به گزارش خبرگزاری شبستان و به نقل از روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، "غلامرضا امیرخانی" نامی آشنا برای اهالی کتاب و فعالین فرهنگی به ویژه حوزه تاریخ و متون است. وی به عنوان فردی باتجربه در حوزه کتاب، کتابداری و کتابخوانی و با دارا بودن سابقه و تجربهای 25 ساله در حوزههای مختلف مدیریت فرهنگی از جمله در کتابخانه ملی؛ در این گفتوگو به ابعاد مختلف فعالیتها و نقش سازمان اسناد و کتابخانه ملی در حوزه کتاب و اسناد (آرشیو) پرداخت.
وی در ابتدای این گفتوگو با تاکید بر احتمال تغییرات آشکار در حوزههای کتابداری و آرشیو به دلیل شرایطی که "کرونا" در دنیا ایجاد کرده است، درباره پدیده کتاب سازی و سرقت ادبی و مسئولیتی که کتابخانه ملی برعهده دارد، گفت: این پدیده در مصادیق شاید سابقه حدود هزار ساله داشته باشد، بطوریکه در ابتدای کتاب "کشف المحجوب" نویسنده از سرقت ادبی در زمان خودش شکایت میکند.
وی ادامه داد: با توجه به رشد تکنولوژی و دسترسی بیشتر در حوزه اینترنت، کتابسازی بسیار راحت تر شده است. هرچند این رشد و پیشرفت به مثابه شمشیر دولبه است و دست کتابسازان و سارقان ادبی و علمی سریع تر آشکار میشود. به همین دلیل بسیاری معتقد هستند فضای مبادله اطلاعات را باید بیشتر گسترش داد. برای مثال محدودیت انتشار پایاننامهها در راستای حفظ حقوق مولف برداشته شود. در واقع این نوع نگاه معتقد است همه نوع اطلاعات آزاد شود تا دسترسی بهتر برای شفاف سازی و آگاهی بیشتر امکانپذیر باشد.
امیرخانی تصریح کرد: به هر حال معضل اصلی در حوزه کتابسازی و مقاله سازی و به طور کل، سرقت علمی که متاسفانه به یک صنعت پرسود نیز مبدل شده؛ بحث پایان نامهها است و افراد به دلایل مختلف از پایاننامهسازیها که نمونه آن را به وفور در موسسات و پیاده روهای روبروی دانشگاه تهران میبینیم، استفاده میکنند.
وی گفت: بنده معتقد هستم با این معضل نمیشود برخورد سلبی کرد؛ همانطور که در فضای مجازی برخورد سخت جواب نمیدهد، بهتر است اشکالات کار بیشتر از طرف اساتید دانشگاه و اساتید مشاوره برطرف شود، زیرا اساتید به سهولت می توانند متوجه شوند که یک پایان نامه مسیر صحیحی را پیش رفته است یا خیر؛ متاسفانه برای برخی از اساتید اینگونه پایان نامه سازیها به یک منبع مالی تبدیل شده است و فقط نگاه میکنند که اسمشان در کنار دانشجو باشد و یا برای ارتقای جایگاه چنین پایان نامههای را تایید کنند.
امیرخانی ادامه داد: در این زمینه کتابخانه ملی شاید در تولید علم آنچنان نقش مستقیمی نداشته باشد زیرا محل نگهداری و سرویس دهی دانش است، با این وجود یک نقشهایی را کتابخانه ملی به صورت ماهیتی ایفا میکند، مثلا کتابها قبل از چاپ از کتابخانه ملی فیپا دریافت میکنند و در اختلافات بین ناشر و نویسنده؛ فعالیت و منابع کتابخانه ملی قابل استناد است.
وی تصریح کرد: حتی در حوزه کتابهای قاچاق؛ کتابخانه ملی موظف است این کتابها را نیز تهیه کند نه برای مقابله با این معضل؛ بلکه هر آنچه که در ایران در قالبهای مکتوب چاپ میشود را باید کتابخانه ملی برای آیندگان تهیه و نگهداری کند و سازماندهی و اطلاع رسانی آنها را انجام دهد.
امیرخانی افزود: بنابراین میتوان با استفاده از استنادهای کتابخانه ملی برای کاهش کتابسازی و پایان نامهسازی اقدام کرد؛ در زمینه کپی رایت نیز در اکثر کشورها؛ دفتر کپی رایت در کتابخانه ملی آنها قرار دارد ولی ریشه پدیده کتابسازی به نظام آموزشی کشور بر میگردد و بیشتر نقدها نیز به آموزش در دانشگاهها و روند تدوین پایاننامهها مربوط میشود.
وی گفت: در حوزه کتاب هم خیلی وقتها مطرح میشود که چرا برخی کتابهای کم ارزش از نظر علمی، مجوز چاپ میگیرند. معتقدم برخورد با این گونه از کتابها آنچنان ضرورت ندارد؛ زیرا وقتی همه اطلاعات دردسترس افراد باشد، مردم دنبال بهترین منابع خواهند رفت و بهمانند قانون عرضه و تقاضا؛ وقتی همه اطلاعات در دسترس باشد به سمتی خواهیم رفت که اصلا موسسات و افرادی که دنبال کتابسازی و پایان نامه سازی هستند مشتری نداشته باشند. در همین زمینه اخیرا یادداشتی در خبرگزاری ایبنا منتشر کردم با عنوان مرجع سازی که توصیه می کنم علاقه مندان و به خصوص کتابداران مطالعه کنند.
دیجیتال سازی منابع باعث تجدید نظر در برخی مفاهیم میشود
امیرخانی درباره یکی از مباحث کتابخانه ملی که نقد میشود چرا برای ورود به این سازمان باید افراد یک شرایط خاص تحصیلی داشته باشند، چون برخی معتقدند کتابخانه ملی نباید تبدیل به قرائت خانه شود، گفت: این بحث مطرح است که کتابخانه ملی نباید به قرائت خانه تبدیل شود ولی ایده آل بنده این است که کتابخانه ملی بدون توجه به مدارک افراد به روی همه باز باشد، شاید افرادی که دیپلم هم نداشته باشند ولی نیاز به مجله ای داشته باشند که 60سال پیش چاپ شده و در کتابخانه ملی نگهداری میشود.
وی افزود: منتها اینکه چطور باید تشخیص دهیم چه افرادی به منابع کتابخانه ملی نیاز دارند یک بحث تخصصی است، بحث دیگر نیز این است که آیا کتابخانه ملی باید قرائت خانه باشد؟ که در این زمینه نکته این است که اگر به سمت و زمانی پیش برویم که هم اکنون نیز در آن مسیر هستیم که همه منابع دیجیتال و قابل دسترس باشد پس چه کسی به کتابخانه ملی مراجعه کند؟ و این یک سوال مهم است.
امیرخانی گفت: از طرفی هم نمیتوان قرائت خانه شدن کتابخانه ملی را به طور کامل قبول کرد زیرا مطلوب است این نهاد؛ مکانی برای مراجعه پژوهشگران باشد، بنابراین در برخی مفاهیم باید تجدید نظر کرد زیرا حضور افراد در کتابخانه ملی نوعی ارزش افزوده است، حتی اگر این افراد برای مطالعه جهت گذارندن آزمونهای متعدد اینجا بیایند بنابراین در مقایسه با کتابخانههای ملی دنیا نیز این مسئله مصداق دارد.
وی در ادامه افزود: با این وجود به دلیل اینکه پژوهش در کشور ما ضعیف است، اگر 10 یا ۱۵ سال پیش این صحبتها میشد، قابل دفاع بود مبنی بر اینکه افرادی که برای درس خواندن در مقاطع ارشد و دکتری میخواهند به کتابخانه ملی بیایند جلوی آنها گرفته شود زیرا کار اصلی کتابخانه ملی این است که از منابع موجود درآن استفاده شود ولی 15 سال قبل منابع دیجیتال بهمانند امروز در دسترس نبود بنابراین نمیتوان بر این مسئله که کتابخانه در حال تبدیل به قرائت خانه است نقد وارد کرد.
کتابخانه ملی ایران در زمینه پژوهش علمی در دنیا استثنا است
امیرخانی درباره میزان ارتقای سطح کتابخانه ملی از سطوح کارهای اجرایی و خدماتی به سطوح پژوهشی و علمی عنوان کرد: کتابخانههای ملی در دنیا نهادهای خدماتی به حساب میآیند و کمتر پژوهشی و علمی هستند ولی کتابخانه ملی ایران در دنیا استثنا است و در ساختار آن بخشهای علمی وجود دارد. البته نباید از یاد برد که در وهله نخست کماکان یک نهاد خدماتی است و باید به مراجعه کنندگان خدمات ارائه دهد.
