خبرگزاری شبستان، لائیک های اروپا با برگزاری نشست های متعدد طی ماههای اخیر در برابر هر حرکت و پبشرفت اسلامی در این قاره تلاش کردند تفکرات خود را به اروپاییان بقبولانند و این بار دست را روی تمدن اروپا گذاشتند و مدعی شدند تمدن اروپا جدای از سکولاریسم نیست و دفاع از سکولاریسم همان دفاع از تمدن اروپایی محسوب می شود.
طرح نشست ها و اتحاد سکولارها از زمانی تقویت شد که شهردار پاریس در تاریخ 18 دسامبر 2010 با ساخت مساجد مخالفت کرد و حتی برخی مساجد را تعطیل کرد، این اقدام با مخالفت شدید مسلمانان روبرو شد و زمان برای ابراز هویت اسلام در اروپا فراهم شد،خیل عظیم مسلمانان و پیدایش جمعی آنها در قلب جهان سکولار وحشت را میهمان جامعه لا مذهب غرب کرد و اولین نشست های علنی ضد اسلامی شکل گرفت.
نشست هایی که دست را بروی تعصبات غربی گذاشت و به هر طریقی تلاش کرد مردم را به خروج اسلام از غرب تشویق کند و حساسیت آنها را نسبت به مسلمانان هموطن بیفزاید.
بنابر این لائیک ها از هر طبقه و قشری خود را به نشست ها رساندند و براساس اهداف ضد اسلامی و ضد مهاجرتی به این قاره گرد هم آمدند.
احزابی که تا کنون به صورت پنهانی در سراسر اروپا علیه اسلام فعالیت می کردند متوجه شدند تمام تلاش آنها برای اسلام زدایی اروپا از اسلام بی نتیجه مانده است پس تصمیم گرفتند وجود خارجی خود را تیتر اصلی خبرها کنند تا با سوء استفاده از دموکراسی به ظاهر بی طرفانه اروپا خوی بنمایانند.
سران این احزاب که عمدتا از 2000 در اروپا ظاهر شدند به سرعت در این نشست ها ثبت نام کردند و واژه اسلام ستیزی آنها را به وجد آورد تا آخرین دست آورد های خود را به نمایش بگذارند.
مشابه چنین نشست هایی را می توان در ساختمان پارلمان اروپا در اکتبر 2007 یافت اما عدم جلوه و پررنگ شدن اسلام در آن زمان در اروپا مانع از آن شد که سریالی از این گردهمایی ها ساخته شود.
پس دلیلی را که امروز سکولارها به دنبال آن به استقبال آن می روند را می توان در قوت گرفتن چهره اسلام در اروپا خلاصه کرد.
جالب است بدانیم آمریکا نیز از پشتیبانی این گروهها بی بهره نماند و از سال 2007 با تشکیل نهادهای علنی و غیر علنی در فلوریدا،نیویورک،کالیفرنیا،ویرجینیا،اوهایو و تگزاس پا را در رکاب سکولار های اروپا گذاشت.
آمریکا زا طریق انگلیس و دانمارک به سرعت توانست کنترل این گروهها را از راه دور در اختیار بگیرد و موفق شد مساند دولتی ای چون مرکز امنیت سیاسی دانمارک ار وارد بازی کند.
موضوع نشست های نخست ضد اسلامی در ابتدا در باب انتقاد از اسلام آغاز شد که نویسندگان مطرح غربی همچون بت یوور، آن مری دلکامبر،روبرت اسپانسر و دنیل پیپس متن آنها را تنظیم می کردند.
در قدم بعدی کار به دانشگاهها کشیده شد و دانشجویان طعمه این افراد قرار گرفتند و سکولارها با این عنوان که می خواهند دانشگاهیان را با اسلام راستین آشنا کنند در میان سخنرانی های خود مسیر را کاملا در جهت مخالف اسلام تغییر می دادند و عنوان می کردند که اسلام اساسا با اروپا سنخیتی ندارد و مردم اروپا مکلف به گرویدن به اسلام نیستند.
گام بعدی ورود سیاستمداران ضد اسلامی که اکثر آنها را یهودیان مدافع صهیونیسم تشکیل می داد ،بود.
این افراد با ادعای حقوق ضایع شده یهودیان به دست اسلام وارد میدان شدند و کارشناسان خبره آمریکایی به کمک آنها شتافتند و چه بسا برنامه های تلویزیونی به تحلیل این دست موضوع ها زدند.
انتقاد از اسلام در مرحله بعدی وارد حریم زنان شد و اسلام به عنوان دینی که زنان را محترم نمی شمرد معرفی شد و در همین جا مغایرت حجاب با تمدن اروپا مطرح گردید و دفاعیات متناقض مردم را این گونه سرگردان کرد که آری سکولاریسم و یا در نهایت مسیحییت با فرهنگ اروپا تطبیق دارد نه اسلام.
گروه لائیک ریپست و گروه یونیت رادیکال از جمله دو حامی اصلی این طرح ها در اروپا هستند که طی دهه گذشته در اروپا جان گرفتند و از پایه سیاست های ضد اسلامی و مبارزه با اسلام را دنبال می کنند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، شرکت کنندگان این مراسم ها فرصت دارند تا در یک فضای صد در صد غیر اسلامی آنقدر از بحث های ضد اسلامی بشنوند تا جایی که شهور و درک خود را قربانی اهداف بنیانگذاران این نشست ها کنند.
بنابر این گزارش، از آنجایی که ریشه بسیاری از این احزاب به گروههای سیاسی برمی گردد و در کشور فرانسه به طور مثال مردم همچنان تعصب خاصی بر اعتقادات سیاسی خود دارند به طور ناخود آگاه حمایت مردم از آنها کمرنگ می شود و هویت و اهداف زیر ساختی شان اساسا به زیر سئوال می رود و عدم اصرار اسلام برای تحمیل خود به مردم اروپا براساس قوانین ذاتی بشر می تواند جایگاه خود را در این قاره برخلاف تمام تلاش های ضد اسلامی حفظ کند.
نظر شما