استعجال سبب تاخیر در ظهور امام زمان(عج) می‌شود/ اهل اخلاص و تسلیم، گوهر انتظار را دارند

حجت‌الاسلام جعفری با بیان‌اینکه درخواست‌های بدون آمادگی و بی‌توجهی به آمادگی جامعه از مصادیق استعجال و ضربه‌زننده به انتظار و مهدویت است، گفت: کسانی که اهل اخلاص و تسلیم امر خدا در فرج هستند، از فتنه‌های دوران غیبت نجات‌ یافته و گوهر انتظار را دارند.

به گزارش خبرنگار گروه غدیر و مهدویت خبرگزاری شبستان، مقام معظم رهبری در سخنرانی تلویزیونی در نیمه شعبان فرمودند: «انتظار فرج غیر از بی‌صبری و مدّت معیّن کردن است که انسان یک زمانی را در نظر بگیرد که در فلان تاریخ مثلاً بایستی این حادثه تمام بشود یا این شدّت به پایان برسد یا حضرت(عج) ظهور کنند که انسان بی‌صبری کند، پا به زمین بکوبد؛ انتظار فرج این نیست».

به منظور بررسی این مسئله و آسیب هایی که این قسم از تعجیل ها می تواند به انتظار و مهدویت بزند با حجت الاسلام والمسلمین «جواد جعفری»، کارشناس و مولف مهدوی و مدیر حوزه علمیه زنجان گفتگویی داشته ایم که در ادامه بخش دوم و پایانی آن تقدیم حضورتان می شود:

«در بخش نخست این گفتگو بیان شد: روایات ما را از استعجال در ظهور نهی و در مقابل به تعجیل در فرج، امر کرده ‌اند. (تفسير العياشي؛ ج2؛ ص154) مصداق «تعجیل» اقداماتی معقول، منطقی، مؤثر و به اصطلاح کارشناسی شده است. در مقابل مصداق «استعجال» اقداماتی سلیقه‌ای و غیرکارشناسی شده است که یا بی‌تأثیر است یا در بیشتر موارد مخرب و آسیب‌زا است.»

 

استعجال در امر فرج امام زمان(عج) که روایات ما را از آن نهی کرده اند، چه معنایی دارد و چه مصادیقی را شامل می شود؟

 

در طرف مقابل تعجیل، استعجال قرار دارد یعنی اقداماتی غیرمنطقی و کارشناسی نشده که برخاسته از سلیقه شخصی و برداشت های ناروا از آموزه‌های دینی است که نه‌تنها موجب تسریع ظهور نمی‌شود بلکه مشکلاتی را نیز برای جامعه اسلامی و شیعیان ایجاد می‌کند و چه بسا مایه تأخیر ظهور گردد.

برخی از مصادیق استعجال عبارتند از: قیام‌های کور و حساب‌نشده؛ شکی نیست که آماده رزم بودن و جان را در طبق اخلاص نهادن برای یاری امام عصر(عج) در هر زمان لازم است. برخی گمان می کنند حال که آمادگی، مؤثر است پس اقدام باید اثر بیشتری داشته باشد. در حالی که آمادگی همیشگی است اما اقدام، زمینه و موقعیت نیاز دارد یعنی به عوامل بیرون از خود شخص مانند وضعیت اجتماعی مردم و موقعیت حاکمان ظالم و... بستگی دارد. از این رو، یک مصادق استعجال اقدام حساب نشده است.

امام باقر(ع) فرمودند: «گرد و خاک به ضرر کسی است که آن را به پا می‌کند. محاضیر هلاک شدند [راوی گوید] عرض کردم فدایتان گردم، محاضیر چیست؟ فرمود: استعجال کنندگان». (الکافي، ج۸، ص۲۷۳)

تعبیر گرد و خاک کردن چنان که در فرهنگ ما نیز کاربرد دارد یعنی کارهای بی‌حاصل و زحمت بیجا و سر و صدای بی‌خودی که حاصل اقدام بدون مطالعه و در نظر گرفتن موقعیت است.

چنین افرادی در زمان ما نیز وجود دارند رئیس یکی از فرقه انحرافی نظام را به کمکاری در امر امام زمان(عج) متهم می‌کرد به این بهانه که شما و قتی ارتش و سپاه دارید چرا آنها را حرکت نمی‌دهید به سمت قدس تا امام زمان(عج) ظهور کند شما مسؤول تأخیر در فرج عالم هستید!

 

آیا «عجّل علی ظهورک»هایی که ما در دعاها می گوییم، می تواند مصداق استعجال باشد؟

 

بله؛ درخواست بدون آمادگی از مصادیق استعجال است امیرالمومنین(ع) می‌فرماید: « درباره آنچه بايد رخ دهد و مورد انتظار است، عجله نكنيد و آنچه را فردا با خود مى‌آورد، دور نشماريد. چه بسيارند كسانى كه براى چيزى عجله مى‌كنند كه اگر آن را به دست آورند، (پشيمان مى‌شوند و) دوست دارند كه به آن نمى‌رسيدند» (نهج البلاغه خطبه 150).

روشن است کسی پشیمان می‌شود که آمادگی لازم را در خود ایجاد نکرده است. حال یا آمادگی علمی یا عملی؛ در این باره امام صادق(ع) فرمودند: «هنگامى كه قائم(عج) خروج كند كسى كه خود را از اهل اين امر مى‏پنداشت از اين امر خارج خواهد شد».

 

بی‌توجهی به آمادگی جامعه و اقتضائات اجتماعی چه نقشی در بروز استعجال در فرهنگ انتظار فرج دارد؟

 

از مهزم نقل شده است که نزد امام صادق علیه السلام از حاکمان بنی فلان (عباس) یاد کردیم، امام(ع) فرمودند: «مردم تنها در اثر استعجال خود برای این امر (از میان رفتن این حکومت) هلاک شدند. خداوند به دلیل عجله بندگان عجله نمی کند. برای این امر (از میان رفتن این حکومت) پایانی هست که بدان می‌رسد پس اگر بدان برسند لحظه‌ای پس و پیش نمی‌شوند.» (الكافی، ج‏1، ص369).

 

روشن است که منظور امام جبر و بی‌اختیار بودن افراد نیست بلکه هر حکومتی زمانی دارد یعنی باید بررسی کرد که این حکومت با توجه به موقعیت آن نزد مردم، زمان از میان رفتنش رسیده است یا خیر. این یعنی برای قیام علیه یک حکومت باید موقعیت اجتماعی آن حکومت و قوت و ضعف آن سنجیده شود و قیام و اقدام تنها به بهانه حق بودن قیام درست نیست و کار به جایی نمی‌برد.

 

آیا کم‌طاقتی و بی‌صبری در امر فرج امام زمان(عج) هم از مصادیق استعجال و ضربه زننده است؟

 

بله؛ مهزم اسدی به امام صادق(ع) عرض کرد: قربان شما گردم این امری که منتظر آن هستید کی خواهد بود، چقدر طول کشید. امام(ع) فرمود: «اى مهزم! وقت معيّن كنندگان دروغ گفتند و استعجال کنندگان هلاك شدند و تسليم شدگان نجات يافتند و به سوى ما بازمى‌گردند.» (الغيبة شیخ طوسی، ج۱، ص۴۲۶).

این جمله مهزم که عرض می‌کند «طول کشید» نشان بی‌صبری او است از این رو امام به دو آسیب بی‌صبری که تعیین وقت و استعجال است اشاره می‌فرماید. اگر کسی تسلیم حکمت و تدبیر الهی باشد چنین قضاوتی نمی‌کند.

علامه مجلسی(ره) منظور از استعجال را چنین بیان می‌کند: «کسانی که تعجیل ظهور حق را می‌خواهند و به خدا و اهل‌بیت(ع) به دلیل تأخیر اعتراض می‌کنند و به حکم و قضای الهی در این مورد راضی نیستند.» (مرآة العقول؛ ج‏4؛ ص174) می‌توان گفت سخن مهزم که طولانی شدن را مطرح می‌کند نوعی اعتراض به خدا و امام است.

البته از تلفیق معنای هلاکت و استعجال می‌توان فهمید معنای استعجال تنها اعتراض و ناراضی بودن نیست؛ بلکه شامل اعمال غلط و انحرافی نیز می‌شود یعنی راضی نبودن به قضای الهی موجب می‌شود فرد به‌جای صبر و تحمل به کارهای غیرمنطقی و نامعقول دست بزند و زمینه ایجاد مشکل و هلاکت را برای خود و جامعه فراهم آورد.

 

نتیجه این که گروهی نیز در دوران غیبت وجود دارند که به‌جای صبر و تحمّل که در روایات به آن توصیه شده است، بی‌حوصله و اهل عجله هستند، عجله کردن آنها موجب می‌شود یا دست به کارهای غیرمنطقی بزنند یا به خدا و پیامبر(ص) و امامان(ع) اعتراض کنند که این کارها موجبات غضب الهی را فراهم می‌کند و سبب هلاکت می‌شود.

