خبرگزاری شبستان_ رشت، مهری شیرمحمدی؛ عمارت حنانیها، شباهت زیادی به پیری فرزانه دارد. در نگاه نخست و از بیرون؛ گوشهگیر، ساکت، ساده و معمولی اما، وقتی قدم به درونش میگذاری و پای حرفهای این پیر سفیدگیس مینشینی، به ناگاه از آن کوچه تنگ و درب کوچک فروتن که رد میشوی، روشنگاه زیبایی به جلوهگری ظاهر میشود، گویی دنیای واقعیت سیاه و سفید روزمره محو میشود و دنیای رویاها آغاز میشود.
بافت سفالچین شده و خوشنقشِ بام، نمای گچی سفید چشمنواز، طاقهای منتظر گلدان، پنجرههای بازِ احساس و درهای مهماندوست و درختان مهربان چون نام با مسمای خانه.
میدانیم زندگی شهری معاصر، ضربآهنگی تند و سریع دارد و قوارهها و ابعاد اجازه « بزرگ زیباست» را نمیدهند. این جریان پیش رونده زندگی است، جریان تفاوت آفرین زندگی. نمیشود به گذشته خانهباغهای بزرگ برگشت اما، الزامی هم نیست تمام شهر به چیزی مثل پشت جعبه باز شده یک رادیوی بزرگ ترانزیستوری تبدیل شود.
خانههای تاریخی شهر، قصهگوییهای مکتوب بر خشت و چوباند و چه قصههای دلنشینی. همانطور که اکنون هم میشود یک آپارتمان بسیار زیبا ساخت، مادامی که آنکه میسازد چون نانوایی عاشق، خمیرش را با زمزمه عشق ورز میدهد. زیبایی فقط در خانههای قدیمی نیست یک سازه جدید هم میتواند بیننده را وادار به تحسین کند مادامیکه «انسانی» که در آن استراحت میکند، میخورد، میخوابد و میزبان مهمانانی میشود، اولویت اول، وسط و آخر باشد، امری که در ساخت تمام خانههای قدیمی این مرز و بوم، مو به مو لحاظ شده است.
آن روز که برای چندمین بار به دیدن عمارت حنانی رفتم، سکوت بنبست تو درتوی «سیگارودی» را صدای کارکردن این زوج جوان میشکست که شخصا لباس کار پوشیده و در مرمت و احیای یکی از عمارتهای فاخر قدیمی شهر کمر همت بستهاند. مالکان جدید خانه حنانیها، کاشیهای شکستهای که از دوره قاجار بهجا ماندهاند را در جعبهای جمعآوری کردهاند و با حسرت فراوان خاک روی کاشیها را کنار میزدند و درباره گل بوتههای آبی و لاجوردی روی کاشیها با من سخن میگفتند که احتمالا قبلا در نمای پلهها بهکار رفتهاند و حالا پس از خالی کردن کف اتاقها برای پیدا کردن گربهروها نمایان شده بودند.
«خسروآبادی» در پاسخ به اینکه چگونه با عمارت حنانی آشنا شده است، توضیح داد: با مطالعه گزارشی در فضای مجازی با عنوان «تخصیص اعتبار برای خرید عمارت حنانی» با این عمارت که چسبیده به خانه میرزا خلیل رفیع است، آشنا شدیم.
این زوج با شور و علاقه از پیدا شدن نقاشیهای دیواری زیر یک لایه پوشش گچی ایوان حرف میزنند و با نشان دادن آن میگویند: آنگونه که از مالکان قبلی سوال کردهایم، این خانه چندین بار مرمت شده و آخرین بار که بعضی مرمتها در آن انجام شده، حدود ۴۰ سال پیش قبل از ساکن شدن خانواده حنانیها بوده است، بنابراین تغییرات زیادی در بنا رخ داده است. ما بر اساس تصاویر بهجامانده و گفته شفاهی مالکان قبلی سعی داریم الحاقات را از بنا حذف کنیم و بنا را به شکل اصیل و اولیه خود برگردانیم و نقاشیهای دیورای را هم تا حد ممکن از زیر گچ بیرون آورده و مرمت کنیم.
آنها با تاکید بر اینکه نخسیتن قدم برای مرمت، استحکامبخشی بنا است، میگویند: بازگرداندن گربهروها و رطوبتزدایی مهمترین اقدام است و به دلیل هزینهبر بودن چنین اقدامی و کمبود سرمایه، ناچاریم این اقدامات را مرحله به مرحله انجام دهیم.
خسروآبادی در خصوص همکاری بخشهای دولتی نیز میگوید: تمام سازمانها و ادارات مرتبط مانند شهرداری، شورای اسلامی شهر، میراث فرهنگی استان، اداره میراث رشت و سازمان عمران و بازآفرینی تاکنون همکاریهای بسیار خوبی داشتهاند و بسیار صمیمانه و حمایتگرانه با ما برخورد کردهاند و این برای ما بسیار امیدبخش است و امیدواریم این روند ادامه یافته و با موفق شدن در مرمت کامل این بنای تاریخی، الگویی انگیزهبخش برای سایر افراد علاقمند به حوزه فرهنگ و بناهای تاریخی باشیم.
«فرشته حنانی» یکی از اعضای خانواده حنانی درباره عمارت پدریاش اینگونه توضیح میدهد: این عمارت بر اساس کتیبه نصب شده روی یکی از ستونهای زیر شیروانی ۱۲۰سال قدمت دارد یعنی عمارت در اواخر دوره قاجار ساخته شده است. پدر من «محمد حنانی» نزدیک در مسجد گلشن بازار بزرگ، حجره داشت. وقتی من ۶سال داشتم، پدرم این خانه را از نوه «زینالعابدین اخوان» یعنی «معین پورعباس» خرید. مالک اصلی خانه «زین العابدین اخوان» رییس اتاق تجارت رشت بود و بعد از اینکه خانه مجاور را از «خلیل رفیع» اولین شهردار رشت خرید، به عمارت مجاور رفت و این خانه را بعدها به نوهاش «معین پورعباس» که نمایندگی واردات خودروی خاور داشت، داد. پدر من و پورعباس(داماد زینالعابدین اخوان)، روابط حسنهای داشتند. هر دو خانه با یک در چوبی در حیاط خلوت باهم ارتباط داشتند و من در بچگی به یاد دارم که اعضای هر دو خانواده از همین در با هم در رفت و آمد بودند. در حال حاضر این در موجود بوده و از سمت ساختمان خلیل رفیع توسط شهرداری تختهکوب شده است.
آنچه از رشت قدیم میدانیم، راه داشتن خانهها به یکدیگر از طریق درهای مشترک بوده است و این همسایگی مشترک در واقع، بخشی از فرهنگ و سنت دیرینه خانوادههای رشت قدیم بوده است. سنتی که در آن حرف آخر را درهای چوبی نیمهباز و سرشار از حرف میزنند و نه دیوارهای بلند ساکت.
نظر شما