بحران کرونا زیر سقف خانه ها/ بحران کرونا نشان داد «خانواده بودن» را خوب بلد نیستیم

موسوی چلک ضمن بررسی آسیب های روحی و روانی دوران کرونا تاکیدکرد که مسایل و تنش های خانواده ها قبلا وجود داشته ولی امروزه به دلیل عدم مهارت گفت و گو، خانواده بودن و مهارت های خودمراقبتی و اینکه مجبور به ماندن درکنار یکدیگر شدیم، بیشتر بروز کرده است.

به گزارش خبرنگار اجتماعی  خبرگزاری شبستان، کرونا تمام زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مردم را تحت الشعاع قرار داده است، قرنطینه در دوران کرونا آسیب های روحی و روانی زیادی بر خانواده ها تحمیل کرده، از جهت فرهنگی هم بیماری کرونا در همین مدت کوتاه، توانست فرهنگ و سبک زندگی مردم را در جهت به زیستن و ارتقای بهداشت و سلامتی تغییر دهد، طبق تحقیقات صورت گرفته با شیوع ویروس کرونا خشونت های خانگی  هم در تمام دنیا افزایش داشته است، برخی کشورها هم به دلیل احتمال افزایش خشونت، خرید نوشیدنی های الکی را در دوران کرونا محدود کرده اند، تعدادی از کشورهای اروپایی هم در مکان های عمومی امکانات مشاوره روان شناسی در اختیار قرار داده اند تا مردم دسترسی آسان و رایگان به مشاوره روان شناسی داشته باشند در این خصوص با سید «حسن موسوی چلک» رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران گفتگویی انجام دادیم که در ادامه می خوانید.

 

از نظر شما بحران کرونا چه آسیب ها و تبعاتی برای مردم جامعه به دنبال داشت؟

هر بحرانی عوارض و پیامدهای مختلفی به دنبال دارد که پوشش و گستره این عوارض و پیامدها به افراد درگیر بحران و پیش بینی های افرادی که بحران را مدیریت می کنند، بر می گردد، عوارض و پیامدهای ویروس کرونا همه کشورهای جهان را درگیر کرده. یکی از عوارض جدی آن مربوط به حوزه روانی و سلامت اجتماعی است که در زمان بحران بهتر شناخته می شود لذا عوارض منفی روانی و اجتماعی مسئله ای است که بعد از پایان دوره بحران باقی مانده و مردم باید به آن بپردازند لذا توجه به این مسئله بسیار تعیین کننده و تاثیرگذار است. نکته قابل توجه این است که مسایل روانی و اجتماعی که در حال حاضر افزایش یافته، مربوط به ویروس کرونا نیست بلکه از قبل وجود داشته و امروز به دلیل عدم مهارت گفت و گو، خانواده بودن و مهارت های خود مراقبتی و اینکه مجبور به ماندن در کنار یکدیگر شدیم، بیشتر بروز کرده است؛ به عنوان مثال نگرانی مردم نسبت به تاثیرات اقتصادی کرونا در زندگی شان الزاما به دوران کرونا بر نمی گردد بلکه قبل از آن هم وجود داشته است.طبق آمار وزارت بهداشت در حوزه سلامت و روان 23 تا 25 درصد مردم حداقل مبتلا به یکی از اختلالات روانی هستند که این امر بیانگر درگیری جامعه ما با این مسایل در قبل از کرونا می باشد.

 

طبق پژوهش های صورت گرفته میزان خشونت در بحران کرونا در جامعه افزایش یافته است، نظر شما در این خصوص چیست؟

من خیلی موافق این مسئله که کرونا باعث افزایش خشونت در خانواده شده است، نیستم بلکه با آمدن کرونا این مسایل مشهود شده اند، چون وقتی افراد مهارت های گفت و گو، مهارت ارتباطی، کنترل خشم، تصمیم گیری، مهارت شاد زیستن و خود مراقبتی را بلد نباشند قاعدتا چنین مسایلی هم در چنین شرایطی پیش می آید؛ این در حالی است که افرادی که سبک های ارتباطی مناسب در رفتارشان را انتخاب کنند، کمتر با این مشکلات روبرو می شوند.یکی از نیازهای خانواده‌ها در این شرایط و در دوران پسا کرونا بازنگری در کارکردهای خانواده و مهارت‌های مورد نیاز خانواده‌ها است. بحران کرونا نه اولین بحران بوده و نه آخرین آن خواهد بود. در تاریخ زندگی ما همیشه بحران‌های مختلف به وقوع می‌پیوندد که می‌توان با تدبیر و کسب مهارت‌های متعدد با عوارض اجتماعی و روانی کمتر آنها را سپری کرد.

 

چند نوع سبک ارتباطی داریم؟

سه نوع سبک ارتباطی از قبیل سبک ارتباطی منفعلانه، سبک ارتباطی پرخاشگرانه و سبک ارتباطی جرأت مندانه داریم. افراد دارای سبک ارتباطی منفعلانه در زمان بحران تاثیر منفی می پذیرند، افرادی که سبک ارتباطی پرخاشگرانه دارند به دیگران زور می گویند و افرادی هم که دارای سبک ارتباطی جرات مندانه هستند (تعداد این افراد کم است) در هر شرایطی با هر موضوعی منطقی برخورد می کنند لذا ماندن طولانی مدت در کنار هم در بحران کرونا نشان داد که ما خیلی با خانواده بودن را بلد نیستیم.

