به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان: کتاب «قوه چهارم؛ مدل فرهنگی کاهش آسیب های اجتماعی در ایران» تالیف «الهام ستاری» کارشناس مسایل ایران و رئیس اسبق کمیته فرهنگ عمومی شورای اجتماعی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ در آستانه سی و ششمین دوره از نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به همت انتشارات «رجال» روانه بازار نشر ضد.
بر پایه این گزارش: دنیای امروز شاهد است که آسیبهای اجتماعی چونان چالشهای پیچیده و چندبعدی، بر ثبات و سلامت جامعه اثر گذاشته است. «قوه چهارم» با عرضه یک مدل فرهنگی نوین، به بررسی ریشههای این آسیبها در بستر جامعه ایران میپردازد و راهکارهایی عملی برای کاهش آنها پیشنهاد میدهد.
این اثر با ترکیب نظریههای جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی، نشان میدهد که چگونه فرهنگ میتواند همچون قوه چهارم، در کنار نهادهای قانونی، اجرایی و قضایی، نقش محوری در پیشگیری و مهار آسیبهای اجتماعی ایفا کند؛ بنابراین مخاطبان این اثر از پژوهشگران و سیاستگذاران گرفته تا فعالان اجتماعی، میتوانند با مطالعه این اثر با ابزارهای فرهنگی مؤثر برای ایجاد تغییرات پایدار آشنا شوند.
در واقع در این کتاب، با عبور از تحلیلهای کلیشهای، به یک مدل کاربردی دست یافتهایم که نشان میدهد چگونه میتوان با ترمیم نهادهای فرهنگی، تقویت سرمایههای نمادین و بازتعریف هویت جمعی، جامعهای مقاوم و کم آسیب ساخت. این مدل، حاصل پژوهشهای میدانی و تلفیق دانش بومی با نظریههای پیشرفته علوم اجتماعی است.
چرا «قوه چهارم» را بخوانیم؟
- عرضه اولین مدل جامع بازسازی فرهنگی برای کاهش آسیبها در ایران.
- نقد سازنده سیاستهای فرهنگی گذشته و پیشنهاد راهبردهای عملیاتی.
- بررسی نقش رسانه، آموزش، فرهنگ، هنر و دین در بازآفرینی فضای اجتماعی.
- مطالعه موردی تجربیات موفق داخلی و بینالمللی.
«قوه چهارم» فقط یک تحلیل نظری نیست؛ راهنمایی است برای اقدام تا با تکیه بر سرمایههای فرهنگی ایران، جامعهای مقاوم و سالم بسازیم.
این کتاب برای چه مخاطبانی است؟
- سیاستگذاران و مدیران فرهنگی که به دنبال الگوهای اجرایی هستند.
- پژوهشگران علوم اجتماعی که دغدغه مدلسازی بومی دارند.
- فعالان مدنی و مؤسسات مردمی که به فرهنگ بهعنوان ابزار تغییر باور دارند.
- همه کنشگرانی که معتقدند فرهنگ، «قوه چهارم» تحول جامعه است.
مروری بر فصلهای کتاب (قوه چهارم)
فصل اول مسأله تحقیق بیان میشود. پس از آن، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف و سؤالات تحقیق، قلمرو زمانی و مکانی، نوآوری و نتایج مورد انتظار تشریح میشوند، در انتها تعاریف عملیاتی تحقیق ارائه میگردند.
فصل دوم به ادبیات تحقیق و مباحث نظری میپردازد. در این قسمت نظریاتی که در این حوزه مطرح شده بررسی میشود اما مطالب در این چارچوب محصور نشده است. بر همین اساس، ارزش های اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران و شاخص های فرهنگی با توجه به مساله ابعاد و جلوه های فرهنگ، ویژگی های اساسی فرهنگ و اهمیت فرهنگ از منظر سید روحالله موسوی خمینی و سیّد علی خامنهای رهبران انقلاب اسلامی مورد واکاوی قرار میگیرند. همچنین با توجه به مساله این پژوهش که به دنبال تحلیل کارکرد نهاد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است از نظریه نهاد گرایی هم سخن به میان آمده است.
سیاستگذاری عمومی توسط نهادها، برای حل مسائل در دو حوزه فرهنگی و اجتماعی بر اساس سیاست فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار خواهد گرفت تا به نقش و جایگاه دولت در برنامه ریزی فرهنگی و نقش نهادهای فرهنگی تصمیم گیرنده در نظام تبیین شود که در نهایت مخاطب این اثر به ارتباط این نهادها در حوزه سیاستگذاری و اجرا دست مییابد.
قلمرو زمانی این پژوهش که به دوران ریاست جمهوری سال های پایانی دهه نود مربوط میشود، اهداف و راهبردهای بخش فرهنگ در دولت یازدهم و دوازدهم را به عنوان مباحث اصلی مورد توجه قرار داده است تا ضمن تحلیل سیاستگذاری اجتماعی برای مدیریت آسیب های اجتماعی در ایران؛ گذشته و حال، برنامه و خط مشی دولت دوازدهم برای مدیریت آسیب های اجتماعی با بررسی وظایف (قوانین و مقررات) در حوزه آسیب های اجتماعی و اعتبارات آسیب های اجتماعی مورد تحلیل قرار گیرد.
در فصل سوم، نظریه برخاسته از داده ها به عنوان روش تحقیق، مورد استفاده قرار گرفته است که جامعه آماری، بستر تحقیق، معیارهای انتخاب مصاحبه شوندگان، ابزار گردآوری داده ها، نحوه اجرای مصاحبه های عمیق توضیح داده شده است. گراندد برای موقعیتی مناسب است که دانش ما در مورد آن محدود است و تئوری قابل اعتنا در آن موجود نیست که بتوان بر اساس آن فرضیهای برای آزمون تدوین کرد. روش تحقیق آمیخته (کیفی-کمی) است، ابتدا با روش کیفی به تحلیل موضوع پرداخته می شود و بنابراین متغیر مستقل و وابسته وجود ندارد، سپس در فصل ۴ با روش AHP به تحلیل نتایج حاصل از روش کیفی پرداخته خواهد شد.
با توجه به اینکه تاکنون مدلی برای سیاستگذاری فرهنگی در حوزه مساله آسیب های اجتماعی وجود نداشته که موفقیت یا عدم موفقیت آن را بسنجیم، سوال دیگر تحقیق به این صورت در نظر گرفته شده است: طراحی مدل سیاستگذاری فرهنگی در حوزه کاهش آسیب های اجتماعی چگونه است؟ برهمین اساس، ابتدا مدل ترسیم خواهد شد و سپس بر اساس نتایج مدل، فرضیه ها برای سنجش در فصل چهار تدوین شده است. نظریه پرداز زمینه بنیان در زمینی متشکل از داده های پراکنده متعدد و متنوع سیر می کند. تولید نظریه، نه پیش از پژوهش، بلکه به طور کامل در فرایند پژوهش صورت می گیرد. تولید یک نظریه از داده ها، به معنای آن است که بیشتر مفاهیم و فرضیه ها نه تنها برآمده از داده ها هستند، بلکه به طور نظام مندی در جریان تحقیق در ارتباط با داده ها بهبود می شود.
فصل چهارم با عنوان تجزیه و تحلیل داده ها، با نگاهی به ارزشیابی سیاست ها و قوانین؛ از نظریه تا عمل، به بررسی نقش و کارکرد فرهنگ، هنر، دین و رسانه در مساله آسیب های اجتماعی و وضعیت سلامت اجتماعی در میان ایرانیان (آسیب شناسی کارکرد نهادها) می پردازیم و سپس مدل سیاست گذاری فرهنگی در مساله آسیب های اجتماعی با استراتژی داده بنیاد تبیین و ارائه خواهد شد.
فصل پنجم با عنوان نتایج و پیشنهادها، یافته های پژوهش (بخش کیفی) و یافته های پژوهش (بخش کمّی)، نوآوری تحقیق، سهم علمی تحقیق، پیشنهادات تحقیق، بیان مشکلات و محدودیت های انجام تحقیق، این پژوهش به پایان می رسد. همچنین در فصل پیوست به صورت مبسوط تمامی اسناد مهم ارائه شده است.
