به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از گیلان_ نوشین کریمی
وقتی گرفتاریم، مریض می شویم و یا مریض داری می کنیم هیچ چیز آراممان نمی کند جز اینکه تمام توسلمان می شود تراوش اعتقادات قلبی که یادمان می اندازد خدا برای تسکین دل های پریشان ما معصومینی را قرار داد که بی بهانه می توانند شنوای دردها و نیازهایمان باشند.
دهه، دهه کرامت است و باز فرصتی پیش آمده تا استانمان میزبان کاروان «زیر سایه خورشید» باشد تا ابر تیره غم گرفته را کنار بزند و در آسمان آبی امیدواریمان بتابد.
کاروان از روز میلاد حضرت معصومه (س) طبق برنامه ریزی های انجام شده به گوشه و کنار محفلی و مجلسی دعوت شدند تا حال و هوای صاحبان دلتنگی را آرام کنند اما اینجا، بیمارستان کودکان ۱۷ شهریور رشت، بخش بیماران خاص، چشمانی منتظر و خیس از اشک، راه را برای ورود این کاروان ستاره می بارند تا سو سویی به قلبشان برسد، برای امیدی که ناامید نشود برای شفای جگر گوشه هایشان.

کودکان معصومترین فرشتگان روی زمین هستند. اما وقتی این میوه های زندگی تب می کنند یک خانواده سراسیمه و بی تاب می شود. و اگر یک تب ساده نباشد گاهی زندگی می پاشد و حالا امروز تمام توسل این پدران و مادران مضطرب به تکه ای از خورشید که از آسمان مشهد رسیده بود گره خورده بود.
صحنه های اشک و بغض و حیرت را در حبس دلتنگی و فریادی که با امام رضا، رضا جااانم میدیدم و می شنیدم دلم را قرص می کند به ضریح هشتمین امام.

لابه های جمعیت مادری فرزندش را زیر پرچم بارگاه ملکوتی امام رضا(ع) برد و آقا را به جوادش قسم داد تا باب الجواد، باب دل این دل های شکسته را باز کند.
پرستارها در حین انجام وظایفشان، ریز ریز اشک میریختند و زیر لب شفا می خواستند برای هر عزیزی که هر روز روی این تخت های سرد بیمارستان، تن های نحیف و دارو گرفته را مراقبت می کنند و شاهدند چقدر در این اتاق ها نماز حاجت خوانده شده و صدای دعاها بلند بوده...

به ریشه های پرچم نگاه کردم، به دستانی که از روی پرچم به جهت تبرک بر سر و صورت و چشم ها کشیده میشد.
ایمان دارم این همه توسل از نگاه مهربان آقا جانمان دور نمی ماند...




نظر شما