«یک دامان ماه و ستاره»، نمایشی برای دوران گذار تئاتر آئینی

«یک دامان ماه و ستاره» با انگیزه فرارفتن از چارچوب های معمول نمایش آئینی و با بهره گیری از ظرفیت های چندگانه تئاتر، نمونه ای مطلوب از نمایش آیینی دوران گذار را به روی صحنه برد.

خبرگزاری شبستان: برای علاقه مندان تئاترهای مذهبی دیگر عادت شده است که هر ساله و در مناسبت های خاص، نمایش های آیینی تکراری ببینند. "خورشید کاروان" و "بانوی بی نشان"، دو نمونه از این نمایش ها هستند که سال های سال است در تالار وحدت و حوزه هنری به روی صحنه می روند و معمولاً هم، میهمانان آن ها از مراکز مختلف برای تماشای نمایش دعوت می شوند.


اما امسال تالار وحدت به مناسبت ایام سوگواری سید الشهدا(ع)، شاهد اجرای نمایشی بود که حداقل به لحاظ فرم و ساختار، تا حد زیادی جذاب و قابل اعتنا بود. "یک دامان ماه و ستاره" به نویسندگی و کارگردانی امیر دژاکام و بازیگری بازیگرانی توانا و مطرح چون گلچهره سجادیه، اصغر همت، حسین محب اهری، رحیم نوروزی، شهرام عبدلی و ... توانست با ارائه فضاسازی متنوع و بیان روایی متفاوت، صورتی تازه از نمایش آیینی را در مقابل دیدگان تماشاگران امروز تئاتر قرار دهد.


برخلاف آن چه تاکنون در اذهان مخاطبان نمایش های آیینی شکل گرفته بود، "یک دامان ماه و ستاره"، با تنوع و تعدد پرده ها و طراحی صحنه بدیع سیامک احصایی، کوشید تا در زمان نسبتاً طولانی نمایش، از خستگی بینندگان بکاهد؛ چه آن که پیرنگ داستان نمایش برای مخاطبان روشن و واضح بود و از این نظر انگیزشی برای ادامه تماشا برنمی انگیخت. و اتفاقاً همین داستان تکراری و سیر مشخص روایت آن، از موضوعاتی است که باید مورد بازنگری سفارش دهندگان و سازندگان نمایش های آیینی قرار گیرد.


مخاطبان ایرانی، دیگر به خوبی از محتوای نمایش هایی که به طور مستقیم به واقعه عاشورا می پردازند، با خبراند و شاید همین نکته، موجب دلزدگی آنها از تماشای این گونه نمایش ها باشد. در زمانه ای که دیگر همه قصه ها گفته شده و هیچ داستانی برای مخاطب هوشمند تازگی ندارد، پرداختن مستقیم به داستانی که مخاطب ایرانی هرسال حداقل یک بار، از ابتدا تا انتهای آن را می شنود، چه ارزش افزوده ای دربر دارد؟


آن چه در این جا می توان پیشنهاد کرد، روایت غیرمستقیم واقعه کربلاست. همان شیوه ای که سال ها قبل، بهرام بیضایی در "روز واقعه" دنبال کرد و امروز، داوود میرباقری در "مختارنامه". حواشی و اتفاقات پیرامونی واقعه عاشورا آن قدر جزئیات و نکات جذاب دارد که تا سال ها بتوان به روایت تصویری آن ها اندیشید.


موضوع دیگر توجه ویژه به بیان بصری به جای دیالوگ است. تئاتر، مجموعه ای از دیالوگ ها نیست که روبه تماشاگران گفته شود. این با ماهیت تئاتر در تضاد است. از سوی دیگر، طراحی دکورهای محدود و کلیشه ای با الگوها، رنگ ها و نورهای تکراری، دیگر توان جذب مخاطب پیگیر تئاتر را به سالن نمایش ندارد.


نمایش های آیینی در سال های گذشته از الگوهای روایی-بصری نانوشته ای تبعیت کرده اند که آن چنان تثبیت شده اند که انگار رهایی از آن ها به سادگی امکان پذیر نیست. تئاتر آیینی، فیلم تاریخی نیست که در بند واقع گرایی تاریخی باشد؛ حال آنکه واقع گرایی تاریخی نیز امری ناممکن است.


اما "یک دامان ماه و ستاره" با بهره گیری از ظرفیت های متعدد تئاتر، نمونه ای مطلوب از نمایش آیینی دوران گذار را به روی صحنه برد. تلفیق شعرکلاسیک فارسی با ادبیات نمایشی و ادبیات عامیانه در دیالوگ ها، بهره گیری از اجرای زنده موسیقی و ترکیب آن با نمایش، افزایش توان بصری نمایش با ویدئوآرت و استفاده بهینه از قابلیت های تکنیکال تالار وحدت در تغییر مداوم صحنه ها، همه و همه بر انگیزه گروه سازنده این نمایش برای ارائه تصویری نو از نمایش آیینی صحه می گذارد.


از این پس و با اجرای "یک دامان ماه و ستاره" – به عنوان تلاشی برای فرارفتن از چارچوب های معمول-، تئاتر آیینی ما به خوبی می تواند بستر شکل گیری تجربیاتی در جهت آزمودن روایت های تازه ای در کلام و فضاسازی باشد.


پایان پیام/
 

کد خبر 15613

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha