به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از روابط عمومی انتشارات شهید کاظمی، مهدی علیدوست، اولین شهید پاسدار مدافع حرم حضرت زینب (س) از قم بود. وی در ۲۵ مرداد سال ۶۵ متولد شد و در ۲۵ مهرماه ۹۴ مصادف با سوم ماه محرم بعد از عملیات آزادسازی یکی از روستاهای سوریه که در تصرف داعش بود، با برخورد ترکش به پهلویش به درجه شهادت نائل آمد.
در قسمتی از وصیت نامه این شهید عزیز آمده است:
از وقتی هجوم داعش و اهالی تکفیری را در تلویزیون مشاهده میکنم خیلی بیقرارم و عطش زیادی وجودم را فراگرفته برای انتقام از این قوم ظالم، چرا که اعتقاد دارم این قوم از نسل همان ظالمانی هستند که به مادر سادات حضرت زهرا سیلی زدند، علی را خانهنشین کردند، امام حسین را مظلومانه به شهادت رساندند و زینب کبری را آواره شهر و دیار غربت کردند و حرمتش را رعایت نکردند. زمان جنگ میگفتند (میروم تا انتقام سیلی مادر بگیرم)، الان من هم میروم تا انتقام بگیرم.
از خدای خود سپاسگزارم که با این همه بار گناه من را هم جز سربازان ولایت قرار داد و یک فرصت برای جبران گناهان کوچک و بزرگم، برای من فراهم ساخت.
میگویند دو چیز است که آدمی تا آنها را دارد قدر نمیداند، یکی امنیت و دیگری سلامتی. الان شرایط جوری است که باید برویم تا این دو چیز را برای مردم کشورم به ارمغان آورم. هدف تکفیر کشور ماست و الان جبههی ما کاملاً مشخص است پس کسی به من خرده نگیرد که کجا میروی و برای چه رفتی.
ما نسل جوان ادامهدهنده راه حسین هستیم و خون حسین و اهلبیت در رگهای ما جریان دارد پس میرویم، میرویم تا دشمن نتواند نگاه چپ به ناموس ما، به کشور ما و به انقلاب ما و به اسلام؛ بکند.
کتاب «پرواز با پاراگلایدر» روایتی از زندگی این شهید و نیز شهادت او در سوریه است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
نگاهم که به صورتش افتاد مثل همیشه خنده مهمان لبانش بود. چشمانش باز بود انگار او هم دلش برای من تنگ شده بود و میخواست برای آخرین بار یک دل سیر نگاهم کند. نمیتوانستم دل بکنم. دستم را روی قلبش گذاشتم، نگاهم به نگاهش گره خورد و جانم به جانش.
قرارهای دو نقرهمان از جلوی چشمانم گذر میکرد. روضههای دو نفره را به یاد آوردم، دوستت دارمها را مرور کردم و یک لحظه فهمیدم همه لحظاتم تویی. یادت هست گفتم تو شهید شوی من دلم برائت تنگ میشود و تو بحث را عوض میکردی؟ یادت هست گفتم بدون تو نمی-توانم نفس بکشم؟ یادت هست قدم زدنهای گلزار شهدایمان را؟ یادت هست آخرین دیدار مدام میگفتی مواظب خودت باش، بدون تو چگونه میشود مواظب خود بود. مهدی مرا هم ببر. همه فکرها را در گوشه ذهنم پنهان کردم و آهسته زیر لب خواندم: ای پاره پاره تن به خدا میسپارمت...
پرواز با پاراگلایدر؛ روایت زندگی شهید مدافع حرم مهدی علیدوست به قلم علی فاطمی پور و فاطمه جعفری نجف آبادی در قطع رقعی و ۲۳۶ صفحه توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شده است.
نظر شما