 

سرمایه اجتماعی تا چه اندازه می تواند در مدیریت بحران ها تاثیرگذار باشد؟

یکی از مهمترین سرمایه های هر جامعه برای خروج از بحران، «سرمایه اجتماعی» است که در صورت بالا بودن آن، مدیریت بحران بهتر صورت می گیرد. متاسفانه این در حالی است که این مسئله در کشور ما پایین است. همان طور که مشاهده کردیم در زمان شیوع کرونا به محض کمیاب شدن ماسک، عده ای اقدام به احتکار آن کردند که این امر نتیجه پایین بودن سرمایه اجتماعی در جامعه است؛ بنابراین مشکل سرمایه اجتماعی، در دوران کرونا ایجاد نشده، ممکن است به دلیل عملکرد مسئولان این مولفه های اجتماعی تشدید شوند ولی واقعیت چیز دیگری است. 

 

شما مسایل مربوط به قوانین اجتماعی در پسا کرونا را چگونه ارزیابی می کنید؟

مسایل قوانین اجتماعی پسا کرونا یک مسئله بسیار مهم و جدی است که در صورت عدم اتخاذ تدابیر لازم، مشکلات زیادی به دنبال خواهد داشت، به عنوان مثال خانواده های داغدار بدون طی فرآیند سوگ، عزیزان خود را به خاک سپردند که این امر عوارض و پیامدهای روحی و روانی زیادی برای افراد به جا می گذارد؛ بنابراین باید تدابیر لازم در این خصوص اتخاذ شود که ارتباط با خانواده های داغدار، بازدید منزلی با رعایت اصول حرفه ای مددکاری اجتماعی و ارایه مشاوره های رایگان به آنها از جمله خدماتی است که می توان در این شرایط به خانواده ها ارایه داد. در چنین شرایطی نه تنها افرادی که از کرونا آسیب دیده اند بلکه خانواده هایی که عزیزان خود را به دلیل ناراحتی غیر از کرونا (بیماری قلبی) از دست داده اند باید به مراکز ارایه کننده خدمات حوزه روانی و اجتماعی معرفی شوند تا خدمات لازم را دریافت کنند، چون آنها نیز به دلیل شرایط کرونا فرآیند سوگ را طی نکرده اند، ضمن اینکه بحث سوگ به شرایط فرهنگی بسیار نزدیک است؛ بنابراین اتخاذ اقدامات لازم به کاهش عوارض منفی ناشی از عدم سوگواری خانواده ها کمک قابل توجه ای می کند.

 

کرونا چه تاثیری در نگرانی های اقتصادی جامعه دارد؟

مسئله مهم دیگر در این شرایط، کاهش نگرانی های مردم در حوزه اقتصادی به معنای تامین اجتماعی است. هرچند تسهیلاتی از سوی دولت ارایه می شود، ولی این میزان، کفاف روزهای طولانی قرنطینه در کرونا را نخواهد کرد. طبق اعلام وزارت بهداشت، فوتی های کرونا بیشتر افراد فقیر بودند، بنابراین در صورتی که تصمیمات لازم و مناسب در این خصوص صورت نگیرد باید منتظر پیامدهای منفی این بحران در آینده باشیم. ما باید مهارت ارتباطی و اجتماعی لازم را بیاموزیم، ضمن اینکه یادگیری این مهارت ها هم اکتسابی است. اگر خودمان نخواهیم یاد بگیریم، یاد نخواهیم گرفت. ما باید کنترل خشم و حتی مراقبت از سالمندان را هم بیاموزیم.

 

با توجه به استرس ها و اضطراب های بحران کرونا، خانواده ها چگونه باید از کودکان نگهداری و حفاظت کنند؟

طبیعی است در هر بحرانی گروه های مختلف تاثیرات متفاوتی می گیرند. قطعا کودکان در تمام بحران ها به دلیل سن و مهارت هایی که دارند، تاثیرپذیری شان از بحران ها متفاوت است. شرایط بحرانی کرونا باعث گوشه گیری، احساس گناه و کاهش ارتباطی کودکان می شود لذا لازم است در هر بحرانی برای گروه هایی مانند کودکان که تاثیرپذیری بیشتری داشته و احتمال بروز خطر در آنها زیاد است، برنامه های ویژه ای پیش بینی شود، چون آثار ماندگار و عوارض روانی اجتماعی کودکان به مراتب شدیدتر از بزرگسالان است؛ مثلا کودکی که پدرش فوت کرده قطعا نوع خدماتی که باید دریافت کند با کودکی که هیچ عزیزی را از دست نداده، متفاوت است.

 

طبق پژوهش های صورت گرفته کودک آزاری در بحران کرونا افزایش داشته است، نظر شما در این زمینه چیست؟

با پژوهشی که توسط شهرداری تهران صورت گرفت، بعد از کرونا تنش بین والدین و فرزندان بین 50 تا 56 درصد بوده است. نکته قابل توجه این است، پیامکی که اورژانس اجتماعی در خصوص خشونت کودکان به مردم ارسال کرد، نقش مهمی در معرفی این منبع اجتماعی به جامعه داشت. شاید تا قبل از کرونا بسیاری از مردم هیچ شناختی از اورژانس اجتماعی نداشتند لذا مردم به محض معرفی این منبع، تمایل بیشتری به استفاده از ظرفیت آن پیدا کردند. طبق پژوهش های صورت گرفته، بحران همیشه عوارضی به دنبال دارد اما بحران کرونا متفاوت تر از همه آنهاست، چون تنها راه پیشگیری کرونا ماندن در خانه بود و اجرای طرح هایی همانند فاصله فیزیکی (نه فاصله اجتماعی) از یک سو و ضعف مهارت های فوق (مهارت های ارتباطی، گفت و گو، خود مراقبتی و ...) در قرنطینه طولانی مدت از سوی دیگر، موجب افزایش تنش بین اعضای خانواده ها شده است، منتهی این امر به منزله قبول این ضعف ها در دوران بحران کرونا نیست بلکه در گذشته بوده و اکنون مشهود شده است.


 

کد خبر 916075

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha