به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، به مناسبت فرا رسیدن 21 تیرماه که در تقویم رسمی کشور روز حجاب نام گرفته، با «زینب امرایی»، دختر شهید مدافع حرم «علی امرایی» گفتگویی درباره حجاب و علاقمندی هایش در این باره انجام داده ایم تا نظر دختران واقعی انقلاب درباره این حکم ارزشمند دینی را منعکس کنیم. آنچه در ادامه می آید مشروح این گفتگو است:
برای ورود به بحث خودتان را برای مخاطبان ما معرفی کنید.
من زینب امرایی هستم، فرزند شهید مدافع حرم «علی امرایی»، ۱۶ سال سن دارم و ساکن تهران هستم .
با توجه به اینکه گفتگو ما درباره حجاب است، درباره نگاه و تاکیدات پدر شهیدتان در موضوع حجاب برایمان بگویید.
شهید روی مسئله حجاب بسیار تاکید داشت حتی در وصیت نامه اش قید کرد که «هر کسی حجاب داشته باشد، دستم برسد شفاعت اش را می کنم» یک بار به من گفت به خاطر این اسم من را زینب گذاشته که مثل صاحب اسمم باحیا و باحجاب باشم .
زمانی که به سن تکلیف رسیدم خیلی درباره حجاب با من صحبت کرد اما اصلا اهل تحمیل نبود .پدر هر بار می خواست به کسی از اقوام درباره حجاب اش تذکری بدهد خیلی ملایم رفتار می کرد بسیاری از افراد بدحجاب بعد از شهادت پدرم، محجبه شدند.
در رابطه با حجاب کارهای فرهنگی زیادی انجام می داد در عین حال مخالف حجابی بود که باعث جلب توجه شود.
منظور شهید از حجابی که باعث جلب توجه بشود، چه حجابی بود؟
مثلا حجابی که همراه با پوشیه باشد مخصوصا در ایران را معقول نمی دانست و معتقد بود این نوع پوشش باعث جلب توجه می شود .
شهید امرایی چه فعالیت های فرهنگی درباره حجاب انجام می داد؟
یک بار پدر تعدادی از کتاب زندگی شهید «ابراهیم هادی» را خرید و با هم به بهشت زهرا(س) رفتیم، کتاب ها را به من می داد تا به دخترها و خانم هایی بدهم که حجاب صحیحی نداشتند، حتی در رابطه با حجاب سخنرانی هم می کرد .
دیدگاه خودتان نسبت به حجاب چیست؟
از دیدگاه من حجاب تنها مختص به حجاب ظاهری و پوشش نیست و به دسته های مختلفی مثل حجاب نگاه، حجاب زبان و ... تقسیم می شود که باید همه این دسته ها را رعایت کنیم و تنها به حجاب ظاهری بسنده نکنیم .
با توجه به اینکه گفتید شهید امرایی در موضوع حجاب تحمیل نداشت، چگونه حجاب را انتخاب کردید؟
خاطرم هست که از کلاس اول گاه چادر سر می کردم و علاقه شخصی خودم بود وقتی که به سن تکلیف رسیدم با اطلاعاتی که کسب کردم و با توجه به حرف های پدر، خودم با خواسته قلبی خودم این نوع پوشش را انتخاب کردم .
حجاب دستور خدا است و در پرتو این چادر پوشیدن، احساس آرامش و امنیت بیشتری دارم، علاوه بر این بهترین پوشش هست، مخصوصا چادر ابهت خاصی به بانوان می دهد.
بعضی افراد چادر را به صورت یک مانع تلقی می کنند شما در این سال های استفاده از چادر آیا چنین احساسی داشته اید؟
شخصاً این نگاه را قبول ندارم، حجاب در اسلام دارای ضابطه و حدود مشخص است که به هیچ عنوان مانع زن در زندگی و فعالیت نیست. اسلام به هیچ وجه نمی گوید که زن ها باید در خانه محصور شوند و طوری خود را بپوشانند که دیگر قادر به انجام هیچ فعالیتی نباشند.
تا به حال شده به خاطر نوع پوششی که دارید مورد تمسخر قرار بگیرید؟
بله، ولی تمایل به پوشش وحجاب از درون فطرت زن سرچشمه می گیرد. بنابر این، تمایل ما به حجاب و پوشش امری فطری است که خداوند در درون مان به ودیعه نهاده است. شخصا حجاب را جلوه ای از خدادوستی و عبودیت در زنان می دانم.
با توجه به سختی هایی که این نوع پوشش دارد مخصوصا در فصل تابستان آیا نوجوانی به سن و سال شما را از حجاب خسته و دلزده نمی کند؟
خب اساساً وقتي انسان عملي را از روي عقيدهي راسخ انجام دهد نسبت به سختی های آن احساس مشقت ندارد كارهايي كه بر اساس نيت و اعتقاد دروني قوي انجام ميگيرد، احساس ضعف و مشقت نمي آورد. و مشخصا کسی که در این راه قدم گذاشته راهی رشد و کمال را برای خود برگزیده علاوه بر اين، در متون ديني، دستيابي به كرامتها و بهشت جاودان در گروی تحمل سختي ها است.
حجاب به ویژه چادر برای یک دختر مسلمان چه مسئولیت هایی را به دنبال می آورد؟
کسی که محجبه بودن رو انتخاب می کند. تمام شرط و اساس رفتار یک دختر محجبه را پذیرفته است؛ چادر معنا دارد؛ وقتی کسی چادر می پوشد، یعنی عمق و گستردگی حریم او با نامحرم بسیار است؛ ما نمی توانیم یک چادری را که با نامحرم بگو و بخند کند یا به قول خودش با روابط عمومی بالا باشد، معیار قرار بدهیم؛ این افراد متاسفانه معنای چادر را از آن می گیرند؛ چادر همیشه باید به صورت طبیعی یک پیام بدهد: «آقای نامحرم حریم من با تو زیاد است».
چه توصیه ای به نوجوانان همسن خود دارید؟
اگه ته قلبت آرامش را دنبال می کنی، به احساست جواب بده و لااقل برو و حجاب را خودت بشناس و بدون براي چه چیز است؟، شايد تو هم دوستش داشته باشي اما از این احساس ناب بي خبر باشي...
دختر! ارزش وجودی تو در این دنیای بزرگ با هیچ چیز قابل قیاس نیست پس وجودت رو فقط متعلق به یک نفر بدون، یک نفر که تو را فقط و فقط به خاطر خودت بخواد نه ظاهرت.
خدای مهربون یک دل بهت داده که صاحب اصلیش خودش است و به تو اجازه داده که آن را فقط به یک عشق پاک ببخشی نه هزار تا هوسِ زودگذر و صد در صد وجود پاک تو چرکنویس احساسات رهگذرهای هوسباز نیست که هر دفعه کسی بیاد و روی اون نقشی بزنه و بعد بره... پس تو می توانی دختری باشی که مردی به وی نیاز دارد، نه دختری که به مردی نیاز دارد ...
نظر شما