به گزارش خبرگزاری شبستان و به نقل از رادیو گفتگو، دکتر «حمید ضیایی پرور» مدرس دانشگاه در برنامه گفتگوی فرهنگی درباره فناوری به نام دیپ فیک گفت: معادل فارسی دیپ فیک، جعل عمیق است و در واقع دیپ فیک ترکیبی از دو مفهوم یادگیری عمیق و اخبار جعلی است.
وی افزود: در گذشته خبر دروغین و جعلی داشتیم، ولی تصویر و فیلم جعلی وجود نداشت. بنابراین؛ وقتی با استفاده از نرم افزارهایی صدا و تصویر یک فرد را جعل میکنند و کارهایی را به او نسبت میدهند یک تصویر جعلی واقعی نما تولید میشود و جعل عمیق صورت میگیرد که تشخیص آن از جعلهای ساده سخت تر است.
ضیایی پرور صنعت سینما و تلویزیون را نیز نوعی دستکاری کردن در واقعیت دانست و گفت: بازسازی یک شخصیت در فیلم تاریخی یا شبیه خوانی در ایام مذهبی نوعی دستکاری کردن با هدف تاثیرگذاری مثبت بر مخاطب است. بنابراین؛ گاهی نیت ما مثبت است و تاثیرگذاری مثبت خواهد بود ولیکن در شیوه جدید آن یعنی روشهای مضری که در شبکههای اجتماعی استفاده میشود، بیشتر هدف گول زدن مخاطب است.
وی افزود: دیپ فیک فقط جعل تصویر و جعل واقعیت نیست. بلکه حتی جعل صدا نیز میتواند باشد و تُن صدا و فرکانس یک فرد مشهور یا یک شخصیت سیاسی و هنرمند بواسطه یک نرم افزار برای کاربران باورپذیر میشود و بواسطه آنها در شبکههای اجتماعی بدون اطمینان از صحت آن بازانتشار میشود.
ضیایی پرور اضافه کرد: بسیاری از تکنیکهایی که در جعل عمیق به کار گرفته میشود، به شکلی ریشه در صنعت سینما دارد و حقههای سینمایی یکی از مصداقهای آن است. اخیرا؛ یکی از تکنیسینهای هالیودی ایرانی، فیلمی را منتشر کرد که در آسمان تهران بادمجان میبارد که بعدا مشخص شد که از یک حقه سینمایی استفاده شده است.
این مدرس دانشگاه درباره تاثیر دیپ فیکها در آینده عنوان کرد: آینده ما با حضور دیپ فیکها شبیه اتفاقاتی است که نسبت به نسل قبل تر با ظهور شبکهها و رسانههای اجتماعی افتاد و دلیل ظهور آنها بخشی به ذات انسان برمی گردد، که به هر چیز سرگرم کننده و گول زننده ای علاقه دارد و همان لذتی که در تماشای فیلم و سینما است، در دیپ فیکها هم وجود دارد.
ضیایی پرور تاکید کرد: از زمان اتصال ما به اینترنت نزدیک به سه دهه میگذرد، و بیش از دو دهه از آن دوران، استراتژیهای کشور در مقابل این فضا سلبی بود. تقریبا در ۸سال اخیر استراتژیهای ایجابی دنبال شده است. در حالیکه نباید مانع استفاده کاربران از برنامه ای شویم و باید دانش استفاده صحیح از آن را به آنها بیاموزیم و بی شک اگر بر دانش کاربر بیافزائیم، در مواجهه با هر پدیده جدیدی میتوان به درستی از آن بهره ببرد که بخشی از آن به نظام آموزشی کشور بستگی دارد که بخشی از آن به رسانهها مرتبط است. در واقع ما در ادبیات سواد رسانه ای در ایران، فقیر هستیم و محتوای مناسبی تولید نشده است.
نظر شما