خبرگزاری شبستان، سرویس فرهنگی- محمد پورعلم : در روزها و هفته های گذشته شیوع ویروس کرونا به مهمترین موضوع جهانی تبدیل شده است. شاید پیش از این تصور این که در این روزگار شیوع یک بیماری واگیردار چنان تاثیری بر جهان بگذارد، امکان پذیر نبود اما امروز دیگر بر همگان روشن است که بشر امروز آسیب پذیرتر از آن چیزی است که تاکنون تصور می کرد. آن چه در این میان جالب توجه است، شیوع بیماری کرونا در کشورهایی است که معمولا رویکردی استراتژیک به این گونه موضوعات دارند و به طور مداوم در حال رصد بحران های جهانی اند.
شاید شوک ناشی از شیوع کرونا در سراسر جهان فرصتی باشد برای بازنگری بشر در سبک زندگی مدرن که می توان نشانه های آن را از دوران انقلاب صنعتی تاکنون پیگیری کرد. زندگی بشر در طول قرن های اخیر با بهره گیری سیری ناپذیر از منابع تجدیدناپذیری چون نفت متحول شده است و این روند روز به روز به تغییر چهره کره زمین دامن زده است. تا ان جا که امروز سازمان های بین المللی به طور جدی کشورها را ادامه روند موجود برحذر می دارند و هشدار می دهند که زمین دیگر تاب تحمل تغییراتی چنین گسترده را ندارد. امروز زمان آن رسیده که آینده زندگی بشر روی کره زمین بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد، چرا که در غیر این صورت باید منتظر واکنش تندی از سوی طبیعت باشیم. واکنشی که تغییرات اقلیمی، آلودگی هوا و گرم شدن زمین تنها نمونه کوچکی از آن هاست.
به هر روی امروز کرونا میهمان ناخوانده جهان است و همچون هر اتفاق ناگوار دیگری باید از آن درس گرفت. از سوی دیگر می توان به فرصت هایی که این تهدید پیش روی بشر قرار داده نگریست و آن ها را تقویت کرد. پتانسیل هایی که تاکنون از آن ها غافل بوده ایم و بحران کرونا می تواند قابلیت های آن ها را برای ما نمایان سازد. البته باید توجه داشت علاوه بر فرصت های جهانی، هر کشور، قومیت یا فرهنگ باید فرصت های منحصربه فرد خود را جستجو کند و در تقویت آن بکوشد.
در کشور ما ایران اکنون یک ماهی می شود که کرونا به عنوان بحرانی همه گیر مطرح شده است. در روزهای نخستین جامعه با نوعی بی اعتنایی یا حداقل کم اعتنایی با این بحران روبرو شد، اما وقتی وسعت و گستردگی آن نمایان شد، آرام آرام شاهد واکنش هایی متناسب تر از سوی جامعه بودیم به طوری که به جای کم اهمیت جلوه دادن آن، همگان زبان به هشدار گشودند و کوشیدند ابعاد این ماجرا را به صورت منطقی و مستدل مطرح کنند.
شاید واکنش ابتدایی نامتناسب با ابعاد بحران کرونا را ناشی از عدم آگاهی کافی از آن بدانیم اما در این میان نباید نکته ای مهم را نادیده گرفت: عدم آمادگی ذهنی برای بحران همه گیر. به این معنا که جامعه ما در این سال ها آمادگی ذهنی برای مواجهه با بحرانی همه گیر که مقابله با آن نیازمند همکاری جمعی است را نداشته، به همین خاطر در ابتدا واکنش هایی شتاب زده از خود بروز داده است.
شاید در این سال ها کمتر رویدادی را به بتوان به خاطر آورد که ذهن همه اقشار جامعه را به خود مشغول کرده باشد چه برسد به این که کنش آن ها در مواجهه با آن رویداد، نقش حیاتی بازی کند. البته باید توجه داشت این موضوع منحصر به جامعه ایران نیست، چنان که در مواجهه سایر جوامع با کرونا نیر به کرات شاهد آن بوده ایم. مثلا در بسیاری از کشورهای غربی بحران کرونا در ابتدا چنان جدی گرفته نشد اما در روزهای گذشته با افزایش آمار مبتلایان، بسیاری از رویدادهای فرهنگی اجتماعی در این کشورها به تعطیلی کشیده شد و از مردم خواسته شد در خانه بمانند.
در کنار این نمونه ها اما جوامعی هستند که در بحران کرونا، تجربه ای متفاوت را از سر گذرانده اند. در این کشورها، جامعه به محض مواجهه با کرونا، واکنشی همگرا را به نمایش می گذارد و رفتارهای اجتماعی به صورت همسو در یک جهت قرار می گیرند.
اما علت این تفاوت در چیست؟ چرا برخی فرهنگ ها در مواجهه با بحران همه گیر، آمادگی ذهنی قدرتمندتری دارند و واکنش جمعی همگرا دارند و برخی دیگر نه؟
شاید بتوان علت این امر را در تفاوت فرهنگی جوامع جستجو کرد. این که برخی فرهنگ ها فردگراترند و برخی جمع گراتر. تفاوتی که برای هر یک از این دو گونه مزیت ها و معایبی به همراه دارد.
اما حالا در شرایط کرونا جمع گرایی بیش از فردگیرایی به کار جوامع می آید. به همین خاطر است که با تمرکز بر جمع گرایی و تقویت آن از طرق مختلف می توان بر بحران همه گیر کرونا چیره شد.
شاید این یکی از همان فرصت هایی است که تهدید کرونا پیش روی ما قرار داده است: تمرین همگرایی.
نظر شما