به گزارش خبرنگار گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان؛ هر اندازه که انسان بتواند نیت های الهی و پاک را در درون خود پرورش دهد و راه را بر نیت های فاسد ببندد سهم بیشتری از این ضیافت رحمانی خواهد بُرد و آن جنبه ملکوتی و معنوی در انسان طلوع خواهد کرد در عوض نیت های فاسد آدمی را غبارآلود می کند. انسان باید متوجه این معنا باشد که در این عالم هیچ مطاعی را مجانی به کسی نمی دهند. درک مقامات بالا، بها و قیمتی دارد که در پرهیز و خویشتنداری و کاستن از خواب و خور قرار داده شده است. نمی شود هم جای پای شیطان و نفس اماره بگذاری و هم از آن سو شاهد طلوع آن شاهد ربانی در درون خویش باشی. نمی شود هم در قفس ماند و به قفس چنگ زد و هم توفیق پرواز در ملکوت را به دست آورد. اگر ما می دانستیم در این شب ها چه فرصت های عظیمی برای رسیدن به حقیقت وجود دارد به واسطه محرومیتی که به خود می دهیم جان می دادیم. امیدواریم ما هم از گرویدگان واقعی به حقیقت این لیالی قدر باشیم."
آنچه در ادامه می آید گفتگوی ما با آیت الله «حسن ممدوحی»، استاد درس اخلاق و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم درباره حقیقت شب های قدر، فلسفه این لیالی و راه بهره مندی از فیوضات معنوی و الهی این ایام است.
روزه داران ماه رمضان، میانه این ماه را که پشت سر می گذارند وارد شب های عزیز قدر می شوند و به دنبال آن روح و درون مایه شب های قدر که همان احیای این لیالی و اعمال مترتب بر آن است ظاهر می شود. فلسفه این احیا در شب های قدر چیست؟ قرار است شب را زنده و احیا کنیم یا در حقیقت خودمان را؟
واقعیت آن است که انسان مثل دو کفه ترازو عمل می کند. هر چقدر کفه خور و خواب و خشم و شهوت سنگین تر می شود هر چقدر انسان در بازی های دنیا و سود و زیان هایش مستغرق است آن کفه دیگر که پرهیز، خویشتنداری، معرفت افزایی و رشد الهی است سبک تر و کم مایه تر می شود. ما انسان ها در این دنیا در معرض غرق شدن در ظواهر زندگی و از دست دادن معنا و حقیقت زندگی هستیم بنابراین خداوند ایامی را وضع کرده است که ما بتوانیم آن کفه خور و خواب و اشتغالات و تعلقات را سبک تر کنیم و از این نظر ماه رمضان و شب های قدر فرصت گرانقدری برای ارتباط با مبدأ حیات است. نکته ای که وجود دارد این است که برای احیای این شب ها یا همچنان که اشاره کردید احیای آن ذات ربانی و الهی وجود انسان، راهی جز دست شستن و کاستن از خور و خواب و مشتهیات نفسانی و لذت های رایج و مرسوم وجود ندارد. اگر انسان می خواهد قدری به ملائک و فرشتگان تشبه پیدا و مراتب سیر الی الله را طی کند راهش این است که در ظواهر امور متوقف نماند، در زندان ظاهر و زیور خود را اسیر نکند تا بتواند آن مراتب عالی انسانی را درک کند.
مهم ترین عمل پرفضیلتی که می توان در این شب ها به جا آورد چیست؟
اولین و مهم ترین اعمال، همان توبه است. اول این قلب آدمی باید مطهر و بعد اعمال به جا آورده شود. همچنان که شما اول خانه را تمیز می کنید و بعد وسایل ذی قیمت را در آن می چینید. این جا هم اولین رکن این است که قلب و دل روزه دار از کدورت های اخلاقی و اعمال زشت و نیت های نفسانی پاک شود. نمی شود حقیقت این شب ها را در حالی درک کرد که آلوده به دروغ، غیبت، حرام خواری و کینه ورزی باشیم. همچنان که حافظ می فرماید: پاک شو اول و پس دیده بر آن پاک انداز. اگر انسانی طالب ارتباط با معبود است باید بتواند صفات معبود را در درون خود تدارک ببیند. اگر می خواهیم پاک را ببینیم اول باید به آن پاکی و طهارت درونی برسیم و هر اندازه که ما به آن طهارت درونی برسیم فرصت ارتباط با آن طاهر و پاک را خواهیم داشت. مثل این است که کابلی به یک منبع انرژی وصل است به هر میزان که این کابل، کشش و قدرت بیشتری داشته باشد بیشتر می تواند از آن منبع انرژی بهره ببرد و آن توان را منتقل کند. ارتباط ما هم با منبع فیاض الهی این گونه است به اندازه ظرفیت و کشش خود از آن بهره می بریم و شب های قدر به خاطر آن است که ما بتوانیم این کشش و ظرفیت را در درون خود بسط دهیم.
