خبرگزاری شبستان__یاسوج:جهاد تبیین یک ضرورت نکارناپذیر برای روشنگری و مقدمهای برای تحول، اصلاح و مطالبهگری در شرایط حساس کنونی برای مقابله با تحریف واقعیتها از سوی دشمنان است.
با توجه به اینکه امروز رویارویی بین جبهه حق باطل در زمینه جنگ شناختی، روایتی و جنگ نرم وجود دارد، میطلبد که موضوع جهاد تبیین توسط افراد نخبه و دارای اطلاعات کافی در دستور کار قرار گیرد.
مقام معظم رهبری نیز از سالها قبل تاکنون حضور فوری در عرصه جهاد تبیین را یک ضرورت میدانند، زیرا دشمن با همه قوای خود در عرصه جنگ روایتی و شناختی به میدان آمده و میطلبد که بحث جهاد تبیین به عنوان یک اولویت در دستور کار قرار گیرد.
صهیونیسم بین الملل سالها با امپراتوری مالی و رسانهای که در اختیار دارد، سردمدار جنگ شناختی از طریق تحریف، دروغ، جعل و... در مقابله با جبهه حق قرار گرفته است.
خبرگزاری شبستان در استان کهگیلویه و بویراحمد با توجه به ضرورت بحث یهود شناسی و همچنین ویژگیهای خاصی که این قوم دارند، گفتگویی را با ستار هدایت خواه، استاد دانشگاه، پژوهشگر دینی، فعال فرهنگی و همچنین دبیر جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در استان انجام داده که در ذیل از نظر خوانندگان محترم میگذرد.
انتخاب این موضوع به عنوان جهاد تبیین(برای یهود شناسی) دلیل نخست این است که عرصه اصلی و مهمی که امروز در نبرد رویارویی بین جبهه حق و باطل وجود دارد، عرصه جنگ شناختی، روایتی و به تعبیری جنگ نرم است و در این عرصه برای مقابله با اقدامات و تلاشهای دشمن که عرصه اصلی نبرد ما است، باید بتوانیم به جهاد تبیین بپردازیم، یعنی در مقابل جنگ شناختی دشمن مهمترین، موثرترین و ضروریترین اقدام، جهاد تبیین است.
نکته دوم این است که فرمان فرمانده و ولی جبهه از چند سال قبلتر تاکنون حضور فوری در عرصه جهاد تبیین است، یعنی کسی که دیدبان تیزبین جبهه حق است فرمان داده که دشمن با تمام قوا در عرصه جنگ روایتی و شناختی به میدان آمده و راه و چاره مقابله با آن، جهاد تبیین است و آن را به عنوان یک فریضه فوری، قطعی و همگانی اعلام کردهاند که همه باید نقش خود را در این عرصه پیدا و ایفا کنند.
سردمدار این جنگ شناختی صهیونیسم جهانی و امپراتوری رسانهای که در اختیار آنها قرار دارد و سالها صهیونیسم که جلوه اصلی یهود در روزگار ما هستند با تسلطی که بر رسانههای مهم دنیا دارند، از طریق ویژگی خاصی که این قوم دارند (تحریف، جعل، دروغ و...) به جنگ با جبهه حق برخاستهاند.
نخستین هشدار خداوند به آدم ابوالبشر در قرآن، هشدار نسبت به دشمن و شناخت دشمنان است
در واقع اگر ما بخواهیم در عرصه جهاد تبیین نقش آفرینی کنیم، باید ببینیم کسی که سردمدار این جنگ تحریفی و شناختی است، چه کسی بوده و چه ویژگیهایی دارد؟، چه ترفندهایی را به کار میگیرد؟، در تاریخ چه سابقهای داشته و امروز در حال انجام چه کاری است؟
نکته چهارم این است که نخستین هشداری که خداوند به آدم ابوالبشر در قرآن میدهد، هشدار نسبت به دشمن و شناخت دشمنان است.
حتی قبل از اینکه آدم فریب شیطان را بخورد، خداوند در قرآن هم وجود دارد که میفرماید « فَقُلۡنَا یَـٰٓـَٔادَمُ إِنَّ هَٰذَا عَدُوࣱّ لَّکَ وَلِزَوۡجِکَ فَلَا یُخۡرِجَنَّکُمَا مِنَ ٱلۡجَنَّةِ فَتَشۡقَیٰٓ» . و ادامه آن از نسل آدم علیه السلام خداوند مومنان و جبهه حق را به شدت پرهیز داده از اینکه هم جبهه، همراه و پیوستگی با دشمنان خود داشته باشد.
خداوند میفرماید «ای مومنان! دشمنان من و دشمنان خودتان را هم جبهه نگیرید، پیوستگی با آنها نداشته باشید و در خط آنها قرار نگیرید» و این هشداری به ما بوده که نسبت به مسئله دشمن و دشمن شناسی جدیت تام و تمامی داشته باشیم.
نکته پنجم این است که در میان همه دشمنان جبهه حق قرآن میفرماید «سرسختترین و شدیدترین شگردها و شیوههای دشمنی را قوم یهود دارند».
