خبرگزاری شبستان-کرمان؛ طاهره بادامچی: قصه زندگی کوتاه اما خواندنیِ حاجعلیِ مکه نرفته از ۱۸ فروردین ماه سال ۱۳۷۷، مصادف با روز عید قربان آغاز میشود و همین روز خاص و بابرکت کافی بود تا از همان بدو تولد، خانواده او را «حاج علی» صدا کنند.
از کودکی اهل مسجد بود و به واسطه آن به بسیج محله جذب شد و فعالیتهای خود را آغاز کرد. بیشتر ساعات نوجوانی و جوانی خود را در کنار تحصیل، در فعالیتهای جهادی و رزمایشها و اردوهای بسیجی گذراند؛ از فعالیتهای فرهنگی تا کارهای میدانی و جهادی، در تمام مناسبتهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حضور داشت.

حاجعلی دهه هفتادی در صحنههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، خدمترسانی و... حضور داشت؛ از تلاش برای رونق انتخابات تا جهاد در امر پیشگیری کرونا و حضور پررنگ در ایام اغتشاشات برای ایجاد آرامش جامعه و مقابله با اغتشاشگران و آگاهیبخشی به جوانان و مردم.
علی منصوری دلبسته مقاومت و غمخوار کودکان مظلوم غزه بود و خود را جانفدای ولایت میدانست. رفتار خود را بر همین عقیده قلبی استوار کرده بود و نمونه بارز یک جوان دغدغهمند و انقلابی بود؛ اگر وقف انقلاب و بسیج و خدمت به مردم بود و در این راه از پای نمی نشست همه و همه اش فقط برای خدا بود و ریشه در عمق وجودش داشت بدون هیچ ادعا و ریایی خودحقیقی و واقعی او بود و با وجود اینکه در فراز و نشیبهای این راه گاهاً غمگین میشد اما یقین داشت به سمت قله در حرکت هستیم و به خانواده امید می داد و هرگز مأیوس نمیشد.

وقتی علی به سن ۱۸ سالگی رسید، در حالی که به تازگی دانشجو شده بود و پسانداز و شغلی هم نداشت، با توکل به خدا سال ۱۳۹۶ ازدواج کرد و برای تهیه مایحتاج خانواده با تمام وجود زحمت میکشید؛ حاصل این ازدواج دو پسر شد؛ یکی هفت ساله و دیگری یک ساله است.
شیفته کربلا بود؛ اربعین ۹۸ در حالی که پرچم حزبالله لبنان را روی دوش و تصویر رهبر معظم انقلاب را در دست داشت، در مسیر پیادهروی حضور یافت؛ در میان خانواده و دوستانش به فردی پرکار، پرتلاش، شوخطبع، دارای روابط عمومی بالا، روحیه جهادی و ایثارگری، و شجاعت بسیار بالا شناخته میشد.

سابقه فعالیت او در کانون فرهنگی هنری مسجد به سال ۱۳۹۷ بر میگردد؛ وقتی عضو کانون فرهنگی هنری الجواد(علیه السلام) مسجد سیدالشهدا(علیه السلام) شد.
شهید علی منصوری، نمونهای از ایثار و خدمت بیپایان است؛ از محیط خانواده گرفته تا اجتماع پیرامون خود؛ خاطراتی که از او نقش شده به هماره ویژگیهای شخصیتی این جوان ۲۶ ساله نشاندهنده روحیه ایثارگری و جهادی او است.

شب قبل از مأموریتی که با سانحه تصادف به شهادت ختم شد؛ وقتی که برای خداحافظی نزد پدر و مادرش رفته بود در ساعات پایانی عمرش دست از خدمت به پدر و مادر خویش برنداشته بود؛ حتی مقدمات سفر عمره والدین را نیز فراهم کرده بود که بعد از شهادت علی، مشرف شدند.
همان شب به خانه برادر بزرگ خود رفته بود و از آخرین سخنرانی رهبری معظم انقلاب در بین خبرگان رهبری صحبت و تحلیل کرده بود و گفته بود من چهار پنج بار سخنان آقا را گوش دادم؛ عِرق و علاقه شهید علی منصوری به قدس و آرمان قدس زیاد بود؛ او گفته بود خون شهدا و صبر و شکیبایی این مردم مظلوم زمینهساز آزادی قدس و نابودی اسرائیل خواهد بود.

پاسدار علی منصوری صبح ۲۰ آبان ۱۴۰۳ حین مأموریت و بر اثر سانحه تصادف قبل از اولین سالگرد شهدای حادثه تروریستی و در آستانه ایام فاطمیه به آرزوی خود رسید؛ پیکر مطهرش از روی پرچم آمریکا و اسرائیل که چند هفته قبل در شب شهادت شهید سید حسن نصرالله خودش در ورودی گلزار روی زمین کشیده بود و ثواب آن را به شهید سید حسن نصرالله هدیه کرده بود؛ روی دوش دوستان و آشنایان و مردم کرمان روانه گلزار شد و در نزدیکی شهید ضیاءعلی و شهید علی محمدی که به هر دو آنان عشق میورزید، به خاک سپرده شد.

نظر شما