به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان: یکی از مهمترین مسایلی که در طول تاریخ اسلام مورد توجه قرار گرفته بحث صلح امام حسن(ع) با معاویه است که همواره از جنبههای مختلفی مورد بررسی محققان بوده تا ابعاد پیدا و پنهان آن را واکاوی شود؛ البته آن حضرت هرگز راضی به این صلح اجباری نبود اما شرایط ایشان را مجبور به پذیرش کرد چراکه این اقدام برای بقای اسلام و تشیع و کشته نشدن شخصیتهای نامدار و تاثیرگذار اسلام لازم بود.
خبرنگار شبستان برای بررسی ابعاد صلح امام حسن مجتبی (ع) دومین امام شیعیان گفتوگویی با حجتالاسلام دکتر «احمد زمانی»، پژوهشگر سیره اهلبیت و نویسنده کتاب «حقایق پنهان: پژوهشی در زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی(ع)» داشته است؛ این کتاب با مقدمه آیتآلله «جعفر سبحانی» چندین بار تجدید چاپ شده و مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. در ادامه حاصل این گفتوگو را میخوانید:
حجت الاسلام «احمد زمانی» در گفتوگو با خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان، با اشاره به شرایط صلح تحمیلی امام دوم شیعیان و جنگ روانی معاویة بن ابی سفیان اظهار کرد: در واقع کار به آنجا کشید که حتی نزدیکان امام حسن مجتبی (ع) گلایه کردند که چرا ابتدا حضرت صلح را نمیپذیرفت، لذا آن حضرت مجبور شد با تک به تک آنها صحبت کند اما آنان نپذیرفتند؛ در نتیجه اگر بررسی تاریخی هم داشته باشیم این صلح با صلح «حدیبیه» که با مشرکان انجام شد بسیار متفاوت است و به قول معروف زمین تا آسمان تفاوت دارد؛ امام حسن (ع) حتی فرمود که معاویه را مناسب حکومت نمیدانم، او دروغگو است اما با این وجود حضرت هیچ چاره دیگری جز پذیرش نداشت.
این پژوهشگر ادامه داد: از سوی دیگر موج تهمتهای مختلفی که به امام حسن مجتبی (ع) زدند حتی تا دوره بنیعباس ادامه یافت چراکه آنان میدیدند فرزندان آن امام همام نهضتهای مختلفی را تشکیل میدهند، از نهضت شهدای «فخ» در نزدیکی مکه مکرمه و همکاری و مشارکت در «جنگ حره» در مدینه منوره گرفته تا سایر مسایل، جالب اینکه برخی از این تهمتها به اندازهای مضحک بودند که هیچ عقل سالمی آن را نمیپذیرد از جمله اینکه آن حضرت ۳۰۰ همسر و بیشتر داشته است! این آمار با ۱۲فرزند پسر و ۳ فرزند دختر سازگار نیست؛ در هر صورت آنچه امروز میتوان از سبک و سیاق رفتاری و زندگی امام حسن مجتبی (ع) درس گرفت، صبر و تدبیر و اندیشه طولانیمدت ایشان است، این صبر و تدبیر منجر به برنامه ریزیهای کوتاه مدت و دراز مدت موفق شد تا حقیقت مشخص شود و این درس بزرگی برای امروز ماست.
نویسنده کتاب حقایق پنهان گفت: بحث ضرورت زعامت و رهبری در اسلام پس از پیامبر اکرم (ص) و امیرالمومنین علی (ع) از مسایل قطعی است و آیات متعدد و روایات فراوانی نسبت به این موضوع از سوی نبی مکرم اسلام و همچنین ائمه اطهار (ع) به دست ما رسیده است؛ از سوی دیگر باید به این مساله توجه داشت که در برخی ادوار شرایط به گونهای که پیش رفت که ائمه(ع) برای اداره جامعه با دشواریهای فراوانی مواجه بودند از جمله دوره امام حسن مجتبی(ع) که در ادامه به برخی مولفهها در این رابطه اشاره میکنم.
محقق و نویسنده حوزه تاریخ و معارف اسلامی ادامه داد: دومین امام شیعیان در دامن سه معصوم یعنی پیامبر اکرم (ص)، امام علی(ع) و فاطمه زهرا(س) پرورش یافت و تربیت شد که هرکدام فضایل مختلفی را به آن امام همام منتقل کردند، بنابراین امام حسن مجتبی (ع) از جهات اخلاقی، دانش، طهارت، شجاعت و زمامداری صحیح اسوه و الگو و نمونه کامل بود و در مسایل نظامی نیز تبحر خاص داشت و فرماندهی جنگهای متعددی را گذرانده بود، امام حسن (ع) در دوران حکومت پنج ساله پدرش مسئولیتهای سنگینی را بر عهده داشت و همه آنها را با موفقیت به انجام رساند تا جایی که دوست و دشمن معترف بر این مساله هستند که لایقترین و والاترین فرد پس از شهادت امام علی(ع) برای اداره جامعه اسلامی کسی جز حسن بن علی (ع) نیست.
