خبرگزاری شبستان، فاطمه فرامرزی: کشور ایران با سابقه تمدنی چند هزار ساله، جزو معدود مللی است که فرهنگی غنی مبتنی بر آموزه های دینی را بعد از گذر قرن ها، حفظ کرده است، به نحوی که آموزه های دین مبین اسلام در زندگی مردم، به وضوح کاربستی عمیق دارد اما آنچه که این سابقه تمدنی را نسبت به سرزمین های دیگر متمایز می سازد، وجود اندیشه کارآمد و توجه مضاعف بر علم و دانش است به نحوی که امروز پس از گذر قرن ها از ورود اسلام از شبه جزیره عربستان به ایران، محتوا و نظریه پردازی ها در حوزه های مختلف به ویژه علوم انسانی، به نحوی بارز متاثر از شریعت مقدس اسلام شکل می گیرد.
همچنین با توجه به این که بسیاری از فیلسوفان و اندیشمندان ایرانی در دورانی می زیسته اند که اسلام در ایران به عنوان دین رسمی کشور شناخته می شد، به طبع آثار به جای مانده از آنان نیز در بسیاری از موارد به ویژه حوزه فلسفی حول محور آموزه ها و احکام اسلامی تالیف می شد، چرا که در هر صورت دین رسمی هر سرزمینی بر عقاید و سیر حرکتی اندیشمندانش تاثیر ژرف دارد که در این راستا، دانشمندان ایرانی مستثنی از غیر نبودند.
با در نظرداشت موارد مذکور، می توان اینگونه نتیجه گرفت، بن مایه علوم انسانی در کشور ایران، با شریعت پیوندی ناگسستنی دارد، اما پرسش مطروحه آن است که چرا با وجود چنین سبقه تاریخی و همچنین کارنامه درخشان علمی ، اکنون بعد از گذشت قرن ها، استفاده از متون کلاسیک، آن طور که باید جایگاهی در میان قشر دانشجو ندارد و مطالب مورد استفاده در حوزه علوم انسانی اگر نگوییم به طور کامل، بخش اعظم اش برگرفته از فکر و اندیشه غربی است، حال آنکه بسیاری از اندیشمندان علم فلسفه در غرب، آموخته هایشان متاثر از اندیشمندان ایرانی است، بنابراین لزوم توجه به متون کلاسیک فلسفی دینی در سطح دانشگاه ها بیش از هر زمانی ضرورت دارد.
بنابراین انتظار جامعه علمی کشور از مسئولا زیربط، در راستای امر تحول در علوم انسانی، توجه ویژه به سرفصل های این حوزه است که در این راستا تاکنون اقدامات متعددی صورت پذیرفته است، با این وجود هنوز برنامه چندان مشخصی ارائه نشده است که به این مهم یعنی تحول اساسی در رشته های علوم انسانی تحقق بخشد، در این زمینه سخنان دو تن از صاحب نظران و دانشگاهیان کشور قابل توجه است.
دکتر حمیدرضا آیت اللهی، رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 5 آذر ماه، در نشست خبری خود با اصحاب رسانه پیرامون مسائل مذکور سخن گفته و ضمن ارائه توضیحاتی درباره فرآیند بازنگری 38 رشته علوم انسانی و همچنین به مراحل بازنگری سرفصلهای علوم انسانی در این پژوهشگاه گفت: بالغ بر 3 هزار استاد برای بازنگری 555 دروس شناسایی شدند.
آیت اللهی در تشریح این مراحل اظهار کرد: تشکیل کارگروه راهبری، ایجاد، تجهیز دبیرخانه و انتخاب کارشناسان مسئول و پیگیری، جمع آوری اطلاعات، جمع آوری اطلاعات استادان، تهیه پرسشنامه، پیگیری برای دریافت پاسخ پرسشنامه، استخراج اطلاعات و دسته بندی داده ها توسط کارشناسان مسئول، پیگیری در برنامه رایانه ای بر اساس رشته و تخصص، تهیه سرفصلها و منابع بر اساس رشته و تخصص، تشکیل کارگروه های تخصصی، تهیه و تدوین نهایی برنامه ای سرفصل منابع و متون، اجرای برنامه ها، نظارت و ارزیابی روند کلی فرآیند بازنگری 38 رشته علوم انسانی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بود.
وی ادامه داد: در این بازنگری 3 هزار و 21 نفر از استادان در ارتباط با 555 درس منتخب از میان 38 رشته که برای بازنگری انتخاب شده بودند، در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور شناسایی شدند.
آیت اللهی همچنین روزآمد نبودن، عدم بازنگری طی سالهای طولانی، قدیمی بودن سرفصل ها، قابلیت دسترسی بسیار سخت، کپی بودن سرفصل ها، خوانا نبودن و عدم قابلیت جستجو و دسترسی سریع و آسان را از مهمترین ویژگیهای سرفصلهای بازنگری نشده دانست و در ادامه با اشاره به منابع مورد استفاده در اصلاح سرفصلهای علوم انسانی، افزود: استفاده از برخی منابع غربی، منابع جامعه ایرانی، منابعی با دیدگاه ایرانی اسلامی و توجه به وجوه مهارتی از مهمترین ویژگیهای منابع مورد استفاده در اصلاح سرفصلهای علوم انسانی است.
همچنین در این راستا، حسن رحیم پور ازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ، در سیزدهمین هم اندیشی اساتید بسیجی دانشگاه های کشور، بازخوانی متون کلاسیک جهت ایجاد تحول علمی در حوزه علوم انسانی را شروع خوبی برای تحول علمی عنوان کرد؛ البته آن را پایان راه نمی داند. او در بخش دیگری از سخنرانی خود در هم اندیشی مذکور عنوان کرد: ما چالش های گوناگون و بزرگی با غرب داریم و باید برای ایجاد تحول؛ فلسفه، جامعه شناسی و کارآمدی علوم انسانی غرب مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد؛ متاسفانه در کشور هیچ فلسفه ای برای پذیرش دانشجو در علوم انسانی وجود ندارد و فقط به دنبال افزایش آمار دانشجویان هستیم و شرایطی پیش آمده که گویی مسابقه جذب دانشجو داریم.
او در ادامه سخنانش در سیزدهمین هم اندیشی استادان بسییجی دانشگاه های کشور، با بیان اینکه در حوزه علوم انسانی نظام علمی کشور تنها تولید مثل می کند و از تولید علم خبری نیست، تصریح کرد: هیچ برنامه ای در جمهوری اسلامی برای هدفمندسازی جذب دانشجو وجود ندارد و در نقشه علمی کشور هم این مسئله مورد توجه قرار نگرفته بود؛ او با تاکید بر اینکه تحول در علوم انسانی با روشی که شاگردان علامه طباطبایی نظیر استاد مطهری، شهید بهشتی، آیت الله مصباح و ... دارند میسر و محقق می شود، اذعان کرد: باید به این روش توجه بیشتری شود و به شکلی تخصصی تر و گسترده تر پرداخت و در ابتدا به پژوهش و کیفیت محوری پرداخته شود و سپس کمیت و آموزش محوری مورد توجه قرار گیرد.
ازغدی علوم انسانی را نرم افزار ایجاد تمدن اسلامی جدید خواند و گفت: بدون ایجاد تحول در علوم انسانی محال است چیزی به نام تمدن اسلامی نوین داشته باشیم و باید به این نکته نیز توجه کنیم که سرمایه گذاری در حوزه علوم انسانی در دانشگاه ها به شکل جدی صورت نگرفته و این علوم در دانشگاه های ما به صورت نقلی و نقل ترجمه ای است که باعث شده دانشگاه ها تولید مثل کنند نه تولید علم.رحیم پور ازغدی افزود: در هیچ یک از رشته های علوم انسانی در کشور مرجع اصلی کتاب اندیشمند ایرانی مسلمان نیست و هیچ کرسی تشکیل نشده است که نتیجه ای جدی در امر آموزش و پژوهش داشته باشد.
وی همچنین گفت: جمهوری اسلامی با بخشنامه دستوری نمی تواند تحول در علوم انسانی ایجاد کند و این اساتید هستند که باید با عمق بخشیدن به فعالیت های پژوهشی برای تحقق این امر تلاش کنند.
با این وصف و با توجه به مطالب عنوان شده می توان اینگونه قلمداد کرد که در حوزه علوم انسانی، آن طور که باید از منابع اسلامی در دروس دانشگاهی به ویژه در واحدهای درسی محصلان در رشته های علوم انسانی استفاده نشده است و آنچه که هم اکنون در دانشگاه های تدریس می شود، بیشتر تلفیقی از منابع خارجی است و کمتر آثاری از اندیشمندان داخل مورد توجه قرار گرفته است، بنابراین با در نظر گرفتن سابقه تمدنی کشور و همچنین روند رو به رشد تولید محتوا در حوزه های مختلف علوم انسانی اعم از فلسفه، منطق، کلام و ...در سده های نخستین ورود اسلام به ایران ، انتظار می رود، دروسی که در دانشگاه های کشور به دانشجویان رشته های علوم انسانی ارائه می شود، حداقل تا حد قابل قبولی متاثر از این منابع ارزشمند باشد، با توجه به آنکه آنچه امروز در کشور توسط مسئولان مختلف عنوان می شود، رویکردی اسلامی ایرانی در سطح قشر فرهیخته است که این مهم ممکن نمی شود مگر با تغییرات بنیادین.
باری مسئله دیگر ارائه منابع مطالعاتی جدا از دروس روتین به دانشجویان رشته های علوم انسانی است، در سال های اخیر با توجه به گستردگی مباحث در حوزه تحول بنیادین در علوم انسانی، خود به خود سیری صعودی در ارائه نظریات مختلف کارشناسان در باب چگونگی تحقق امر مذکور در قالب کتاب را شاهدیم ، این مسئله به تنهایی موجی مثبت در میان صاحبان اندیشه مبنی بر ایجاد حرکتی عظیم در راستای تولید محتوا را ایجاد کرده است، اما آنچه که قطعا می تواند روند یاد شده را بهبود بخشد، جدا از ارائه راهکار در قالب کتب متعدد که بعضا امکان دارد مقالات ارادئه شده در همایش مختلف باشند که به صورت کتاب در آمده اند، ارائه کتاب هایی با موضوع زندگی نامه، منش، افکار فیلسوفان و اندیشمندان جامعه اسلام و ایران به دانشجویان است، این امر ذهن دانشجو را به تکاپو می اندازد و سبب می شود از کلیشه واحد های درسی خارج شده و در نتیجه با بعد تازه ای از اندیشه و فلسفه نام آوران کشور آشنا شود و به تولید محتوا پرداخته و نظریات متفکران مسلمان را مورد کنکاش قرار دهد؛ بنابراین دور از ذهن نیست که با پیاده سازی راهکارهایی از قبیل موارد مذکور، بیش از پیش تحقق آرمانی چون تحول در علوم انسانی را شاهد باشیم، هرچند که تاکنون نیز اقدامات اساسی و ارزنده ای صورت گرفته است.
انتهای پیام/
نظر شما