تساهل و تسامح در کتابخانه ملی
وی درخصوص وجود آثار مختلف در کتابخانه ملی که به نوعی به همزیستی مصالحت آمیز تعبیر میشود، گفت: این همزیستی صلح آمیز دقیقا به دلیل ماهیت کتابخانه ملی به طور خاص و همه کتابخانه ها به طور عام است بطوریکه وقتی وارد این مجموعه میشوید کتاب خاطرات جنگ چرچیل در کنار کتاب "نبرد من" هیتلر نگهداری میشود و براساس طبقه بندی موضوعی، کتابی که در رد و دفاع از یک مکتب باشد هم در کنار هم قرار میگیرند. این واقعیت ساده و آشکار، بیان کننده این مطلب است که همه ادیان و تفکرات و سلیقهها در کنار هم میتوانند همزیستی مسالمت آمیزی داشته باشند و این فلسفه که کتابخانهها بدون سانسور خدمات به مراجعه کنندگان ارائه دهند، تایید مقوله تساهل و تسامح است که یاد بگیریم به عقاید یکدیگر احترام بگذاریم.
کاملترین بانک فهرست نگاری کتابهای چاپ فارسی، متعلق به کتابخانه ملی
امیرخانی درباره چرایی نبود یک فهرست نگاری کامل برای تمام کتابهای فارسی چاپ شده از زمان ورود دستگاه چاپ به ایران افزود: این نقد همیشه وجود داشته، با این وجود در دهه 40 شمسی، فردی به نام "خان بابا مشار" کاری کرد کارستان؛ و در زمانی که کامپیوتر وجود نداشت و با تلاش فردی خود، کتابی منتشر کرد با عنوان فهرست کتابهای چاپی فارسی؛ یعنی از ابتدای چاپ کتاب در دوران قاجار در ایران تا زمان خودش جمع آوری کرد و با وجود برخی نواقصی که دارد، کاری ارزشمند است.
وی ادامه داد: کتابخانه ملی نیز از دهه 40 و 50 - کتابشناسی ملی را به صورت سالیانه یا 6 ماه یکبار منتشر میکرد که نشان می داد در یک فاصله زمانی چه کتابهایی در ایران چاپ شده است، ولی مشخص شدن تمام مجموعه کتابهای چاپ شده در ایران از بدو پیدایش آن در عصر قاجار، واقعا نیاز مهمی است؛ با این وجود کاملترین بانک فهرست نگاری کتابهای چاپ فارسی، مربوط به کتابخانه ملی است، که بالغ بر دو میلیون رکورد است و بخش مهمی از کتابهای چاپ شده در ایران را شامل میشود.
امیرخانی تصریح کرد: ولی در این مقوله دو بحث مطرح است: اول اینکه چه کتابهایی در ایران و در چه مقطع تاریخی و زمانی چاپ شده است و یک بحث دیگر اینکه آن کتابها در کجا نگهداری میشود. اتفاقا در این زمینه با کتابهای مهم و مشهور، کمتر مشکل داریم. زیرا کتابهای مهم به هر حال در کتابخانهها، کلکسیونهای شخصی و جاهای مختلف نگهداری میشود و شناخته شده هستند، ولی بسیاری از کتابهای گمنام چاپ شده در دورههای مختلف و در شهرستانها هیچ سرنخی از آنها وجود ندارد.
وی ادامه داد: در این راستا کارهایی شده ولی متولی این کار، کتابخانه ملی است و باید سازمان همتی کند انتشارات داخل کشور و حتی آثار فارسی یا از نویسندگان ایرانی خارج از کشور را هم جمع آوری و فهرست نویسی کند که قطعا در انجام این پروژه مهم باید از کمک کتابخانههای بزرگ دیگر هم بهره مند شود.
چرا عدم دسترسی به برخی اسناد در تمام دنیا رایج است
امیرخانی درخصوص تغییر برخی قوانین برای کاهش محدودسازی دسترسی به منابع از جمله در حوزه اسناد گفت: این مقوله بیشتر معطوف به اسناد میشود و کمتر این محدودیتها مربوط به کتاب است. در حوزه اسناد هم وجود انواع محدودیتها از جمله محدودیت زمانی برای دسترسی به اسناد، مختص ایران نیست. چرا که برخی اسناد نظیر اسناد شخصی، قضایی و پزشکی چون مربوط به زندگی فردی و مسائل شخصی می شود، قابل عرضه نیست. در واقع روی صحبت من بیشتر با این موضوعات است. وگرنه در اسناد سیاسی و تاریخی معتقدم باید نهایت دسترس پذیری را برای محققان فراهم آورد.
پیشنهاد ثبت جایزه بینالمللی نسخ خطی توسط سازمان اسناد و کتابخانه ملی
وی درخصوص تعریف جایزه معتبری در حوزه کتاب و اسناد با محوریت کتابخانه ملی گفت: در حال حاضر مهمترین جایزه کتاب در ایران مربوط به جایزه "کتاب سال" است که متولی آن وزارت ارشاد است و هر ساله با حضور رئیس جمهور برگزار میشود. ولی کتابخانه ملی در این حوزه تقریبا در حاشیه بوده و حتی در جایزه "کتاب سال" نیز هیچ اسمی از کتابخانه ملی نیست و حتی نماینده ای نیز در بین داوران این جایزه ندارد.
