«محمد مهدی قاسمی گسک» یکی از انقلابیون خراسان جنوبی در گفتگو با خبرنگار شبستان در بیرجند اظهار داشت: اواخر پاییز 1356 بود که با شهید «عباس شعیبی»، نزد حجتالاسلام والمسلمین «شیخ ابراهیم ربانی مهمویی» که با علما و مراجع مشهد در ارتباط بود، رفتیم و از ایشان کسب تکلیف کردیم که برخی از اقدامات (علیه شاه) را علنی کنیم یا خیر؟ اما ایشان گفتند هنوز زود است و اندکی توصیه و نصیحت کردند.
وی افزود: به گسک برگشتیم و همچنان جلسات مخفیانه و شبانه خود را با گروه 12تا 15 نفره از اهالی روستای گسک که مورد اعتماد بودند، برگزار میکردیم و توزیع اعلامیه در روستاهای اطراف با موتور یا با پای پیاده ادامه داشت تا اینکه محرم 1356 فرا رسید و در قالب نوحههای عزاداری، شعار دادن علیه حکومت را علنی کردیم.
قاسمی ادامه داد: گاهی شهید شعیبی اعلامیههای حضرت امام (ره) را از مشهد به بیرجند منتقل میکرد و بخشی را هم من و یا آقای جوادی (از انقلابیون گسک) از مشهد و یا قم به گسک میبردیم و توزیع میکردیم؛ ابتدای کار برخی از مردم به دلیل ترس از حکومت همراهی نمیکردند، اما هرچه میگذشت، دلهای بیشتری با ما همراه میشد.
وی با اشاره به خاطره دیگری از روزهای قبل از پیروزی انقلاب گفت: به من خبر رسید که تعدادی ژاندارم به منزل یکی از بزرگان روستا آمده و گفتهاند میخواهند با شش نفر از اعضای گروه ما صحبت کنند. هماهنگیها با این شش نفر که یکیشان شهید شعیبی بود انجام و صحبتهایی که قرار شد به ژاندارمها گفته شود، هماهنگ و یکدست شد.
چون سن و سال من از بقیه بیشتر بود، قرار شد به نمایندگی از آنها، صحبت کنم. ژاندارمها اصرار داشتند از ما اقرار بگیرند که عامل اصلی تشکیل تظاهرات و راهپیماییها ما هستیم. من هم با تاکید و حرارت خاصی از کارهای سنگین کشاورزی و چوپانی در صحراها گفتم و دلیل نبود خود در مراجعههای متعدد آنها (ایامی که تحت تعقیب و مخفی بودیم) را حضور در زمینهای دیم خارج از روستا و چوپانی در صحرا اعلام کردم و آنها هم هنگامی که پافشاری ما را در انکار این موضوع دیدند و از آنجا که سندی هم در اختیار نداشتند، بیخیال شدند.
قاسمی افزود: اولین دوشنبه هفته اول دیماه 1357، برای دومین بار خدمت حجت الاسلام والمسلمین ربانی در بیرجند رفتیم و از ایشان خواستیم چند شعار بگویند تا در راهپیماییهای خود استفاده کنیم. حاج آقای ربانی « نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِيبٌ» را پیشنهاد دادند؛ برنامه گروه 15 نفره خود را با ایشان مطرح کردیم «قرار گذاشتهایم جمعی از مردم روستای گسک و درخش را با دو مینیبوس به بیرجند بیاوریم و علیه حکومت شعار بدهیم تا مردم این روستاها نیز با دیگر مردم کشور همراه و هم صدا بشوند.» حاج آقای ربانی اجازه دادند و با شهید شعیبی به گسک برگشتیم و مقدمات کار را فراهم کردیم.
وی بیان کرد: قرار ما با حاج آقای ربانی «چهارشنبه ساعت 15» میدان فرودگاه بیرجند بود. با دو مینیبوس از مردم گسک و اهالی درخش راهی بیرجند شدیم. در مسیر با «عباس شعیبی و حسین فرخی» هماهنگ کردم که هنگامی که شعار میدهیم با مشتهای گره کرده از مردم هم بخواهیم که با ما همراه شوند.
در میدان فرودگاه بیرجند از مینیبوس ها پیاده شده و به سمت میدان امام خمینی (ره) با شعار «بگو مرگ بر شاه» حرکت میکردیم. طبق قرار قبلی مردم را نیز با خود همراه میکردیم. هرچه به میدان امام نزدیک میشدیم جمعیت بیشتری با ما همراه و شعارها کوبندهتر در فضای شهر بیرجند طنینانداز میشد. از قبل به رانندههای مینی بوس اعلام کرده بودیم در حاشیهی میدان امام بیرجند آماده حرکت باشند تا به محض اشاره به مردم، سوار شویم و حرکت کنیم. زمستان بود و هوا رو به تاریکی میرفت که با اشاره دست، مردم را سوار مینی بوسها کرده و راهی گسک و درخش شدیم اما بیرجندیها همچنان کوبنده به شعارهای خود ادامه میدادند.
نظر شما