بعد از این که روزه دار و احیاگر شب های قدر مصمم به توبه شد در آن صورت چه اعمالی را می تواند به جا بیاورد؟
قرآن و نماز با توجه و حضور قلب، موثرترین اعمال هستند و بهترین بستر ارتباط با حق را فراهم می نمایند. تکلیف ما روشن است. قرآن می فرماید: ذلک بان الله هو الحق و ان ما یدعون من دونه هو الباطل و ان الله هو العلی الکبیر. ما کارمان درست نمی شود مگر این که نورِهمین یک آیه در قلب ما بنشیند. می فرماید: آنچه که حق است و منشأ اثر در این عالم فقط خداست و غیر خدا هیچ است. شما اگر عمیقا متوجه باشی که فقط یک در و دروازه در این عالم وجود دارد و آن درِ خداست به درهای دیگر می روی؟ سرگردان می مانی؟ بنابراین بهترین اعمال در این شب ها این است که ما قرآن و نماز را با توجه و با خضوع و حضور قلب بخوانیم و بدانیم ما در ید قدرت الهی هستیم و جز او نقطه اثری در عالم وجود ندارد. خداوند به موسی و هارون گفت: نترسید من با شما هستم، می بینم و می شنوم. اننی معکما اسمع و اری. اگر روزه دار این شب های عزیز این معنی را درک کند که خداوند همیشه با اوست می شنود و می بیند در آن صورت قلبش آرام نمی گیرد؟ و اگر قلب انسان آرام بگیرد آن وقت فضایل و اعمال بر قلب انسان می نشیند و او را تغذیه روحانی و ربانی می کند. چنین خدایی با ماست خدایی که هر آن می بیند و هر آن می شنود بنابراین بهترین کار این است که ما رابطه مان را با خداوند قوی تر کنیم. نماز و قرآن را با توجه بخوانیم و مخصوصا در علوم قرانی از صاحبنظران و استادان فن برای غنی تر کردن ارتباط مان با معارف قرآن بیشتر بهره ببریم. این هاست که عالَم انسان را عوض می کند و یک وقت انسان چشم باز می کند و می بیند در عالَم دیگری نفس می کشد و دیگر دربند و گرفتار عالم خور و خواب و قفس تن نیست. در این صورت است که انسان دیگر در گور تن، خود را دفن نمی کند و آن خوی فرشتگی را از دست نمی دهد.
سخن شما ما را یاد آن مصرع معروف مولانا می اندازد که: تو لیله القبری برو تا لیله القدری شوی. تو در شب ظلمانی و گور تن افتاده ای از این گور بیرون آی و به شب قدر خودت برس.
همین طور است. تو را ز کنگره عرش می زنند صفیر / ندانمت که در این دامگه چه افتاده است. حافظ در همین غزل می گوید: که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین / نشیمن تو نه این کنج محنت آباد است. ما را توجه می دهد که اصل ما بلندنظری و شاهباز بودن و سدره نشینی است نه این که بساط خود را شبانه روز در محنت آباد تن و لذت های معمول پهن کنیم و یادمان برود جولانگاه و جایگاه ما ملکوت است. شما نگاه کنید تمام همت یک کرم ابریشم به این است که مدام دور خود پیله بتند و سرانجام خود را در همان پیله خفه کند. در شأن ما نیست که در پیله سود و زیان این دنیا و وسایل لذت ها و خور و خواب خود را خفه کنیم و به آن بُعد روحانی و الهی دست نیابیم. شب های قدر به این خاطر است که ما راه را برای جولان دادن آن شاهباز سدره نشین در درون مان باز کنیم.
چه آمادگی هایی برای این احیای عزیز معنوی و این معماری دوباره روح لازم است؟
هر اندازه که انسان بتواند نیت های الهی و پاک را در درون خود پرورش دهد و راه را بر نیت های فاسد ببندد سهم بیشتری از این ضیافت رحمانی خواهد بُرد و آن جنبه ملکوتی و معنوی در انسان طلوع خواهد کرد در عوض نیت های فاسد آدمی را غبارآلود می کند. انسان باید متوجه این معنا باشد که در این عالم هیچ مطاعی را مجانی به کسی نمی دهند. درک مقامات بالا، بها و قیمتی دارد که در پرهیز و خویشتنداری و کاستن از خواب و خور قرار داده شده است. نمی شود هم جای پای شیطان و نفس اماره بگذاری و هم از آن سو شاهد طلوع آن شاهد ربانی در درون خویش باشی. نمی شود هم در قفس ماند و به قفس چنگ زد و هم توفیق پرواز در ملکوت را به دست آورد. اگر ما می دانستیم در این شب ها چه فرصت های عظیمی برای رسیدن به حقیقت وجود دارد به واسطه محرومیتی که به خود می دهیم جان می دادیم. امیدواریم ما هم از گرویدگان واقعی به حقیقت این لیالی قدر باشیم.
نظر شما