روایت مسجدی با چهل معلم؛ اینجا هیچ معلمی بازنشسته نمی‌شود

اینجا کلاس‌ها زنگ نمی‌خورند، تخته‌ای نیست، اما درس‌ها جاری‌اند؛ در مسجدی که چهل معلم، از جوان‌ترین دانشجو تا باتجربه‌ترین بازنشسته، یک‌صدا درس انسانیت، ایمان و دانش می‌دهند. جایی که نه برای نمره، که برای رشد، جمع می‌شوند و ثابت می‌کنند معلمی، نه شغل، که یک سبک زندگی است.

خبرگزاری شبستان - مهدی رحمانیان| در شرق شهر جهرم، مسجدی هست که صدای زنگ مدرسه در آن به شیوه‌ای متفاوت شنیده می‌شود. نه نیمکت‌های چوبی دارد، نه زنگ تفریح و نه ناظم. اما کلاس دارد. معلم دارد. و شاگردانی که در فضای بی‌تکلف مسجد، گره‌ای از درس و زندگی‌شان باز می‌شود. مسجد امام حسین(ع) جهرم، حالا دیگر فقط محلی برای نماز نیست؛ خانه‌ای دوم برای بیش از چهل معلمی است که دل‌شان برای آموزش و تربیت نوجوانان این شهر می‌تپد.

مسعود گواهیان، مدیر کانون فرهنگی هنری این مسجد، خودش از جنس همین معلم‌هاست. سال‌ها در مدرسه تدریس کرده و بیشتر وقتش را در مسجد می‌گذراند. وقتی درباره حضور پررنگ معلمان در این مسجد می‌پرسیم، می‌گوید: «اینجا معلم فقط پای تخته نمی‌ایستد. کلاس قرآن و اخلاق داریم، احکام می‌خوانیم، پرسش و پاسخ داریم، مشاوره تحصیلی و تقویتی هم هست. بچه‌ها بعد از مدرسه مستقیم می‌آیند مسجد؛ چون می‌دانند کسی هست که کمک‌شان کند، بی‌منت.»

روایت مسجدی با چهل معلم؛ اینجا هیچ معلمی بازنشسته نمی‌شود

به تازگی موسسه علمی کوچکی هم در دل مسجد شکل گرفته که پایه‌گذارانش همان معلم‌های مسجدی‌اند. گواهیان می‌گوید این موسسه قرار است ساختارمندتر به بچه‌ها کمک کند، برای کنکور، امتحانات نهایی و حتی مهارت‌آموزی.

او از شب‌هایی می‌گوید که بچه‌ها بعد از نماز مغرب و عشا در مسجد می‌مانند و معلم‌ها، بی‌هیچ چشم‌داشتی، کنارشان می‌نشینند و سخت‌ترین مفاهیم را برایشان آسان می‌کنند.

من خودم محصول همین مسجد هستم. اینجا بزرگ شدم، اینجا یاد گرفتم. حالا نوبت من شده که سهم خودم را ادا کنم.

مسجد؛ جایی برای ادامه کلاس زندگی

محسن رحمانیان، معلم بازنشسته‌ای که سه دهه در مدارس جهرم تدریس کرده، حالا یکی از ستون‌های این مسجد است. خودش می‌گوید: «از وقتی بازنشسته شدم، فرصت بیشتری برای کارهای فرهنگی پیدا کردم. توی مسجد احساس می‌کنم هنوز معلمم. هنوز مفیدم. بعضی شب‌ها بچه‌ها با برگه‌های تمرین ریاضی‌شان می‌آیند پیشم، بعضی وقت‌ها هم فقط می‌خواهند درد دل کنند. این‌جا فقط درس نیست، دلگرمی هم هست.»

و از معلم جوانی که هم دانشجوست و هم مشغول تدریس در مسجد، وقتی می‌پرسیم چرا وقتش را اینجا می‌گذارد، لبخند می‌زند و می‌گوید: «من خودم محصول همین مسجد هستم. اینجا بزرگ شدم، اینجا یاد گرفتم. حالا نوبت من شده که سهم خودم را ادا کنم. حضور ما توی مسجد فقط آموزش نیست، بلکه الگوسازی‌ هست. وقتی بچه‌ها می‌بینن یک معلم جوان کنارشان هست، برایشان انگیزه می‌شود تا خودشان تلاش کنند.»

روایت مسجدی با چهل معلم؛ اینجا هیچ معلمی بازنشسته نمی‌شود

در گوشه حیاط، رضا آشفته بین بچه‌ها نشسته و تمرین نگارش‌شان را تصحیح می‌کند. از او می‌پرسم چرا هنوز می‌آید. بی‌آن‌که سر بلند کند، با لبخند جواب می‌دهد: «این کلاس‌ها، شاید حقوق نداشته باشد، ولی به من آرامشی می‌دهد که سال‌ها در محیط اداره ندیدم. اینجا معلمی قشنگ‌تر است. برای دل بچه‌هاست، نه دفتر نمره.»

این کلاس‌ها، شاید حقوق نداشته باشد، ولی به من آرامشی می‌دهد که سال‌ها در محیط اداره ندیدم. اینجا معلمی قشنگ‌تر است. برای دل بچه‌هاست، نه دفتر نمره.

از اتاقی دیگر صدای مرور جدول ضرب می‌آید. آقای ابراهیمی، معلم ریاضی و از اعضای قدیمی مسجد، با چند پسر بچه روی زمین نشسته‌اند و تمرین می‌کنند. وقتی خستگی در صدایش پیدا می‌شود، یکی از بچه‌ها می‌گوید: «آقا اجازه، دوباره بپرس!»

آقای ابراهیمی، در میان لبخند، رو به من می‌گوید: «اینجا کلاس رسمی نیست، اما بچه‌ها جدی‌اند. من بعد از مدرسه خسته‌ام، ولی وقتی می‌رسم مسجد، انگار همه خستگی‌ها بیرون می‌ماند. شاید دلیلش این باشد که اینجا هم‌نفس بودن، از روی مهر است نه وظیفه.»

روایت مسجدی با چهل معلم؛ اینجا هیچ معلمی بازنشسته نمی‌شود

نه فقط آموزش؛ بلکه همدلی

در زمانی که بسیاری از روابط انسانی به حداقل رسیده و بچه‌ها ساعت‌های زیادی را پای صفحه گوشی می‌گذرانند، مسجد امام حسین(ع) توانسته مأمنی امن برای رشد فکری، تحصیلی و اخلاقی نوجوانان باشد. اینجا هنوز گفت‌وگو زنده است، یاد دادن و یاد گرفتن جریان دارد، و معلم‌هایی که نه از سر وظیفه بلکه با عشق آمده‌اند.

مسجد اگر روزی فقط جای عبادت بود، حالا در جهرم تبدیل شده به بستری برای تربیت نسلی تازه؛ نسلی که در سایه همت معلمان مسجدی، درس را با زندگی معنا می‌کنند.

کد خبر 1815619

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha