به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، روز بیستم فروردین سال ۱۳۷۲ پس از شهادت هنرمند متعهد وانقلابی شهید «سید مرتضی آوینی» با پیشنهاد شاعران، نویسندگان و هنرمندان حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی به مقام معظم رهبری، این روز به عنوان «روز هنر انقلاب اسلامی» نام گذاری شد؛ درباره دستاوردهای هنر انقلاب اسلامی و ابعاد آن؛ چالشها، ناکامیها و نیاز به پیوند دوباره با اصول فرهنگی و فلسفی این هنر با دکتر «نصرالله قادری»، نویسنده، کارگردان، منتقد و استاد دانشگاه به گفتگو نشسته ایم که در ادامه مشروح این گفتگو می آید:
دکتر قادری در خصوص دستاوردهای هنر انقلاب اسلامی در چند دهه اخیر گفت: متاسفانه این هنر از همه جهات تحت هجمه قرار گرفته است. از طرفی، برخی شبهروشنفکران آن را به عنوان هنر حکومتی میشناسند، در حالی که هنرمندانی که در این حوزه فعالیت میکنند نه تنها حمایت نمیشوند، بلکه از طرف سیستم هم هیچ نوع حمایتی از آنها صورت نمیگیرد. در واقع، تنها اقدامی که مشابه آنچه فردوسی انجام داد، دیده میشود، این است که هنرمند کارهای شخصی خود را پیش میبرد. البته این آثار قابل قبول هستند، اما از نظر من، در شان انقلاب اسلامی نیستند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا کارنامه هنر انقلاب متعهد موفق بوده و چه موانعی در این مسیر وجود داشته است گفت: به طور کلی، کارنامه هنر انقلاب قابل قبول است، اما موفقیت چندانی نداشته است؛ چرا که آثار در حد و اندازه انقلاب اسلامی نیستند. یکی از دلایل این موضوع، نداشتن پیوند با اصول اساسی و بنیادین انقلاب است. در گذشته، هنرمندان با توجه به شرایط زمانی و محیطی که در آن قرار داشتند، به خوبی با ایدهها و انگارههای انقلاب آشنا بودند، اما در حال حاضر بسیاری از هنرمندان ارتباط مناسبی با این اصول برقرار نمیکنند.
قادری به تشریح ارزیابی خود از دستاوردهای هنر انقلاب در سه دهه اخیر پرداخت و گفت: هنر انقلاب باید در چارچوب یک انگاره آسمانی و الهی پیش برود. متاسفانه این هنر نتوانسته به طور کامل انتظارات را برآورده کند. مهمترین دلیل این امر، هجومهایی است که از جهات مختلف به این هنر وارد میشود. به همین دلیل، تعداد هنرمندانی که در این حوزه فعالیت میکنند، محدود است و برای این هنرمندان اندک نیز بیشتر مسئله صنعت هنر اهمیت پیدا کرده است.
این نویسنده و کارگردان در پاسخ به این سوال که چرا هنرمندان انقلابی نتواستهاند به موفقیتهای بزرگ دست یابند گفت: در هنر، ابتدا باید با تکنیکها آشنا شویم و سپس به کشف آنها بپردازیم. متاسفانه در این زمینه، ما نه تنها با تئوریهای جدید دنیا آشنا نیستیم، بلکه نسبت به ادبیات اصیل خودمان نیز بیاطلاع هستیم. این مشکل به حدی است که حتی نویسندگان مشهور امروز نمیتوانند دو بیت از شاهنامه را به درستی بخوانند. بنابراین، وقتی پیوندی با ادبیات ملی خود نداشته باشیم، طبیعتا موفقیتی در این حوزه حاصل نمیشود.
وی به تشریح اینکه چرا آثار سفارشی هنرمندان انقلابی توجه زیادی را جلب نکردند پرداخت و گفت: در دنیای هنر، هیچ آثاری نیست که به نوعی سفارشی نباشد. ممکن است کمپانیها، حکومتها، گروهها یا حتی نویسندگان خودشان برای خلق اثر سفارش دهند. اما نکته مهم این است که هنرمند باید سفارش را با دیدگاه و جهانبینی خود تطبیق دهد، نه بر اساس دستورات دیگران. به عنوان مثال، هیچ کس از فردوسی نخواست که شاهنامه را بنویسد، اما او با باور و اعتقاد خود این اثر را خلق کرد. بنابراین، سفارشهای هنری باید با جهانبینی هنرمند هماهنگ باشد.
قادری در پاسخ به این سوال که آبشخور فکری نسل هنرمندانی چون شهید آوینی در آن زمان چه بود که امروزه در آثار هنرمندان انقلابی کمتر به چشم میخورد گفت: در دوران ما، رسانهای چون اینترنت وجود نداشت و اطلاعات به اندازهی یک بند انگشت بود. آن زمان ما در معرض حملات فرهنگی از جهات مختلف قرار نداشتیم، چرا که اینترنت و فضای مجازی به آن شکلی که امروز وجود دارد، در دسترس نبود. ما خود را برای تعامل و رقابت با تمدنهای مختلف آماده کرده بودیم. اما ورود اینترنت به کشور و نوع استفاده از آن باعث شد که جوانان به سمت سایتهای مخرب کشیده شوند. به علاوه، نظریهپردازان ما آنقدر درگیر سیاستزدگی هستند که فرصتی برای تبیین اصول و مفاهیم به نسل جدید ندارند. از سوی دیگر، افزایش بیرویه دانشگاهها برای سرگرم کردن جوانان، بدون توجه به برنامهریزی برای آینده شغلی آنان، باعث شده است که تربیت درستی برای نسل جدید شکل نگیرد.
قادری با اشاره به اینکه در دهه ۶۰ هنرمندان متعهد زیادی در عرصه هنر انقلاب حضور داشتند اما امروزه با چنین ظرفیتهایی مواجه نیستیم اظهار داشت: شهید آوینی در زمان حیات خود از چهار گروه مختلف مورد هجوم قرار گرفته بود و من شاهد این موضوع بودم. او حتی پس از مرگش، تازه شناخته شد. دلیل اینکه پس از او هنرمندانی با همان نگاه و ظرفیتها پیدا نمیشود، این است که هنر بدون دیدگاه فلسفی نمیتواند رشد کند. شهید آوینی فیلسوف بود، شجاعت داشت، به دنبال نام و نان نبود و تکنیکهای هنری را آموخته بود. با اینکه او از دانشگاه، تلویزیون و جهاد سازندگی و حوزه هنری اخراج شده بود، همچنان به کارش ادامه داد و به مقاومت خود ادامه داد.
نظر شما