شارحان مثنوی به سادگی از سمبل های مورد نظر مولانا عبور کرده اند

دکتر سیروس شمیسا گفت: عجیب است که تاکنون شارحان مثنوی با بی توجهی نسبت به سمبل های مورد نظر مولانا، غالباً کوشیده‌اند در توضیح داستان ها نامی از شمس تبریزی و حسام‌الدین چلبی قهرمانان اصلی این داستان ها نبرند.

به گزارش خبرگزاری شبستان، دکتر سیروس شمیسا از دانشگاه علامه طباطبایی در کنفرانس جهانی "از بلخ تا قونیه" در مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی با موضوع « مثنوی، قصۀ مولانا و یاران اوست» به ایراد سخن پرداخت.


شمیسا گفت: در مثنوی قرائنی است دال بر این که برخی از قصص، گوئی گزارش احوال مولانا و یاران اوست. در مناقب العارفین هم در این باب اشاراتی هست؛ اما از همه صریح‌تر گفتار سلطان ولد پسر مولانا در مقدمۀ منثور ولدنامه است که می‌گوید غرض مولانا از قصه‌های مثنوی بیان احوال خود و یارانش بود و چون معمولاً به این نکته التفات ندارند من شرح احوال مولانا و یاران او را می‌آورم تا خوانندگان از عهدۀ درک مقصود اصلی مولانا از تمثیلهای مثنوی برآیند. البته خود سلطان ولد موارد تطبیق را ــ که لابد به نظر او بسیار بوده است ــ مشخص نمی‌کند.

 

وی همچنین افزود: عجیب است که تاکنون شارحان مثنوی به این نکته توجه نکرده‌اند بلکه غالباً کوشیده‌اند در توضیح داستانها اسمی از شمس تبریزی و حسام‌الدین چلبی ــ قهرمانان اصلی این داستانها ــ نبرند و همه جا با ذکر مصادیق کلی چون انسان کامل، شیخ کاملی، ولی الله و امثال آن به آسانی از سمبلها عبور کنند. اینجانب در کتاب مولانا و چند داستان مثنوی برخی از داستانهای معروف مولانا چون قصۀ دقوقی و کراماتش، قصۀ وکیل صدر جهان... را از این دیدگاه بررسی کرده‌ام. در سخنرانی خود، با شواهدی در این باب سخن خواهم گفت.

 

همچنین حسن لاهوتی به عنوان یکی از سخن رانان مستقل این همایش گفت: کوششهای مولوی شناسان بریتانیایی زمینه را برای فعالیتهای علمی محققان حوزه مولوی‌شناسی در آمریکا فراهم آورد، و دانشگاهیان ارجمندی چون آنه ماریا شیمل، ویلیام چیتیک، فرانکلین لوئیس و جان رِنارد، آنها را مبنای آشنایی خود با اندیشه‌های مولانا و شالوده پژوهشهای خود در حوزه مولوی‌شناسی قرار دادند. مجموعه آثار آنان امروز، در کنار یادگارهای مولوی‌شناسان بزرگ بریتانیایی چون نیکلسون و آربری در شمار منابع معتبر حوزه مولوی‌شناسی گیتی می‌درخشد. با این حال، تألیفات و ترجمه‌های محققانه آنان نتوانست عطش معنویت‌جویی امریکائیان را مرتفع سازد.

 

او گفت: بنابراین، مولویان ترک که در وطن خود اجازه فعالیت ندارند، با استقبال گروهی از آنان روبه‌رو شدند که آرامش روحی خود را در تکرار ذکرها و چرخ زدنهای مولوی وار می جویند. اینان غیر از آن صوفیانی هستند که گرچه محو معنویت عصر جدیدند و به آموزشهای برخی صوفیان از هند آمده دل بسته‌اند، روح خود را در جهان خشکیده از صنعت امریکا، با شعر مولانا تازه می‌دارند، اما او را به هیچ دینی وابسته نمی‌دانند. از اینها که بگذریم، به گروهی شاید چند صد هزار نفری از عامه امریکاییها می‌رسیم که جلال‌الدین محمد را نه بر اساس پژوهشهای دانشگاهیان، یا تعالیم طریقت مولویان، بلکه از روی کتابهای شعری می‌شناسند که رابرت بلای، جان موین، دیپک چوپرا و بخصوص کالمَن بارکس با نام «رومی» تولید می‌کنند و به بازار می‌فرستند.