عبرت آمیزترین داستان قرآن، داستان قوم بنی اسرائیل است
بنابراین شناخت یهود به عنوان دشمن سرسخت، کینه توز و در واقع خیره سر جبهه حق جز ضروریات است و به همین دلیل ما در ذیل جهاد تبیین بحث یهود را مطرح کردیم.
نکته بعدی این است که طبق آیات قرآن در واقع عبرت آمیزترین داستانی که قرآن ذکر کرده، داستان قوم بنی اسرائیل است.
خداوند ضمن اینکه توصیه میکند که ما از تاریخ عبرت بگیریم، یکی از اقوامی که داستان آن بسیار در قرآن آمده، قوم بنی اسرائیل را تحلیل فراوان می کند.
برخی از مفسران در ذیل آیه ۲۴۶ سوره بقره که میفرماید «أَلَمْ تَرَ إِلَی الْمَلَإِ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ...»، معنی «أَلَمْ تَرَ» این است که مسلمانان با دقت تاریخ بنی اسرائیل را بخوانند، زیرا خواندن تاریخ بنی اسرائیل طبق این آیه، یک ضرورت است؛ ضمن اینکه همه تاریخ مستدل و مستند برای ما یک ضرورت به نظر میرسد.
در رویارویی امروز ما جریانی که در مقابل جبهه حق و انقلاب اسلامی صف آرایی کرده، قوم یهود و بنی اسرائیل است که امروز صهیونیسم جهانی آن را نمایندگی میکند.
مهمترین مسئله در زندگی انسان، ایستادن در میدان حق و مبارزه با باطل است
چرا جهاد تبیین برای یهود شناسی باید از قرآن باشد؟ نخست اینکه قرآن برای تبیین حق و باطل نازل شده و یکی از مهم ترین دلایل نزول قرآن تبیین حق و باطل است، چون مهمترین مسئله در زندگی انسان شناخت حق و باطل، ایستادن در میدان حق و مبارزه با باطل است.
شکلگیری این قوم عمدتا در زمان حکومت حضرت یوسف علیه السلام در مصر است که بعد از رحلت حضرت و حکومت فراعنه، بنی اسرائیل دچار ضعف زبونی شدند و در واقع به وسیله فراعنه به استضعاف کشیده شدند .
بر اساس وعدهای که حضرت یوسف علیه السلام داده بود، قرار بود که منجی موعودی بنی اسرائیل را از این وضعیت نجات دهد و آن شخصی به نام حضرت موسی علیه السلام بوده که حدود ۴۰۰ سال طول میکشد که در شرایط بسیار سختی به سر میبرند، به گونهای که اینها حتی مدیریت خانواده خود را نیز بر عهده نداشتند؛ یعنی کسانی که از نسل حضرت یعقوب علیه السلام بودند به آنها سبطی میگفتند (نواده و فرزند) که ۱۲ سبط بودند .
قبل از خانوادههای سبطی، یعنی از زمان بنی اسرائیل تحت مدیریت یکی از غبطیان (طرفداران فرعون) بودند، به گونهای که اینها حتی از اداره خانواده خود به شدت منع شده بودند، ولی در هر حال مطرح شدن یک جریان قوی در تاریخ به نام بنی اسرائیل در دوران حضرت موسی علیه السلام است.
از زمان تولد حضرت موسی علیه السلام که طبق پیشینه و پیشبینیهایی که صورت گرفته بود و حتی برخی از منجمان و پیشگویان تولد فرزندی را که به عنوان منجی است و بساط فرعون را جمع آوری میکند و این موضوع را به فرعون اطلاع داده بودند.
مادر حضرت موسی از ترس فرعون کودک خود را به رود نیل انداخت
در روایت نیز تاکید شده که فرعون تلاش میکرد تا این فرزند متولد نشود، ولی به صورت اعجاز گونه و طبق برخی از روایات بر خلاف تلاشها و برنامههای فرعون برای اینکه حضرت موسی متولد نشود و طبق تدبیری، مردان بنی اسرائیل را از شهر خارج کردند و به بیابان برده بودند، ولی در نهایت در خود کاخ فرعون نطفه این فرزند منعقد و دوران بارداری مادر حضرت موسی علیه السلام علی رغم مراقبتهای فراوانی که از طرف فرعونیان برای عدم باردار شدن زنان صورت گرفت، این دوران بارداری یا مخفی بوده یا اینکه باردار بودن مادر حضرت موسی چندان مشخص نبوده .
این فرزند متولد شد و از ترس فرعونیان مادر حضرت موسی ماموریت یافت که کودک خود را با گذاشتن در صندوقچهای، او را در رود نیل بیندازد .
یکی از پرتکرارترین داستانها در قرآن علاوه بر قوم بنی اسرائیل، داستان حضرت موسی علیه السلام است و در ۳۴ سوره قرآن ۱۳۶ مرتبه نام حضرت موسی علیه السلام تکرار شده است .
همسر فرعون که صاحب فرزند نمیشد، دستور داد تا صندوقچه را از آب بیرون آوردند و مشاهده کرد که داخل آن بچه ای قرار دارد و با اصرار فراوان به فرعون، این کودک در کاخ فرعون پرورش یافت.