به منظور بررسی هرچه بیشتر این اثر گفت وگویی را با «الهام ستاری» داشته ایم که در ادامه می خوانید:
«الهام ستاری» در گفتوگویی با خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان، در مورد کتاب «قوه چهارم» اظهار کرد: پیمایش های ملی متعددی در حوزه فرهنگی و اجتماعی در سه دهه گذشته انجام شده تا تصویر درستی از وضعیت جامعه ایرانی به مسئولان ارشد نظام ارائه شود. در سالهای گذشته ارگانهای دولتی بیشتر فعالیت هایشان معطوف (صرف) انجام فعالیتهای فرهنگی و هنری بوده است و از وظیفه اصلی خود که برنامه ریزی و مشارکت در سیاستگذاری ها بوده، غفلت کرده اند که در صورت تداوم، تبعات ناگواری نسبت به سیاستگذاری فرهنگی، وارد میشود.
این پژوهشگر تصریح کرد: این تحقیقات در زمینه آسیب های اجتماعی تمرکز خود را بر روی هنجارها و قوانین اجتماعی، کنترل انحرافات اجتماعی، جنبه های سیاسی آسیب های اجتماعی، جنبه های اقتصادی آسیب ها و ... قرار داده اند، اما این پژوهش ها و مطالعات تاکنون به واکاوی محتوایی سیاستگذاری فرهنگی موجود در این حوزه نپرداخته اند و این سؤال که (نقش سیاستگذاری فرهنگی در حوزه کاهش آسیب های اجتماعی چیست؟) توجه بسیار کمی در متون تخصصی، مقاله ها، و تحقیقات را به خود معطوف کرده است که بر این اساس، تلاش من این بود تا در این اثر به بررسی دقیق و عمیق این موضوع بپردازم تا در نهایت بتوانیم پاسخگوی سئوالات مهمی در این عرصه باشیم.
ستاری تصریح کرد: البته از آنجایی که ما نمیتوانیم برداشتها و تحلیلهای غرب درباره آسیبهای اجتماعی را برای اصلاح جامعه استفاده کنیم، باید به مجموعهای از مباحث نظری و معرفتی در اسلام و قانون اساسی بپردازیم در نتیجه مطالعه نظریههای غربی درباره آسیبهای اجتماعی بیانگر این واقعیت است که در تعریف آسیب اجتماعی و مصادیق آن، اختلاف نظرهای اساسی با نظریهپردازان غربی داریم. رفتار و عملی ممکن است در یک فرهنگ خاص قابل قبول باشد اما در موارد دیگر غیرقابل قبول و ناپسند قلمداد شود؛ اینکه در نگرش اسلام، آسیب اجتماعی به چه معنا است؟ معنای آسیب اجتماعی در نگرش اسلامی با نگرش غربی چه هستند؟ بسیار مهم است. پس از مبانی نظریِ اسلامی، باید از سطح نظری به سطح تجربی پا نهاد و به شناسایی و زدودن آسیبهای اجتماعی پرداخت. در واقع، این مسأله در خلاء شکل نگرفته است و مشاهده تشدید ابتلاء به آسیبهای اجتماعی چاره اندیشی، راههای علاج و درمان را ضروری خواهد کرد.
وی ادامه داد: با نگاهی به بیانات رهبر معظم انقلاب می توان موضوعاتی را که به صراحت رصد آنها در سخنان ایشان یاد شده موضوع های فرهنگی عنوان کرد. این که مسائل فرهنگی کشور از جمله مباحثی هستند که باید به طور دائم مورد رصد قرار گیرند و اگر مزاحماتی وجود دارد، آن ها را برطرف کنند.
گفتنی است: کتاب قوه چهارم به نویسندگی دکتر الهام ستاری و توسط انتشارات رجال در تیراژ ۱۰۰۰ نسخه در ۴۱۷ صفحه با قیمت ۷۰۰ هزار تومان راهی بازار نشر شد.
این دومین اثر شاخص علمی از نویسنده است؛ کتاب اول او با عنوان «حقوق زنان ایرانی و سیاست خارجی آمریکا» حقوق مدنی سیاسی زن در ایران و آمریکا را به صورت علمی برای اولین بار مورد بررسی قرار می داد که این اثر نیز از سوی موسسه انتشارات امیرکبیر در ۱۸۲ صفحه، با شمارگان ۵۰۰ نسخه و به قیمت ۱۵۰ هزار ریال در سال ۱۳۹۶ منتشر شد.
نظر شما