بررسی ابعاد صلح امام حسن علیه السلام

استاد درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه کرمان گفت: در نتیجه صلح امام حسن(ع) با معاویه معلوم شد که معاویه، فردی نیست که بشود با او قرارداد بست و صلح کرد و این یک تجربه ای برای امت اسلام بود اما به قیمت سنگین این تجربه به دست آمد.

آیت الله احمد شیخ بهایی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان از کرمان به مناسبت سالروز شهادت امام حسن مجتبی(ع) درباره صلح آن حضرت گفت: رعایت مصالح اسلام در این صلح یعنی تنها راهی که حفظ مصلحت اسلام داشت همین صلح بود زیرا وضعیت از نظر داخلی طوری شد که خواص همه به خیانت افتاده بودند و حتی فرماندهان لشکر حضرت رسماً خیانت می کردند و به معاویه می پیوستند.

 

استاد درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه کرمان ادامه داد: مردم هم دچار شبهات متعدد بودند؛ خوارج که اصلاً حکم به کفر و قتل امیرالمومنین علی(ع) و امام حسن(ع) می دادند و حاضر بودند حضرات معصومین(ع) را به شهادت برسانند، یک عده هم در لشکر حضرت بودند اما شیفته و فریفته مال دنیا و در مقابل سکه، پول و طلا سر فرود می آوردند و ارزش ها را زیر پا می گذاشتند و یک عده هم وجودشان را ترس فرا گرفته بود و برای جان دادن آماده نبودند و از صحنه جنگ فرار می کردند.

وی افزود: مجموعه این تیپ افراد باعث شد که حضرت عملاً قدرت علیه معاویه نداشته باشد و از طرفی هم معاویه آماده بود تا در صورت هرگونه بروز درگیری، با قصاوت تمام اثری از اسلام باقی نگذارد و یا اسلامی که خود می خواهد به نام اسلام معرفی کند و اسلام پیغمبر(ص) کلاً محو شود.

 

وی اظهار کرد: در این شرایط وقتی عاقلانه به قصه نگاه می کنیم، می بینیم همان حادثه ای که بعد از پیغمبر(ص)اتفاق افتاد و امیرالمومنین حکومت را واگذار کرد اینجا هم برای امام حسن(ع) اتفاق می افتد و حضرت می بینید اگر حکومت را واگذار کند و از حق شخصی خود بگذرد، حداقل ظاهری از اسلام باقی می ماند که بعد بتوان آن را اصلاح کرد و از آن طرف دشمن هم خود را رسوا خواهد کرد یعنی دیگر مردم خواهند فهمید این اسلامی نیست که پیغمبراکرم(ص) آورده است.

 

آیت الله شیخ بهایی در ادامه بیان کرد: حضرت برای صلح آماده شد و در صلح هیچ تخلفی نکرد یعنی آنچه را که لازم بود غیر از شخص خودش، مابقی مسائل را کاملاً رعایت کرد یعنی در صلح نامه، معاویه را موظف کرد که باید طبق قانون خدا و سنت پیغمبر(ص) عمل کند، به امیرالمومنین علی(ع) دشنام ندهد، شیعیان را در زندگی آزاد بگذارد و حق آن ها را بدهد و آن ها را اذیت نکند و بندهای مختلف دیگری که در صلح نامه آوردند، حضرت از هیچ یک از اصول در این بندهای مختلف کوتاه نیامده بود و تنها چیزی که حضرت از آن کوتاه آمده این بود که حق خلافت خود را به معاویه واگذار کرده بود.

 

وی خاطر نشان کرد: گرچه معاویه واقعیت خود را بعد از جنگ نشان داد و وقتی وارد کوفه شد، عهدنامه را پاره و اعلام کرد «من به خاطر دین و نماز با شما نجنگیدم؛ جنگیده ام که اطاعت شوید و اگر حرف مرا زیر پا بگذارید به شدت با شما برخورد می کنم» و تهدید می کرد و در نتیجه معلوم شد که این فرد، فردی نیست که بشود با او قرارداد بست و صلح کرد و این یک تجربه ای برای امت اسلام بود اما به قیمت سنگین این تجربه به دست آمد.

 

استاد درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه کرمان درباره شرایط سیاسی و اجتماعی دوران امام حسن(ع)، با بیان اینکه دوران امام حسن(ع) به دو دوران قبل از صلح و بعد از صلح تقسیم می شود، توضیح داد: در دوران قبل از صلح حضرت تنها خلیفه ای بود که بدون اختلاف در بین مسلمین، خلافت را پذیرفت یعنی بعد از شهادت امیرالمومنین علی(ع) همه با امام حسن(ع) بیعت کردند و هیچ اختلافی در این مسئله پیش نیامد و امام حسن(ع) هم کار امیرالمومنین(ع) را عیناً دنبال کرد.