حجت الاسلام زمانی افزود: البته باید به چند موضوع بسیار مهم توجه داشت از جمله اینکه رسول اکرم (ص) بارها در اجتماعاتی همچون غدیر خم، مراسم حج تمتع و نمازهای جمعه و ... نسبت به معرفی جانشینان خود مبادرت کرده بود و همه میدانستند اما بعد از شهادت مولی الموحدین علی بن ابیطالب(ع) بزرگترین مانور انتخاباتی در مسجد کوفه با حضور هزاران نفر از شهرها و قبایل مختلف شکل گرفت یعنی در مسجد کوفه که بیش از ۱۰ هزار متر مربع بوده است و در آن حدود ۵۰هزار نفرجای میگیرد جلسه ای با حضور چنین جمعیت وسیعی از قبایل مختلف شکل گرفت و آنها نیز امامت حسن بن علی (ع) را پذیرفتند، در این اثنا بود که معاویه و دار و دستهاش که قطعا میدانستند لایقتر از امام حسن (ع) فردی برای اداره جامعه نیست توطئههای مختلفی را آغاز کردند تا جایی که همه مخالفان و دشمنان از دوره حکومت امیرمؤمنان علی(ع) تا آن زمان دست به دست یکدیگر داده و با هم متحد شدند.
این استاد حوزه ادامه داد: از جمله این موارد توطئههای نظامی بود، برای مثال پس از شهادت امیرالمومنین (ع) از سوی معاویه بیش از ۱۰۰ هزار نیروی نظامی آماده به جنگ در مناطقی همچون نخیله حضور داشتند و مشکلات متعددی را ایجاد کردند، از سوی دیگر نا امنیها و تجاوز به مرزهای کشور ولایی امام حسن (ع) نیز آغاز شد و نیز جنگهای روانی سنگینی به راه انداختند، این شرایط درست مثل دوره ما است، چگونه داعش شروع به ایجاد ناامنی کرد؛ در آن زمان نیز گروههایی چون داعش سر برآوردند از جمله شخص سفاک و خونخواری به نام «بُسر بن اَرطاة» که او مسئولیت داعشیهای آن روزگار را بر عهده داشت و به مرزها حمله میکرد و از سوابق سیاه او همین بس که حتی به صورت پنهانی با گروهی مسلح شبانه و نفوذی به مکه حمله کرد و در زمانی که استاندار به ماموریت رفته بود، دو تن از فرزندان استاندار مکه «عبیدالله بن عباس» را که از طرف امیرالمومنین (ع) نصب شده بود کشت و سر آن دو طفل و نوجوان را از تن جدا کرد؛ لذا توطئه نظامی و نا امنی و تجاوز در آن دوره موج می زد و همان زمان هم بود که تشکیک در منابع اقتصادی که در دست امام مجتبی (ع) بود مطرح شد و برخی را تصرف عدوانی همانند فدک کردند و همچنین اتهامات بی پایه و اساسی که حتی در دوره بنیعباس ادامه داشت.
حجتالاسلام زمانی در بخش دیگری از مباحث خود با اشاره به آنچه که منجر به صلح امام حسن (ع) شد، تصریح کرد: قبل از هرچیز باید در مورد تحقق صلح و ماهیت آن صحبت کرد، اساسا صلح دو پایه دارد، به بیان دیگر یک رویکرد بُرد بُرد است، اگر عدهای عاقل باشند و بتوانند موضوع را جمع کنند صلح میشود، اگر جز این باشد تبدیل به حیلهای بزرگ از سوی دشمن میشود؛ اما در مورد صلحی که در زمان امام حسن(ع) انجام شد باید به چند نکته مهم اشاره کرد، نخست آنکه اساس این صلح از سوی معاویه مطرح شد؛ کسی که ۱۲۰ هزار نیروی مسلح در میدان داشت و در کارنامه خود ناامنی، توطئههای روانی و بسیاری از اتفاقات را رقم زده بود، ناگهان میآید و صلح را مطرح میکند؛ از سوی دیگر برخی از افراد جامعه آن روزگار معاویه را «خالالمومنین» میدانستند و برایش تقدس های ساختگی زیادی انتشار داده بودند.
این پژوهشگر خاطر نشان کرد: همه این موارد دست به دست هم داده بود تا حکومت نوپای امام حسن مجتبی (ع) که تنها هفت ماه و بیست و چهار روز از آغازش میگذشت با مشکلات وسیعی مواجه شود و شرایط به طوری رقم خورد و تا جایی پیش رفت که با طرح مساله صلح و وفاق، یاران نزدیک امام حسن(ع) نیز مساله را باور کردند؛ این شد که حضرت فرمود: اگر یارانی ولو اندک داشتم هرگز صلح را نمی پذیرفتم و با اولین کسی که میجنگیدم معاویه بود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: در آن شرایط البته که امام حسن (ع) میتوانست مقابله کند اما محاسبه کرد و با مشاهده باورهای غلطی که در اطرافیانش ایجاد شده بود به این نتیجه رسید که اگر این شرایط ادامه یابد در نهایت وضعیت ناگوارتری رقم خواهد خورد لذا صلح را پذیرفت اما این صلح به شرط رعایت هشت بند منعقد شد که بسیار زیبا و بنیادی است و امروز هم استحکام آن بر همه روشن است از جمله این بندها، تامین امنیت یمنیها و عراقی ها و حجاز در مکه و مدینه و خانوادههای معزز شهداءی صفین، نهروان و جمل و غیره و موالیان اهل بیت عصمت و طهارت و طرفداران اسلام راستین محمدی و علوی بود.
نظر شما