوم بود. این مسجد در سال ۱۱۴۸ شمسی ساخته شد. تاریخ دقیق ساخت آن را میتوان بر کاشیکاری بالای سردر مسجد مشاهده کرد.
دستخط قاجار بر دیوار مسجد
ساخت این مسجد به دوره قاجار بازمیگردد. ریاحی ماه درباره بانی آن توضیح میدهد: «بانی مسجد، میرزا هادی معدلالملک، داماد ابوالحسنخان مشیرالملک دوم بود. این مسجد در سال ۱۱۴۸ شمسی ساخته شد. تاریخ دقیق ساخت آن را میتوان بر کاشیکاری بالای سردر مسجد مشاهده کرد.»
نکته قابل توجه، ارتباط زمانی ساخت این مسجد با سایر مساجد مهم شیراز است. به گفته این شیرازپژوه: «تاریخ ساخت مسجد میرزا هادی پس از مسجد مشیر است. این بنای تاریخی در سال ۱۳۸۰ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد.»
خشتخشت روایت یک عصر
اگر معماری را زبان زمان بدانیم، مسجد میرزا هادی با زبان معماری قاجاری، روایتی آرام و بیادعا دارد. در ساخت آن از مصالحی سنتی بهره گرفته شده است. ریاحی ماه میگوید: «عمده مصالح این مسجد، گچ و آجر است. ورودی اصلی آن در ضلع شمالغربی قرار دارد. پس از ورود، عبور از یک هشتی ما را به حیاط مرکزی میرساند. در بخش ورودی، تزئیناتی از نوع عرقچین به کار رفته است که جلوهای خاص به فضای آغازین مسجد داده است.»

او به ویژگیای دیگر نیز اشاره میکند که نشان از درک کارکردی بنا دارد: «برای تسهیل تردد نمازگزاران، در ضلع شرقی مسجد و در امتداد گذر سنگسیاه، دری دیگر تعبیه شده است که رفتوآمد مردم را آسانتر میکرد.»
هسته اصلی بنای مسجد در بخش جنوبی آن واقع شده است. ریاحی ماه با توصیف این بخش ادامه میدهد: «ضلع جنوبی شامل شبستانی است که دارای ۱۲ ستون سنگی است. در این شبستان محرابی نیز وجود دارد که جهت قبله را مشخص میکند.»
آب و سرو، دو شاهد بیصدا
در میانه حیاط، حوضی وجود دارد و در دو طرف آن دو باغچه قرینه قرار گرفته که هرکدام با درخت سرو کهنسالی مزین شدهاند.
حیاط مسجد نیز ساختاری متوازن و آرام دارد؛ فضایی برای سکوت و تأمل. این پژوهشگر با نگاهی دقیق میگوید: «در میانه حیاط، حوضی وجود دارد و در دو طرف آن دو باغچه قرینه قرار گرفته که هرکدام با درخت سرو کهنسالی مزین شدهاند. حیاط مسجد با ازارههای سنگ گندمک پوشیده شده و کاشیکاریهای تزئینی آن، از نوع معرق، آجرکاری و مشبک هستند که هر یک گوشهای از هنر آن دوره را به نمایش میگذارند.»
ماندگاری یک بنای تاریخی، تنها وابسته به ساخت آن نیست، بلکه مرمت و نگهداری نیز نقش کلیدی دارد. به گفته ریاحی ماه، «در قسمت حیاط خلوت ضلع شرقی، تعمیراتی بر روی آجرها و ازارهها صورت گرفته و همچنین رواقهای ضلع شرقی و غربی نیز مورد مرمت قرار گرفتهاند.»
مسجد میرزا هادی، بنایی است که سکوت آن از نوعی حضور آرام ولی تأثیرگذار سخن میگوید. در میان مساجد نامدار و پرزرق و برق، گاه لازم است سر برگردانیم و آنهایی را ببینیم که با فروتنی، تاریخ را نگه داشتهاند. این مسجد، اگرچه کمتر در قاب دوربینها و صفحه نشریات دیده شده، اما شایستگی آن را دارد که در حافظه معماری و فرهنگی شیراز جایگاهی درخور بیابد. پاسداری از چنین بناهایی، بیش از آنکه وظیفهای قانونی باشد، مسئولیتی فرهنگی است؛ تا خاطره شهر نه در سالنهای خاموش موزه، که در صفای حیاطهای قدیمی و زمزمههای شبستانها باقی بماند.
نظر شما