وی گفت: حضرت به دنبال جمع آوری لشکر برای فیصله دادن کار معاویه بود که از فرمان حضرت تخلف و تمرد کرده بود اما شرایط با آغاز حکومت امیرالمومنین(ع) خیلی متفاوت بود زیرا در آغاز حکومت امیرالمومنین(ع) جبهه داخلی متحد بود و همه با هم آمدند و بیعت کردند و بعد هم ایستادند اما در طول زندگی امیرالمومنین(ع) تفرقه ها ایجاد شد؛ از طرفی طلحه، زبیر و عاشیه تفرقه ایجاد کرده و جنگ جمل را راه انداختند و از یک طرف معاویه تفرقه ایجاد کرد و جنگ صفین را راه انداخت و بعد هم خوارج نهروان آن قصه را راه انداختند.

 

آیت الله شیخ بهایی ادامه داد: بنابراین اوضاع امیرالمومنین علی(ع) در جبهه داخلی خراب شد؛ به این معنا که یک عده زیادی در جمل، صفین و ... کشته شده بودند و خانواده آن ها بی سرپرست مانده بودند و از یک طرف شبهات فراوانی که خوارج مطرح می کردند و فضا را خیلی آلوده کرده بود و از آن طرف فتنه های معاویه که چپ و راست به مرزهای امیرالمومنین(ع) حمله کرده و کشتار و غارت می کرد و جاسوس می فرستاد تا بین مردم فتنه کنند در این شرایط باز شخصیت امیرالمومنین، حافظ برنامه بود اما بعد از شهادت ایشان، امام حسن مجتبی(ع) که کار را به دست گرفت، آن اقتدار امیرالمومنین(ع) در دست حضرت نبود و تفرقه و اختلافات بین مسلمین خیلی بالا گرفت.

 

وی بیان کرد: اوضاع سیاسی در دوران حضرت بهم ریخته و اداره این وضعیت خیلی مشکل بود لذا حضرت صلح را پذیرفتند که حداقل خون مسلمین محفوظ بماند اما بعد از صلح، اوضاع به دست معاویه بود، هرچند خوارج کماکان بودند که با معاویه دشمنی داشتند اما دیگر قدرت نداشتند و معاویه با شدت فراوان برخورد می کرد و هیچ تقوایی رعایت نمی کرد و فقط به دنبال قدرت طلبی خود بود البته تا امام حسن(ع) زنده بود، سعی کرد متعرض شیعیان نشود لذا شیعیان گاهی در شام می رفتند و رسماً از امیرالمومنین(ع) تعریف کرده و به معاویه تعرض می کردند و معاویه هم کاری به آن ها نداشت.

 

استاد درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه کرمان خاطر نشان کرد: بعد از شهادت امام حسن مجتبی(ع) کاملاً اوضاع تغییر کرد و معاویه دستور به کشتار شیعیان، لعن امیرالمومنین(ع) و امام حسن و امام حسین(ع) بر سر منبرها و بخشنامه پشت بخشنامه در جعل حدیث برای فضیلت معاویه و در جعل حدیث علیه امیرالمومنین(ع) داد و کار آنقدر بالا گرفت که دیگر در کل عراق و شام و این مناطق، شیعه ای باقی نماند مگر اینکه یا فراری و یا مخفی بودند و یا به شدت پرهیز می کردند که در بین مردم ظاهر شوند زیرا به اندک اتهامی آن ها را می گرفتند، می کشتند، خانه ها را خراب می کردند و خانواده ها را از بین می بردند و بعد از مرگ معاویه قصه امام حسین(ع) اتفاق افتاد.

 

وی در پاسخ به اینکه دلیل ادامه پیدا نکردن امامت از نسل امام حسن(ع) چه بود؟ توضیح داد: این مصلحت خدا است و خدا می شناسد و تنظیم می کند و خداوند متعال اینگونه مقدر کرد و این مسئله دیگر به اختیار مردم نبود و تصریح از طرف پروردگار و پیغمبراکرم(ص) است که ائمه را معرفی کردند و اینکه چطور پیش بروند(برادر باشد و یا پسر باشد)؟ البته در مورد اینکه نسل از طرف امام حسین(ع) است، اشاره ای شده که با توجه به سختی کاری که امام حسین(ع) انجام داد و شرایطی که برای امام حسین(ع) پیش آمد و آن شهادت بسیار دردناک حضرت، خداوند متعال ائمه را از نسل امام حسین(ع) قرار داد و این چیزی است که در بعضی از زیارات و روایات به آن اشاره شده است.

کد خبر 983635

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha