به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان، به مناسبت فرارسیدن ایام فاطمیه و به منظور بررسی راه های فاطمی شدن و فاطمی ماندن، سلسله مباحثی اختصاصی را از لسان حجت الاسلام والمسلمین «رحمان غیاث»، خطیب و کارشناس مذهبی و استاد حوزه و دانشگاه مرور می کنیم. در ادامه چهارم بخش از این مباحث مرور می شود:
بهره مندی از هر چیزی در عالم لوازمی دارد؛ مثلا برای بهره مند شدن از یک زمین باید آن را زیر کشت برد تا بتوانیم از وجود آن استفاده کنیم، برای بهره مند شدن از یک لامپ باید جریان برق را به آن برسانیم و برای بهره مند شدن از یک کتاب باید آن را بخوانیم؛ بنابراین بهره مند شدن از هر چیزی لوازم و مقدماتی دارد. ما قرار است از وجود مبارک حضرت زهرا (س) بهره مند شویم. اولین لازمه آن این است که جایگاه خود را در عالم هستی پیوسته مورد توجه قرار دهیم. توجه به انسان بودن و حفظ این جایگاه زمینه را برای بهره مندی هرچه بهتر و بیشتر ما از شخصیت هایی مثل حضرت زهرا (س) فراهم می کند.
یکی از نشانه های توجه به انسان بودن به خاطر انداختن خرد در همه کارها و حال ها است و نشانه به کار انداختن خرد و خردورزی انتخاب های درست است یعنی بد و خوب، خوب را انتخاب کنیم، بین خوب و خوب تر، خوب تر را برگزینیم و اگر مجبور باشیم بین بد و بدتر، بد را انتخاب کنیم. اگر کسی بخواهد واقعا از همراهی حضرت فاطمه زهرا (س) بهره ببرد، هنرش این نیست که بین درس خواندن و درس نخواندن، درس خواندن را انتخاب کند یا بین نماز خواندن و نماز نخواندن، نماز خواندن را انتخاب کند بلکه آن فرد باید بین خوب و خوب تر، خوب تر را انتخاب کند؛ مثلا بین همیشه درس خواندن و شب امتحان درس خواندن یا اول وقت یا آخر وقت نماز خواندن یا فرادی و جماعت خواندن انتخاب کند. در واقع پیوسته بهتر را گزینش کرده و به طور کلی بین خوب و خوب تر زندگی کند؛ بنابراین اگر کسی عقل خود را به کار انداخت باید حتما انتخاب های درست داشته باشد؛ کسی که اهل انتخاب های درست است، زمینه برای همراهی با شخصیت هایی همچون حضرت زهرا (س) که اعمال و رفتارشان برخاسته از یک عقل بسیار بسیار والا و تربیت شده است، آسان و روان خواهد بود اما کسانی که عقل خود را به کار نمی اندازند، تجزیه و تحلیل هایی که از رفتار حضرت زهرا (س) دارند، شاید برایشان باعث تعجب باشد؛ مانند همان مثالی که درباره تقدیم لباس نو به بانوی نیازمند به لباس به کار بردم. در چنین شرایطی باید کاری کرد تا آن شخصیت تخریب شده بازسازی شود و می توان این کار را با یک بخشش بهتر و مناسب تر انجام داد.
نکته دیگر راه های ارتباطی ما با پیرامون ماست که باید کنترل شوند. اولین راه ارتباطی چشم و دومی گوش است. ما باید سعی کنیم از این دو طریق اطلاعاتی را به دست آوریم که ما را به سمت استدلال های درست و احساسات به جا سوق دهد. یکی از عواملی که ارتباط با ائمه معصومین از جمله حضرت زهرا را برای بسیاری از افراد سخت می کند، همین است که به خود اجازه می دهند هر اطلاعاتی را به هر شکلی بپذیرند. ما اگر می خواهیم همانند این افراد نباشیم باید نگاه کردن و گوش کردن برایمان مهم باشد نه دیدن و شنیدن. بسیاری از انحرافات امروز در عرصه های مختلف اعم از سیاسی، فرهنگی و ... این است که متاسفانه ما به جای نگاه کردن می بینیم و به جای گوش کردن می شنویم و تحت تاثیر این دیدن ها و شنیدن ها به گونه ای به زندگی خود سروسامان می بخشیم که بدتر از هر نابسامانی ای است؛ مثلا برخی از افراد به خاطر زیبایی ظاهری داروهایی را مصرف می کنند که حتی منجر به مرگ آنها در جوانی می شود. دلیل این امر آن است که مبنای ارتباط این افراد با محیط اطراف دیدن و شنیدن بوده نه نگاه کردن و گوش کردن. در نگاه کردن و گوش کردن اراده انسانی مطرح است اما شنیدن و دیدن اراده نیست بلکه انسان بی اختیار خیلی چیزها را می بیند و می شنود. وقتی ما بنا را بر گوش کردن و نگاه کردن بگذاریم، آنگاه اجازه نخواهیم داد هر اطلاعاتی به هر شکلی از طریق چشم یا گوش وارد زندگی ما شود. ما به گونه ای رفتار می کنیم که این اطلاعات به هویت انسانی ما آسیبی وارد نکند چرا که اگر این اطلاعات آسیب ببیند، ما را به سمت استدلال های غلط و احساسات بیجا خواهد برد. استدلال غلط بدان معناست که انسان برای چیزی که باید باشد، دلیل بیاورد که نباشد و برعکس آن برای چیزی که نباید باشد، دلیل بیاورد که باشد یا برای کمک کردن به دیگران انسان باید دهها دلیل برای خود بیاورد اما برخی برای کمک نکردن به دیگران برای خود دلیل می آورند و خود را از کمک به دیگران محروم می کنند.
همچنین می توان در مورد احساسات نیز مثال هایی به کار برد. احساسات خود را در خنده و گریه نشان می دهد. برخی افراد به خاطر اطلاعات نادرست در زندگی شان بیجا می خندند یعنی جایی که باید بگریند، می خندند و به چیزی که باید بخندند، می گریند؛ مثلا برای یک انسان ظالم که با جزای عملش روبرو شده، ناراحت می شوند یا برعکس آن از صمیمیت بین زن و شوهر ناراحت می شوند. این امر نشان دهنده آن است که استدلال های درست و احساسات بجایی در زندگی این افراد وجود ندارد. ما اگر اهل استدلال درست باشیم می بایست بایدها را اثبات کنیم که پیگیری شود و نبایدها را اثبات کنیم که از آن دوری شود. ما اگر با مشاهده صحنه هایی که سزاوار خوشحال شدن است همانند به نان و نوا رسیدن یک نیازمند یا رفع مشکل یک انسان گرفتار شادمان شویم، قطعا همراهی با حضرت زهرا (س) ما را کمک خواهد کرد.
یکی از استدلال های غلط در بین جوانان امروز ما این است که برای توجیه رفتار خود به جوانی خود تکیه می کنند در حالی که جوانی یک مقطعی در زندگی هر انسان است و آنچه همیشه بود و هست و خواهد بود، انسان بودن انسان است. انسان از زمانی که در رحم مادر است تا زمانی که به ۱۲۰ سالگی می رسد، انسان است؛ بنابراین توجیه ما برای رفتارهای خود باید انسان بودن باشد و بگوییم چون انسان هستیم، این کار را می کنیم. همین معنا سبب می شود که حضرت زهرا (س) در سنین جوانی نماز شب را بر خواب ترجیح دهند اما استدلال های غلط همانند ما جوانیم و خسته ایم و امثالهم باعث می شود تا آنها از نماز شب محروم شوند. کسی که اهل استدلال های درست باشد، جایگاه حضرت زهرا (س) را بهتر و درست تر شناسایی می کند و زمینه برای همراهی مناسب تر با ایشان را برای خود فراهم می کند.
امیدواریم خداوند در کنار به کار انداختن عقل و همراهی با استدلال های درست و احساسات بجا توفیق همراهی ما را با حضرت زهرا (س) در زندگی بهتر و بیشتر بفرمایند.
نظر شما