به گزارش خبرگزاری شبستان از فارس، در میان شلوغی بیپایان زندگی امروز، جایی باید باشد برای آرام گرفتن دل، برای گفتوگو، برای یاد گرفتن بیمنت و شنیده شدن بیقضاوت. مسجد، از ازل خانهی خدا خوانده شده است، اما فراتر از قُرب مکانی به معبود، باید نزدیکترین مکان به دلهای خسته باشد. جایی برای پناه، برای رشد، برای دوباره ساختن خویشتن. مسجد باید در چشم و دل جوانِ امروز همان جایگاه دیروز را داشته باشد.
وقتی طعم حضور، طرد است نه پذیرش
عدم پیوند جوانان، با مسجد نه از سر بیاعتقادی یا بینیازی، بلکه بهدلیل تجربهی مواجههای است که طعم طرد داشته نه پذیرش، طعم تندی و امر و نهی داشته نه رفاقت و همدلی. بسیاری از آنان، در نخستین قدمها به سمت مسجد، با نگاهی سنگین یا پرسشی نامربوط یا بیتوجهی عمیق مواجه شدهاند و همین کافی بوده تا راه بازگشتی برای خود متصور نباشند.
این در حالی است که مسجد، در صدر اسلام مأمن گفتوگو بود؛ مرکز سیاست، فرهنگ، تربیت، رشد و حتی بازی و نشاط. مسجد، جایی بود که پیامبر، کودک را روی زانویش مینشاند و جوان را فرمانده سپاه میکرد. اما امروز چه شده که همین نسل، درِ مسجد را نیمهباز هم نمیکند؟

پرسشهای بسیاری ذهن جامعه را درگیر کرده؛ چرا مسجد برای برخی جوانان، جاذبهاش را از دست داده است؟ مسئول این گسست کیست؟ و مهمتر از همه، آیا میتوان پیوند ازهمگسیخته را دوباره برقرار کرد؟
سرنخ ماجرا در نگاه مبلغی باتجربه
پرسشهای بسیاری ذهن جامعه را درگیر کرده؛ چرا مسجد برای برخی جوانان، جاذبهاش را از دست داده است؟ مسئول این گسست کیست؟ و مهمتر از همه، آیا میتوان پیوند ازهمگسیخته را دوباره برقرار کرد؟
این پرسشها ما را به گفتوگو با خانم رقیه بابایی، مسئول مبلغات خواهر شهرستان زریندشت کشاند؛ بانویی که سالها در میدان تربیت دینی و ارتباط با جوانان فعالیت کرده و به درکی نزدیک از چرایی این فاصله و چگونگی بازسازی آن رسیده است.
در ادامه، به روایت این دیدگاه میپردازیم؛ روایتی از تلخیِ طرد و شیرینیِ جذب، از بیمهریهای نادانسته تا راهکارهای احیای رابطه جوان و مسجد. این گزارش، دعوتی است به تأمل و بازنگری؛ برای آنان که مسجد را خانه میدانند، اما شاید فراموش کردهاند که خانه، بدون مهر، فقط چهار دیواریای است خالی از زندگی.

هیئت امنا؛ عامل جذب یا مانع حضور؟
رقیه بابایی، مسئول مبلغات خواهر شهرستان زریندشت در گفتوگویی با ما، به نکات مهمی در این زمینه اشاره کرده و میگوید: «هیئتهای امنا، بانیان و واقفان از ارکان تأثیرگذار جذب جوانان به مساجد به شمار میروند و نحوه تعامل آنان با جوانان بسیار حساس و ظریف است.»
هیئتهای امنا، بانیان و واقفان از ارکان تأثیرگذار جذب جوانان به مساجد به شمار میروند و نحوه تعامل آنان با جوانان بسیار حساس و ظریف است.
این نگاه دقیق، گویای آن است که جذب جوانان به مسجد، تنها وظیفه مبلغ دینی یا امام جماعت نیست، حاصل رفتار جمعی و تعامل دقیق و محترمانه با جوانان است. به تعبیر بابایی «اگر خدای ناکرده هیئتهای امنا و سایر افراد به خصوص با جوانان رفتاری دون شأن آنان داشته باشند و به گونهای شخصیت آنان را دچار خدشه کنند، باعث فاصله گرفتنشان از مسجد خواهند شد.»
تلخیهای تجربهشده، درسهای نگرفته
این جمله، زنگ هشداری است برای مساجدی که به جای آغوش باز، نگاه تند، انتقادی یا قیممآبانه به جوانان دارند. طرد یک جوان از مسجد، محروم ساختن نسل آینده از تربیت در محیط دینی و معنوی است.
بابایی در بخش دیگری از صحبتهایش از تجربههایی تلخ میگوید: «متأسفانه در برخی از مساجد مشاهده شده است که برخی از هیئتهای امنا و مردم، رفتار مناسبی با جوانان نداشتهاند که این امر اثرات منفی در جذب جوانان به همراه داشته است.»

اما راهحل چیست؟ چگونه میتوان این فاصله را به پیوندی دوباره بدل کرد؟ پاسخ خانم بابایی روشن است: «باید کوشید تا متناسب با شخصیت آنان سخن گفت و آنان را در فعالیتهای گروهی و جمعی مشارکت داده و با عطوفت و مهربانی با آنان رفتار کرد که اگر چنین شود زمینههای جذب جوانان در مساجد فراهم خواهد شد.»
رفتار کریمانه مشارکت در تصمیمها، اعتمادسازی و تعامل برابر، همان چهار کلید طلایی است که میتواند مسجد را دوباره به مرکز تجمع و شکوفایی جوانان تبدیل کند.
چهار کلید طلایی احیای مسجدِ جوانمحور
رفتار کریمانه، مشارکت در تصمیمها، اعتمادسازی و تعامل برابر، همان چهار کلید طلایی است که میتواند مسجد را دوباره به مرکز تجمع و شکوفایی جوانان تبدیل کند.
گزارش ما از این نکته روشن و صریح آغاز شد و به این واقعیت ختم میشود که اگر مساجد خواهان جوانان هستند، باید شایستهی حضورشان باشند. نه با شعار، بلکه با کردار.
نظر شما