خبرگزاری شبستان-کرمان
هفدهم ماه مبارک رمضان، از روزهای بسیار مبارکی است که جنگ بدر و یا به عبارتی بهتر غزوه بدر در آن واقع شد؛ جنگی که شخص رسول الله صلی الله علیه وآله فرماندهی سپاه اسلام را با ۳۱۳ نیرو برعهده داشتند.بخش عمده از آیات سوره انفال در مورد جنگ بدر است.
جنگ بدر از بزرگترین فتوحات اسلام است و نخستین برخورد جدی مسلمانان با قریش است که در سال دوم هجری در منطقه بدر رخ داد و دلیل آن این بود که مسلمانان تا پیش از هجرت به شدت توسط کفار مکه تحت فشار بودند و مورد اذیت و آزار و شکنجه قرار می گرفتند اما از سوى خداوند اجازه رویارویى و جنگ با مشرکان قریش را نداشتند و تنها به صبر فرا خوانده مىشدند تا اینکه با هجرت مسلمانان به مدینه، خداوند ضمن برشمردن ستم هایى که بر مسلمانان رفته بود به آنان اجازه مبارزه داد که آیات ۳۹ و ۴۰ سوره حج به این موضوع اشاره دارد.
آنطور که «المغازی» روایت کرده« مشرکان قریش در بدر به سختى شکست خوردند. ابو جهل و عده دیگری از سران قریش کشته شدند و عده ای به اسارت در آمدند و سایرین فرار کردند. رسول خدا(ص) فرمود که شیطان آن اندازه که در این روز حقیر و کوچک و ذلیل شده - بجز غضب شیطان در روز عرفه در هنگام نزول رحمت و بخشش خداوند از گناهان بزرگ - هیچ چنین نشده بود»
بر اساس آنچه شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان نقل کرده علما برای روز هفدهم ماه مبارک رمضان به جهت این فتح عظیم سپاه اسلام صدقه و شکر زیاد را سفارش کردند؛ هم او می افزاید« روایات بسیاری دلالت بر این دارد در آن شب بَدْر حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله به اصحاب فرمود کیست امشب براى ما برود از چاه آب بکشد بیاورد اصحاب سُکوت کردند و هیچکدام اِقدام بر این کار نکردند.
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام مشکى برداشت به طلب آب بیرون رفت و آن شب شبى بود سرد و باد مى آمد و ظلمت داشت، پس رسید به چاه آب و آن چاهى بود بسیار گود و تاریک و آن حضرت دَلْوى نیافت تا از چاه آب کشد لاجَرَم به چاه پایین رفت و مشک را پر کرد و بیرون آمد رو کرد به آمدن که ناگاه باد سختى برخورد به آن حضرت که آن جناب از سختى آن نشست تا برطرف شد پس برخاست و حرکت فرمود که ناگاه باد سختى دیگری مانند آن آمد آن حضرت نشست تا او نیز ردّ شد دیگر باره برخاست برود مرتبه سوم نیز همان نحو بادى رسید و آن حضرت نشست و چون ردّ شد برخاست و خود را به حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله رسانید.
حضرت پرسید که یا اَبَاالحسن براى چه دیرآمدى عرض کرد که سه مرتبه بادى به من رسید که بسیار سخت بود و مرا لرزه فراگرفت و مَکثَم به جهت برطرف شدن آن بادها بود فرمود آیا دانستى آنها چه بود یا على؟ عرض کرد: نه؛ فرمود آن اوّل جبرئیل بود با هزار فرشته که بر تو سلام کرد و سلام کردند و دیگرى میکائیل بود با هزار فرشته که بر تو سلام کرد و سلام کردند و پس از آن اسرافیل بود با هزار ملائکه که سلام کرد بر تو و سلام کردند و اینها فرود آمدند به جهت مَدَدِ ما»
سید حمیرى در شعر خود در مدح آن حضرت آورده است«... على همان کسى است که در یک شب بر او سلام کرد میکائیل و جبرئیل؛ میکائیل با هزار فرشته و جبرئیل نیز با هزار فرشته و پشت سر آنها نیز اسرافیل آمد در شب بدر که براى کمک فرود آمدند همانند مرغ هاى ابابیل (که به مکه آمدند)»
نظر شما