به گزارش خبرگزاری شبستان از استان قم، مراسم عزاداری اباعبدالله الحسین هر سال نسبت به سال گذشته پرشورتر برگزار می شود . در این بین دشمنان دین و دیانت و کسانی که با مکتب اباعبدالله مشکل دارند و به اصطلاح چشم دیدن شور حسینی را ندارند ، شبهاتی را در اذهان مردم ایجاد می کنند و یا اینکه برخی ناخواسته مطالبی را مطرح می کنند که ایجاد شبهه می کند ؛ در این خصوص گفتگویی انجام داده ایم با دکتر صدیقه شاکری پژوهشگر و استاد حوزه و دانشگاه که در پی می آید :
به عنوان سوال اول بفرمایید ۱۴۰۰ سال از شهادت امام حسین می گذرد چرا با گذشت این همه سال همچنان بر کشته کربلا اشک ریخته می شود ؟
بدیهی است امام حسین علیه السلام، در رأس شهدا، در بهترین مکان بهشت قرار دارد؛ از این روگریه و غم جایی ندارد، بلکه به قول برخی باید برای آن جشن گرفت و شادمان بود؛ ولی فلسفه و علت گریه و اشک برای حضرتش به جهات متعددی است، از جمله اینکه حزن و اندوه به جهت ظلم و ستم وارده بر حضرت ؛ اشک بر شهیدان خوی عاطفه و حماسه را در انسان زنده نموده و اشتیاق به شهادت که عالی ترین مرگ در دنیاست را به همراه دارد ؛ گریه انسان را هم رنگ کسی می کند که برای او اشک ریخته ؛ گریه یا شادی باید متناسب با حوادث باشد؛ اشک بر ابی عبدالله الحسین علیه السلام با توجه به شدت مظلومیت متناسب با حادثه است ؛ زیرا شور و عشق در دل ها پدید آورده و مراسم عزاداری، روح مقاومت و استقامت را در انسان جاری می کند، در حالی که خندیدن و شادی کردن به هیچ عنوان قادر به ایفای این نقش نیست و هیچ گاه نمی تواند در سختی ها و مصیبت هایی مانند جنگ، درس مقاومت دهد؛ زیرا عشقی بزرگتر در سایه عزاداری می طلبد.
شهید مطهری راز بقای قیام حسینی را دو بعد معرفی می کند؛ بعد عقلی که براساس داده های عقلانی و منطقی است، دوم بعد احساسی و عاطفی که این بعد می تواند با گریه آبیاری و در اعماق جان انسان ها قرار گیرد.
چرا با فرارسیدن ماه محرم درو دیوار شهر رنگ سیاه و ماتم بر خود می گیرد ؟ فلسفه این سیاهپوشی چیست ؟
سیاه پوشی در بسیاری از فرهنگ ها نشانه و نمادی برای نشان دادن غم و اندوه است. در منابع آمده است:
«لَمَّا قُتِلَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ ع لَبِسْنَ نِسَاءَ بَنِی هَاشِمٍ السَّوَادَ وَ الْمُسُوحَ وَ کُنَّ لَا یَشْتَکِینَ مِنْ حَرٍّ وَ لَا بَرْدٍ وَ کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع یَعْمَلُ لَهُنَّ الطَّعَامَ لِلْمَأْتَم.» ( برقی، محاسن، ج۲، ص۴۲۰، وسائل الشیعه،ج۳،ص۲۳۸) وقتی امام حسین(ع) شهید شد، زنان بنی هاشم لباس مشکی پوشیدند. از گرما و سرما شکایتی نداشتند. امام سجاد(علیه السلام) به علت اینکه آنان ماتم زده بودند، برای ایشان غذا درست میکرد، (تا زنان به عزادرای بپردازند.)
مرحوم صاحب عروه، سیدمحمدکاظم یزدی، فقیه توانا و فاخر علمی، این کار را موجب خشنودی پیامبر خدا به جهت اظهار حزن و اندوه می داند. از این رو نباید به اختلاف افکنی های وهابیت با چند دلیل متشابه و بدون درنظر گرفتن تمامی روایات در این زمینه دل سپرد. لازم به ذکر است که فتوای مقام معظم رهبری( مدظله العالی ) نیز همین است.
از شبهاتی که وهابیت مطرح میکنند، بدعت شمردن عزاداری سرور آزادگان است. در این زمینه ابنتیمیه نظریهپرداز وهابیت این چنین میگوید:«ومن حماقتهم اقامه الماتم والنیاحه علی من قد قتل من سنین عدیده؛ از حماقتهای شیعیان برپایی مجلس ماتم و نوحه است بر کسی که سالها پیش کشته شده» در این خصوص توضیح بفرمایید ؟
قرآن کتاب آسمانی تمام مسلمین بر زنده نگه داشتن فضیلت ها و صفات والای انسان های برجسته و اولیای دین در آیات گوناگون، تأکید ورزیده است. بدون شک یکی از مهم ترین راه ها جهت زنده نگه داشتن آن فضایل ذکر فضایل و صفات والا در مجالس متعدد و زیارت اولیای دین است، همانگونه که در پاسخ سوال قبل آمد.
مرحوم شهید مطهری می فرماید: اشکی که برای امام حسین می ریزیم وقتی در مسیر هماهنگی روح ما با حضرت باشد، پروازی کوچک با روح حسینی است.اگر ذره ا ی از همت او، غیرت او، حریت او، تقوی و توحید او در ما جاری شود؛ مجلس ماتم و نوحه بر امام حسین علیه السلام، موجب احیاء آرمان های الهی و یادآور تجدید عهد با امام حسین و ارزش های والای حماسه وی است. از سوی دیگر نوحه و ماتم برامام حسین علیه السلام موجب پیوند با امر قدسی و معنوی شده و قلب انسان را احیا نموده و گرایش به خوب زیستن در انسان تقویت می شود.
شبهه دیگری که مطرح می شود درباره حضور یا عدم حضور حضرت علی اصغر در کربلا ست ؟
بیشتر منابع تاریخی از طفلی به نام عبدالله یا عبدالله رضیع(شیرخواره) برای امام حسین(ع) نام برده اند.عبدالله بن حسین(ع) که نزد ما به علی اصغر مشهور است بنا به نقل ابومخنف از امام باقر(ع) به تیر یکی از بنیاسد در دستان پدرش شهید شد. تعبیر بلاذری صریحتر و دلخراشتر است: رَمی حرملةُ بن کاهل الوالبی [الاسدی] عبدَالله بن حسین(ع) بسهم فَذَبَحَهُ. ️
منابع، درباره سن او سخنی نگفته اند و تنها به عناوینی مانند: صبی، صغیر، طفل و رضیع یعنی شیرخواره اکتفا کرده اند. ️طبق برخی شواهد تاریخی کهن ازجمله یعقوبی(م۲۹۲ق): این طفل در روز_عاشورا به دنیا آمده است.( عقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۴۵؛)
بلعمی متوفی قرن چهار، طفل شیرخواره را یک ساله دانسته است و سرانجام کسائی مروزی در شعری این طفل را ۵ ماهه معرفی کرده است. البته اخبار آنان بدون سند بوده و قابل اعتماد نیست.️برخی هم ۳ساله ذکر کرده اند.
از شبهات دیگر که سالهاست مطرح می باشد در مورد وجود حضرت رقیه است بعضی ها بر این باورند که امام حسین چنین دختری نداشت؟ حقیقت ماجرا چیست ؟
براساس پژوهش برخی محققین در عصر حاضر، می توان گفت با بررسی و تحلیل منابع تاریخی و انساب قرون نخست درباره رقیه بنت الحسین، و تحلیل منابع دست اول تا قرن هفتم، برای تحلیل گران تاریخ ظن معتبر نسبت به وجود تاریخی رقیه بنت الحسین و واقعه خرابه شام، را ایجاد می کند؛ زیرا درقدیمی ترین منابع از یادکرد دختران امام حسین علیه السلام تعبیر به بنات شده است که بیش از دو فرد را شامل می شود و مصادیق آن در منابع متأخرتر، چهار دختر نیز تعیین شده است و چون اسامی سه تن از دختران امام حسین علیه السلام مشخص است، فرد چهارم کسی جز حضرت رقیه نمی تواند باشد که در برخی منابع به آن تصریح شده است. ابن فندوق بیهقی، به صراحت نام رقیه بنت الحسین علیه السلام را -در شمارش بازماندگان از اولاد امام حسین علیه السلام پس از واقعه ی کربلا- برده است و چون نسب شناسی، عهده دار ثبت اسامی دودمان رسول الله صلی الله علیه و آله است، اهمیت آن نسبت به اثبات وجود تاریخی ذراری رسول خداصلی الله علیه و آله بیشتر از تاریخ است.
همچنین در کتاب لهوف، نیز از لسان مبارک امام حسین علیه السلام به نام رقیه تصریح شده است که با توجه به شواهد و قراین بسیار قوی، منظور از به کاربردن آن اسم، دختر امام حسین علیه السلام است و نه خواهر آن حضرت؛ زیرا خواهر آن حضرت به کنیه خود، ام کلثوم، در بیان حضرت نام برده شده است.
از سوی دیگر اولین بار گزارش واقعه خرابه شام و جان سپردن کودک چهار ساله، در کتاب حاویه به نقل از کتاب کامل بهایی نقل شده است که با توجه به منتفی بودن انگیزه جعل، احتمال وجود منابعی را که حاوی این واقعه بوده و در اختیارمولف کتاب حاویه قرار داشته و امروزه مفقود شده است، تقویت می شود. البته لازم به ذکر است گزارش در کتاب حاویه مبنی بر خرابه شام و جان سپردن حضرت رقیه علیهاالسلام، بسیار کوتاه، مختصر و به صبغه نقل یک واقعه تاریخی و منطبق بر گزارش های منابع دست اول درباره خرابه شام و وقایع آن است، اما در ادوار بعدی، این حکایت در قالب ادبیات داستانی و افسانه، فربه و بزرگ شده است که بیشتر نقدها و اشکالات متوجه گزارشات همین دوره متأخر است.
گفته می شود امام حسین علیهالسلام و یارانشان در شب عاشورا غسل شهادت کردند. وقتی آب نبود و اهل حرم تشنه بودند، چطور این اتفاق افتاده؟!
در روایتی از امام صادق(علیه السلام) آمده است که امام حسین(علیه السلام) در شب عاشورا(نزدیک نماز صبح)، به یارانش فرمود:
«...برخیزید آبی بنوشید که این، آخرین توشة شماست؛ وضو بگیرید و غسل کنید...» (شیخ صدوق، الأمالی، ص۲۲۱) غسل کردن، نمادی از طهارت و آمادگی برای شهادت است؛ اما صرفاً در «یک» خبر آمده، لذا ظنی است و متواتر و قطعی نیست. البته غسل بر خلاف عادت و ذهنیت ما، به آب فراوان نیاز ندارد و با آب اندک هم ممکن است. احتمال دارد از آبی غیرقابل شرب برای غسل استفاده شده باشد. همچنین گزارش شده است که امام حسین(علیه السلام) صبح عاشورا خیمهای قرار داد و در آنجا در ظرفی مقداری مُشک و مادة خوشبو گذاشتند و خود امام و بعداً اصحاب رفتند و آنجا بدنشان را آغشته به آن و خوشبو کردند و به نوعی مهیای شهادت شدند.
برخی ها در ذهنشان سوال است چرا روضه خوان ها و مداحان جهت سخنرانی و مداحی عزای امام حسین پول دریافت می کنند؟
در ابتدا باید گفت گرفتن هدیه منافاتی با پاداش اخروی ندارد! مثلا آیا یک معلم که او هم مانند اهل منبر، به تربیت و پرورش افراد مشغول است، به ثواب اخروی بسنده میکند و حقوق نمیگیرد؟! امام صادق فرمود:
"معلم برای مزد تعلیم نمیدهد اما اگر هدیهای به او داده شد قبول میکند" از سوی دیگر، همه مداحها و روحانیها هم پولی دریافت نمی کنند و برخی بدون توقع مالی روضه می خوانند. اکثریت اهل منبر و مداحان مبلغی تعیین نمیکنند، بلکه متولیان مجالس در صورت تمایل در راستای تکریم آنها در بزرگداشت شعائر مذهبی، خودشان مبلغی را تقدیم آنها میکنند!
اما اگر مبلغ درخواست مزد نداشته باشد لیکن مردم برای تامین زندگیش چیزی به او اهدا کنند پذیرفتن آن مانعی ندارد. در موارد بسیاری خود مردم بخاطر ثواب یا ادای نذر پول پرداخت مینمایند و مداح یا روحانی چیزی مطالبه نمیکند. مبلغین به خاطر یاد گیری علوم و احکام دین از بسیاری از بر خورداری ها چشم پوشیده اند و عشق به تحصیل آنها را به حوزه کشانده است.
چنین افرادی مانند سایر مردم نیازهای مادی و معیشتی دارند و پرداختن به دروس سنگین و عمیق حوزه و معارف دینی اجازه به دنبال شغل رفتن را به آنها نمیدهد.مردم نیز از ارزش کار انها اگاه هستند و با دادن هدیه از آنها سپاسگزاری می کنند و این غیر از طلب مزد و پاداش است. یک سخنران از مدتها قبل برای مراسم تحقیق و مطالعه دارد و زمان صرف میکند؛ غالب مداحان نیز اوقاتی را صرف مطالعه و تمرین میکنند.پرداخت هدیه یا صله به خادمان این مراسم ها سیره اهل بیت(ع) و جهت تکریم آنهاست که در آن فرقی نیست!
نظر شما