موسی وقتی به رشد و کمال مطلوب رسید، قرآن میفرماید «ما به او حکمت و دانش دادیم». وقتی موسی بزرگ شد، بین مردم رفت و برای فرعون خبرها را میآورد، ولی اصل کار ارتباط با مردم بود. مردم نمیدانستند که این موسی همان منجی وعده داده شده برای نجات آنها است ولی موسی درد و دلها، مشکلات و ظلمهایی که بر آنها روا داشته میشد را میشنید و چون درد میکشید، منتظر فرصت بود تا به ماموریت خود عمل کند.
بعد از اینکه موسی در بازار یکی از قبطیها را میکشد، به وی خبر میرسد که به عنوان قاتل شناسایی شدی و موسی نیز مخفیانه از مصر خارج میشود و شبها در حال حرکت بود تا به سرزمینی به نام «مدین»بین شامات امروزی و عربستان میرسد.
موسی بعد از مدتی به مصر برمیگردد و ماموریت پیدا میکند که فرعون را دعوت کند.
موسی به پیامبری مبعوث میشود و دو ماموریت پیدا میکند (طبق سوره شعرا و آیه ۸۷ سوره یونس) باید بنی اسرائیل را از شر ظلم و ستم فرعونیان نجات دهی و به همراه برادرت برای قوم خود در مصر خانههایی پیش بینی کنید و نماز را برپا دارید و مومنان را مژده دهید.
حضرت موسی به صورت شبانه قوم خود را برای رهایی از ظلم و ستم فرعونیان از مصر خارج کرد و فرعون و فرعونیان با لشکر خود به دنبال اینها به راه افتادند.
حضرت موسی به همراه قوم خود از سمت دریای سرخ به طرف صحرای سینا و فلسطین حرکت کردند و از کنار ساحل دریا در حرکت بودند، فرعونیان نیز مسیر آنها را پیدا کردند و به دنبال آنها راه افتادند (سوره شعرا آیات ۶۱ تا ۶۳) داستان تعقیب بنی اسرائیل را توسط فرعونیان ذکر کرده است.
«یهود»، قومی بهانه گیر
خداوند ویژگیهایی را برای قوم بنی اسرائیل ذکر میکند که خداوند به این قوم نعمتهای ویژهای عطا میکند و بیشترین پیامبر را برای این قوم قرار داد.
یکی دیگر از ویژگیهایی که خداوند برای قوم بنی اسرائیل قرار داد، به آنان فضیلت و برتری عطا نمود که آن را به دیگر اقوام نیز عطا نکرده است.
نجات از دست فرعون، شکافته شدن دریا برای عبور قوم بنی اسرائیل، نعمتهای فراوان، فضیلت و برتری، آنها را بهترین امت در آن زمان قرار داد و ... از جمله ویژگیهایی بود که خداوند برای آنها قرار داد ولی خداوند بدیهایی را برای آنها ذکر میکند.
نخستین آن «بهانه گیری» است. قوم بنی اسرائیل بسیار بهانه جو بودند و وقتی که مورد تعقیب فرعون قرار گرفتند، وقتی جمع فرعونیان را دیدند، ترسیدند که گرفتار شوند ولی حضرت موسی گفت نترسید، خداوند با ما است.
هرچه فرعونیان نزدیکتر میشوند، قوم بنی اسرائیل بهانهگیری میکنند و فریاد میکشند که خداوند به حضرت موسی میفرماید «عصای خود را به دریا بزن».
ماجرای فوران ۱۲ چشمه
هنگام باز شدن دریا و عبور قوم بنی اسرائیل، ولی اینها میترسند و بهانه میگیرند که برای هر قبیله راهی جداگانه باز شود، به فرمان خداوند ۱۲ راه جداگانه برای هر یک باز میشود و هر قبیله میتوانند حرکت قبیله دیگر را مشاهده کند.
وقتی این قوم از دریا عبور کردند و بعد از عبور از صحرا، تشنه میشوند و از حضرت موسی درخواست آب میکنند که خداوند به حضرت موسی میفرماید «عصای خود را به سنگی بزن و زیر آن آب جاری میشود»، ولی این قوم که ۱۲ طایفه هستند به بهانهجویی میپردازند که چه طایفهای ابتدا باید از آب استفاده کنند.
با درخواست حضرت موسی از خداوند، ۱۲ چشمه از زیر این سنگ فوران میکند و هر طایفه میتوانند از چشمه خود استفاده کنند.
بعد از رفع تشنگی در بیابان، آنها بهانه غذا را مطرح میکنند و حضرت موسی از خداوند درخواست میکند، خداوند نیز از آسمان میوهها و غذاهای بهشتی برای آنها میفرستد. بنی اسرائیل می گویند ما از یک نوع غذا خسته شدیم و درخواست غذاهای متنوع میکنند و آنها بهانه جوییهای متعدد و به شکلهای مختلف مطرح میکنند که این تنها یکی از ویژگیهای آنها است.
ادامه دارد....
نظر شما