 

لاهوتی افزود:در این مقاله با این هر سه گروه، دانشگاهیان، صوفیان، و عام‌جویان رومی‌گر آشنا خواهیم شد و از آن میان، مدار سخن را بیشتر بر شناخت معروف‌ترین رومی‌گرِ امریکایی، کالمَن بارکس، قرار خواهیم داد تا مجال یابیم دست‌کم، یکی از آثارش را ــ به مصداق مشت نمونه خروار ــ در بوته نقد نهیم و بسنجیم که ملای روم را تا کجا می‌شناسد و «رومیِ» او تا کجا با سخن و اندیشه مولانای بلخی سازگار می‌افتد.


بنابر گزارش روابط عمومی همایش مولانا، دکتر نورعلی نورزاد(نوراف)از دانشگاه دولتی خجند، دیگر سخنران این کنفرانس جهانی بود که گفت: مسلّم است که بازتاب هنر شاعری مولانا جلوه‌های ویژه‌ای دارد و یک بُعد کشف آن در کاربندی عناصر جغرافیای تاریخی و فرهنگ تاجیکی در آثار شاعر تظاهر می‌کند، که در محور بررسیهای این مقاله قرار می‌گیرد. حتی حدس هم می‌توان زد، که این موضوع اکثراً از مرز مباحث دانشمندان مولوی‌پژوه تا جایی هم بیرون مانده یا کمتر به آن توجه ظاهر گردیده است. وابسته به این، در مقاله مسائل ذیل مطرح و به معرض پژوهش گذاشته می‌شود.

 

1. کاربندی مفاهیم و مطالب مربوط به جغرافیای تاریخی فرارود در پیوند و مناطق مربوط به سرزمین قدیمه تاجیکان و بازتاب ارزشهای هنر شاعری در ضمن آنها.

 

2. بحث دوم مقاله به پرتو عناصر فرهنگی تاجیکی در آثار مولانا و حفاظت واژه و ترکیبهای خاص اشعار او در گویش معاصر تاجیکی پیوند می‌گیرد. در ضمن این موضوع بررسی تابشهای مختلف سنن فرهنگی، عناصر فرهنگی ملّی در آینه میراث مولانا نیز قرار می‌گیرد. از جمله، کاربندی امثال و حکم تاجیکی، کاربرد واژه و تعابیری، که از فرهنگ مردمی این منطقه سرچشمه می‌گیرد


جنبه دیگر این سمت پژوهش به کاربرد واژه‌های مربوط است، که امروز در گویش مردم تاجیک و زبان شفاهی به کار گرفته می‌شوند.

 

تحقیق این سمت پژوهش از دیدگاه‌های ذیل جریان می‌گیرد.

 

1. بررسی شیوهای کاربرد این نوع کلمات در آثار مولانا.

2. تعیین هماهنگی معنایی کلمات در آثار مولانا و گویش معاصر تاجیکی و تابشهای معنوی آنها در مقایسه و مقابله با فرهنگنامه‌های پیشین و جدید.
3. کارگاه هنری مولانا در جریان استفاده کلمات مذکور. در رهگذار بحث این مسئله با استفاده از این کلمات در آثار مولانا پدید آمدن ترکیبها و مفاهیم شاعرانه تحقیق می‌شود.

در کنار این، بازتاب عناصر سنّتهای فرهنگ تاجیکی هم در مثنوی بسامدی زیاد دارند، که در ضمن آنها تقویت هنر شاعری و جلوهای خواص ارزشهای ادبی آثار مولانا به مشاهده می‌رسند، که تحقیق موضوع از اهمیت ویژه برخوردار است. سنن یادشده هم بیشتر در بطن قسمتی از ترکیبها و عبارات نهفته‌اند که اینجا نیز بخش دگر عبارات شاعرانه مطرح می‌شود.

3. برای تألیف مقاله به جز از آثار مولانا بیش از 30 سرچشمه‌ای دست اول، کتب مرجع، فرهنگهای فارسی و آثار پژوهشی به کار گرفته می‌شود.
4. بررسی عمیق موضوع تحقیق مقاله تدوین دو فرهنگنامه مربوط به اشعار مولانارا در پی خواهد داشت.

الف) فرهنگ مفاهیم عبارات و مصطلحات مستعمل گویش تاجیکی در شعر مولانا.

ب) فرهنگ ترکیب عباره و کنایات اشعار مولانا
 

 

پایان پیام/

کد خبر 92031

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha