به گزارش خبرگزاری شبستان از فارس، صدای مسجد، اگر دل بنوازد، دلها را میرباید. اما اگر نتواند همنوا با زبان و ذهن جوانان امروز باشد، هر چقدر هم که صادقانه و از سر دلسوزی گفته شود، در همان گام نخست، راه را بر ماندگاری میبندد.
مسجد، از دیرباز، خانهی دلهای بیقرار بوده است؛ جایی که نسلهای گوناگون، از کودکی تا کهنسالی، زیر سقف مهرآمیز آن گرد آمدهاند تا لحظاتی از زندگی خود را به راز و نیاز و پرورش روح اختصاص دهند. اما این روزها، در هیاهوی رنگارنگ زندگی مدرن و هزاران سرگرمی بیرون از این چهارچوب مقدس، دغدغهی اصلی متولیان امور دینی این شده است: چگونه میتوان جوانان را به مسجد بازگرداند؟
در میان حجم انبوه تحلیلها و نسخهپیچیها، یک نکته مغفول نمانده است: سخن گفتن با جوان، هنری میطلبد که فراتر از صرفاً ادای کلمات باشد. مسجد برای جوان باید جایی باشد که در آن، زبان حال او شنیده شود و نیازهای فکری و روحیاش درک گردد. دیگر نمیتوان تنها با سخنرانیهای طولانی و سنتی، دل نوجوانی را که عادت به سرعت، تنوع و هیجان دارد، به صفهای مسجدی گره زد. باید زبان سخنران، نو شود؛ بیانی روان، کوتاه، مستند و شیرین که هم جان را سیراب کند و هم ذهن را به پرواز درآورد.

جوان، کلام نو میخواهد
در همین زمینه، رقیه بابایی، کارشناس حوزه دین و مبلغ دینی، با تکیه بر تجربیات میدانی خود، نگاهی نقادانه و در عین حال راهگشا به این مسئله داشته است. او معتقد است که راز جذب جوانان به مساجد، در بازنگری اساسی در شیوههای گفتار و مراسم مذهبی نهفته است. در ادامه، پای صحبتهای او مینشینیم؛ سخنانی که از دل برآمده تا شاید بر دل بنشیند و راهی تازه برای احیای حیات مساجد پیش پایمان بگذارد.
یکی از مواردی که موجب خستگی و ملالت جوانان میشود، انجام سخنرانیهای طولانی یکساعته یا بیشتر از آن است که به هیچ وجه برای جوان تازهمسجدی قابل قبول نیست.
این کارشناس حوزه دین و مبلغ دینی، در گفتوگویی با ما، یکی از جدیترین دلایل گریز جوانان از مسجد را در شیوهی سخن گفتن وعاظ و مداحان میداند. او میگوید: «یکی از مواردی که موجب خستگی و ملالت جوانان میشود، انجام سخنرانیهای طولانی یکساعته یا بیشتر از آن است که به هیچ وجه برای جوان تازهمسجدی قابل قبول نیست.»
اعتدال، رمز ماندگاری
این حرف، نه از سر دلخوری بلکه حاصل سالها تجربهی حضور میدانی او در فعالیتهای دینی است. به باور بابایی، رعایت حد اعتدال در گفتار و زمان، نقش مهمی در علاقهمند کردن نسل جدید به محافل مسجدی دارد. او هشدار میدهد که: «عدم رعایت حد اعتدال در سخنرانیها موجبات گریز جوانان از مساجد را فراهم خواهد ساخت (البته سخن با محتوا این احتمال را کم میکند). بنابراین سخنرانیها باید حداکثر ۳۰ تا ۴۰ دقیقه انجام شود.»

اما فقط کوتاه بودن زمان سخنرانی کافی نیست. محتوای سخن هم باید متناسب با ذهن و زبان جوان امروز باشد. خانم بابایی بر این نکته تأکید میکند که مبلغ دینی باید از ابزارهای متنوعی برای تأثیرگذاری بهره بگیرد: «در این مدت، مبلغ باید از آیات قرآن، احادیث، اشعار، پندها و اندرزها و داستانها استفاده کرده و کلام خود را با بیانی شیوا و جذاب برای مخاطبان جوان ارائه کند، تا به ذائقه آنان شیرین آید و شاهد حضور مستمر آنان در مسجد شود.»
مبلغ باید از آیات قرآن، احادیث، اشعار، پندها و اندرزها و داستانها استفاده کرده و کلام خود را با بیانی شیوا و جذاب برای مخاطبان جوان ارائه کند، تا به ذائقه آنان شیرین آید و شاهد حضور مستمر آنان در مسجد شود.
داستان؛ جادوی منبر
به تعبیر دیگر، جوان امروز با زبان خشک و کلیشهای ارتباط نمیگیرد؛ بلکه با داستان، با مثال، با لطافت کلام و شیرینی بیان است که میتوان او را پای منبر نشاند.
خانم بابایی همچنین نگاهی انتقادی اما سازنده به مداحیها دارد: «مداحیها هم باید کوتاه و مستند بیان شوند. لذا خطیب و مداح باید حق مطلب را به خوبی ادا کنند، تا جوانان از این طریق به مساجد جذب شوند.»

در واقع آنچه او ترسیم میکند، یک الگوی هوشمندانه و بهروز از مراسم مسجدی است؛ مجلسی که در آن، سخنران و مداح هر دو نه برای پر کردن وقت، بلکه برای اثرگذاری واقعی به میدان آمدهاند. چنین مسجدی، برای جوان امروز، ملالآور نیست و میتواند به پناهگاه فکری و آرامش روحی تبدیل شود.
نظر شما