امیرخانی ادامه داد: با این وجود، همایشی با عنوان همایش حامیان نسخ خطی از اواخر دهه 70 شمسی، با محوریت کتابخانه مجلس به اجرا درآمد و از چند سال قبل این همایش به کتابخانه ملی منتقل شد و سعی شد عنوان این مراسم به آیین تجلیل و بزرگداشت حامیان نسخ خطی تبدیل شود و به سبک جوایز جایزههای کتاب گلشیری و جلال؛ عنوان جایزه به نام "استاد سید عبدالله انوار" نامگذاری شد، که در سالهای 95 و 97 بر همین منوال عمل کردیم. در واقع تلاش بود تا به سمت بین المللی شدن این جایزه پیش رویم، یعنی آثار و نسخ خطی با محوریت کتابخانه ملی چنین جایزه ای را دریافت کنند.
وی تصریح کرد: البته پیشنهادی نیز داشتم تا جایزه ای با عنوان "فردوسی" به صورت بینالمللی برگزار شود و حتی مصوبه یونسکو را نیز دریافت کنیم تا سازمان اسناد و کتابخانه ملی متولی چنین جایزه ای در حوزه تحقیقات ایران شناسی و اسلام شناسی شود، البته در بخشی از جایزه "کتاب سال"، جایزه جهانی کتاب جمهوری اسلامی ایران نیز تعریف شده است، ولی معتقد هستم کتابخانه ملی به دلیل وظایفش در حوزه ایران شناسی و اسلام شناسی باید متولی این امر باشد.
نگهداری کاملترین سفرنامههای سرزمین ایران در کتابخانه ملی
وی درباره ویژگیهای خاص سفرنامههای موجود در کتابخانه ملی گفت: کتابخانه ملی، کاملترین مجموعه سفرنامههای مرتبط با ایران را نگهداری می کند و این سفرنامهها فوق العاده نفیس هستند . از دهه 50 هم انتشار فهرست سفرنامههای فرانسه، انگلیسی و روسی و آلمانی در کتابخانه ملی آغاز، و از 15 سال پیش نیز سفرنامههای نفیسی در کمیته خرید منابع غیر خطی خریداری شد، نظیر چند چاپ مختلف از سفرنامه ژان شاردن (جهانگرد فرانسوی) از جمله یک دوره 10 جلدی در قطع جیبی چاپ هلند در سال 1810 میلادی؛ و نمونههای بسیاری دیگر.
امیرخانی با تایید ضعف ایرانیها در نوشتن سفرنامهها در چند قرن اخیر افزود: با وجود اینکه جغرافیدانان و سیاحان ایرانی و مسلمان، کارنامه درخشانی برجای گذاشته اند و افرادی چون ناصرخسرو قبادیانی، ابن فضلان، بیرونی، مسعودی آثار گرانسنگی را نوشته اند ولی در سدههای گذشته به خصوص از عصر مغول به بعد، سفرنامه نویسی کمتر رایج بوده؛ برای مثال در قرن نهم و دهم هجری، گذشته از چند استثنا مانند سفرنامه غیاث الدین نقاش به چین که از جانب دربار شاهرخ تیموری اعزام شده بود، چندان سفرنامه مهمی نمیشناسیم.
وی ادامه داد: ولی در بین غربیها در زمینه سفرنامه نویسی کاملا برعکس ایرانیان اقدام شده یعنی همین "شاردن فرانسوی" در سفرنامه خود، بهترین شرح حال از دوران صفوی را نگاشته که در آثار نویسندگان ایرانی نیز چنین توصیفات کاملی وجود ندارد .
نهادها باید اسناد خود را به آرشیو ملی ایران تحویل دهند
امیرخانی با تایید شناخت پایین نهادهای فرهنگی نسبت به فعالیت سازمان اسناد و کتابخانه ملی افزود: البته در چند سال اخیر و در دولت تدبیر و امید اتفاقات خوبی در این زمینه از سوی سازمان اسناد و کتابخانه ملی صورت پذیرفته ولی معتقد هستم این مسئله ناشناخته بودن فعالیتهای سازمان بیشتر به آرشیو ملی باز میگردد.
مشاور ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران خاطرنشان کرد: حتی برخی از نهادهای دولتی؛ آرشیو ملی را کمتر میشناسند ولی کتابخانه ملی به نوعی شناخته شده تر است. این در حالی است که قوانین بالادستی آرشیو، به نوعی محکم تر و الزام آورتر است.
نظر شما