خبرگزاری شبستان-کرمان
جوان بود و در سر هوای رفتن به سمت قبله دل ها را داشت. رفقایش همه رفته بودند و انگار کسی نمی توانست مانع رفتنش شود. هنوز زمزمه لایی لایی شبانه مادر به گوش می رسد که او را نذر علی اکبر (اباعبدالله ) می کند.
دلش طاقت ماندن نداشت و اذن میدان از پدر می گیرد و بوسه بر پای مادر می زندو دل را به دست یار می سپارد.....
مادر، شب هنگام ساک را می بندد و لباس هایش را کنار می گذارد و با مرتب کردن هر کدام از لباس ها، قطره اشکی و آیه امن یجیب، بدرقه راهش می کند؛ مادر است دیگر! نرفته دلش شور می زند، پاره تنش برای رفتنی بی تاب است که برگشت اش با خدا است و خوب می داند راه دلبندش، راه علی اکبر حسین(ع) است.
و یک طلوع به یاد ماندنی از جنس دلتنگی های نزدیک غروب آفتاب...صحنه ای یادآور، عاشورا ی حسینی؛ یاران همه رفتند و دیگر نوبت به جوانان بنی هاشم می رسد و علی اکبر لیلا برای ارباً ارباشدن بی قراری می کند و از پدر رخصت پیکار می گیرد تا حر مدافعان حرم زینب کبری شود.
نامش مجید بود، لوتی مسلک و یاری گرنیازمندان؛ اخلاقهای خاص و خالکوبی روی دستش باعث شده بود تا بعدها او را با نام مجید سوزوکی مدافعان حرم یا حر مدافعان حرم یاد کنند. مجید از نوجوانی عضو بسیج و بچههیئتی بود، اما آنقدر وابسته به این فضا نبود که روزی مدافع حرم شود.
دوستی او با مرتضی کریمی همه چیز را تغییر داد. این دوستی برای مجید سرآغاز یک تحول بزرگ بود، تحولی که او را به دفاع از حرم حضرت زینب (س) در سوریه رساند و نهایتاً تا لحظه شهادت همراه مرتضی کریمی بود و با او در یک منطقه و یک عملیات به شهادت رسیده مفقود الجسد شدند.
او که عاشق عقیله بنی هاشم حضرت زینب سلام الله بود وقتی حرف از رفتن به سوریه زد کسی از نزدیکانش باور نمیکرد که او اهل این مجاهدت باشد. اما خیلی زود راهی شد. او بههمراه همرزمانش همچون شهید مصطفی چگینی، شهید مرتضی کریمی و شهید محمد آژند در خانطومان سوریه به شهادت رسیده و مفقودالجسد شدند و پیکر مطهر این مدافعان حرم بعد از گذشت بیش از سه سال در سوریه کشف و هویت ایشان شناسایی شد.
در فرازی از وصیت نامه حر مدافع حرم مجید قربانخانی آمده است: «بعد از مرگم خوشحال باشید و گریه بر مصیبت اباعبدالله کنید نه بر پیکر بیجان من، خوشحال باشید که در راه اسلام و شیعیان به شهادت رسیدم. صحبتم با حضرت امام خامنهای، آقاجان گر صدبار دگر متولد شوم برای اسلام و مسلمین جان میدهم..»
و چه پرواز باشکوهی تا عرش خدا داشت . انگار که حسین دل شکسته اش را خریده بود و این لاله سرخ تا روضه رضوان تبسم بر لب رفت.
یاد علی اکبر (ع) همواره ورد زبان بچه های مدافع حرم بود. مقاومت با نام او معنا می شد و ایستادن در قامت او رنگ می یافت و اینگونه عملیات با نام یا حسین (ع) و با یاد علی اکبر (ع) پیروز شد. زمین و آسمان همیشه به خود خواهد بالید به خاطرغیرت و مردانگی جوانان عاشورایی که به موقع ندای هل من ناصرینصرنی مقتدای خویش را شنیدند و عاشقانه همچون پروانه گرد شمع حریم ولایت سوختند و آسمانی شدند.
حامدشجاعی باغینی
نظر شما