به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، نگارندگان در این پژوهش با تحلیل گفتمان یافتههای ۲۴ برنامه از مجموعه برنامه پرگار اعلام میدارند کــه محــور ایــن گفتگوهــا در چــارچوب فضــای اســتعاری گفتمــان سکولاریســتی غــرب صورتبندی شده است؛ بهگونهای که نخست از فقه مشروعیتزدایـی و همچون عنصری مازاد در دیانت مردمان پنداشته میشود کـه بخشـی از ذات و جـوهرۀ دیـن نیست. در مرحله دوم، مناسک نیز بهعنوان امـور تـاریخی و عـارض بـردین تلقـی میگردنـد کـه ربطـی بـه سویه قدسـی دیـن ندارنـد و مسـتفاد و مسـتخرج از وحـی نیسـتند و همچـون بـاقی کنشهای جمعی و اجتماعات انسانی، زمینی و دنیوی و بهمنزلـه کوششـی در مسـیر «بـا هـم بودن» و فرار از تنهایی و به اشتراک گذاشتن زندگی با یکدیگر هستند. ازاینرو متولیان این امـور یعنـی «روحـانیون و مراجـع تقلیـد» نیـز باید از قلمـروی عمـومی غایـب شـوند و از نظـارت و مـدیریت زنـدگی جمعـی خلـع مسـئولیت شوند. بدینترتیب، تمامی سویههای زندگی بشر در اختیار و کنتـرل کارشناسـان و متخصصـان مدرن قرار گیرد.
مطابق یافتههای این پژوهش، این برنامه درنظر دارد در راستای صورتبندی این شکل دینورزی، از طریق دوقطبیسازیهایی همچون کارشناسان مدرن مراجع سنتی، عرفان ـ فقه، گوهر دین ـ مناسک دین، فردگرایی ـ مرجعیتگرایی، از تمامی عناصری که در میان دینداران سنتی همچون ذاتیات و مسلمات فرض شده، جوهرزدایی کند.
به باور محققان «دین پیرایی» و «دینزدایی» دو رویکردی است که سکولاریسم برای جوهرزدایی از دین بکار میگیرد. لذا تحت این رویه از جوهرزدایی، دین به چیزی نحیف و خنثی بدل میشود و دیگر در زندگی اجتماعی همچون پدیداری عینی قابل تشخیص نخواهد بود.
بهطورکلی این مقاله نشان میدهد که چگونه گفتمان هژمونیکِ مسلط بر این مجموعه (سکولاریسم)، سعی در القای این ایده دارد که دین در جهان معاصر تنها در شکل عرفانهای نوظهور یا معنویتهای شخصی میتواند به حیات خود ادامه دهد.
قابل ذکر است که مقاله «جوهرزدایی: تقلیل دین به عرفانهای نوظهور» نوشته عارف دانیالی و خدیجه آقایی در شماره ۴۹ فصلنامه مطالعات فرهنگ- ارتباطات نوبت بهار ۹۹ به چاپ رسیده است.
نظر شما