 

امام جواد(ع) در تقسیم بندی منتظران امام مهدی(عج) آخرین گروه را «نجات یافتگان» معرفی می کنند، این گروه شامل چه کسانی می شود و چه ویژگی هایی دارند؟

 

امام(ع)، «سلم» را عنصر نجات معرفی می‌کنند. واژه «مسلمون» که در کلام حضرت(ع) آمده به دو شکل در کتاب‌ ها ضبط شده است؛  یکی از باب إفعال و به شکل «الْمُسْلِمُونَ» و دیگری از باب تفعیل و به شکل «الْمُسَلِّمُونَ». معنای واژه در هر دو باب یکی است؛ زیرا «اسلام» و «تسلیم» هر دو به این معنی است که انسان امر خود را به خداوند واگذار کند، خود را مطیع دستورات خداوند قرار دهد و فرمان‌ها الهی را بپذیرد. به حکم و تقدیر الهی راضی باشد و اعتراضی در ناملایمات نداشته باشد.

 

امام سجاد علیه السلام در مورد تسلیم امر الهی و اهل‌بیت (ع) بودن می‌فرمایند: «دین الهی با عقول ناقص و نظرات باطل و مقیاس‌های فاسد قابل‌دسترسی نیست و جز با تسلیم بودن نمی‌توان به دین الهی رسید. پس کسی که تسلیم ما باشد سالم می‌ماند و کسی که به ما اقتدا کند هدایت می‌شود و کسی که به قیاس و نظر خود عمل نماید هلاک می‌شود». (كمال الدين؛ ج‏1؛ ص324، ح9)

 

اهل سلم که نجات یافتگان هستند، چه سبکی از انتظار برای فرج را در پیش می گیرند؟

 

اهل تسلیم در عین عمل کامل به دین و مطیع شرع بودن بر حکم و قضای الهی و بر آنچه خداوند به آن راضی است، تسلیم هستند. اهل اعتراض و انجام کارهای خودسر نیستند.

گاهی نیز «مُسْلِم» به کسی گفته می‌شود که مخلِص است؛ یعنی کارهایش را تنها برای خداوند انجام می‌دهد. اگر این معنا منظور باشد گروه آخر همان گروه اول خواهد بود؛ یعنی کسانی که اهل اخلاص هستند از فتنه‌های دوران غیبت نجات‌یافته و گوهر انتظار را دارند؛ اما اگر این معنی پذیرفته نشود، باید گفت گروه ششم یعنی کسانی که تنها تابع و راضی هستند و پاداششان هم نجات از مشکلات دوران غیبت است؛ اما هنوز به مقام منتظران نرسیده‌اند. آنگاه‌که علاوه بر تسلیم به مقام اخلاص نیز برسند منتظر واقعی امام خواهند بود که بالاترین مقام در تمام زمان‌هاست. (كمال الدين، ج1، ص320)

 

در کلام امیرالمؤمنین علیه السلام (الكافي؛ ج‏8؛ ص294، ح450) و امام صادق علیه السلام (الغيبة نعماني، ص196، ح5) اهل نجات با واژه «مقربون» معرفی شده‌اند.

ممکن است اسم فاعل «مُقَرِّبُون» یا اسم مفعول «مُقَرَّبُون» مراد باشد. اگر اسم فاعل خوانده شود معنایش کسانی خواهند بود که ظهور را نزدیک می‌دانند؛ یعنی امید به نزدیکی ظهور دارند. اگر اسم مفعول خوانده شود معنایش کسانی خواهد بود که به دلیل تسلیم و راضی بودن به قضا و حکم الهی، اهل عجله کردن نیستند بلکه صبر و تحمل دارند و اعتراضی نمی‌کنند. مطیع و پیرو هستند و می‌دانند که خداوند جز خیر و خوبی برای آنها نمی‌خواند و به این دلیل به مقام مقربان و نزدیکان درگاه الهی رسیده‌اند.

 

به قرینه روایت امام جواد(ع) که اهل تسلیم را نجات‌یافتگان معرفی کرده است می‌توان اسم مفعول بودن «مقربون» را بهتر دانست که در این صورت مقربون به معنای همان مسلمون خواهد بود؛ یعنی اهل تسلیم که مقربان درگاه الهی هستند در دوران غیبت از فتنه‌ها و مشکلات نجات می‌یابند.

 

و سخن پایانی ...

 

در فتنه‌ها و مشکلات دوران غیبت باید صابر بود و از احکام الهی اطاعت کرد و برای رسیدن سریع ظهور تنها به روش‌هایی که دین گفته است، عمل کرد تا مصداق تعجیل باشد و از اقدام‌های سلیقه‌ای و غیرکارشناسی که مصداق استعجال است، پرهیز کرد. رعایت این امور که در دایره تسلیم جای می گیرد، مایه نجات انسان و جامعه است.

کد خبر 925845

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha